- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۲/۱۳
- بازدید: ۹۷۴
- شماره مطلب: ۲۰۴۲
-
چاپ
دل آب آور
تقویم، روی صورتش چشم تری دارد
ماهِ محرم حس و حال دیگری دارد
سر وا نخواهد کرد این بغضِ گره خورده
در حنجرش حتما کلافِ بی سری دارد
انگار از قلب قلمها خون سرازیر است
هر جا مرکب دانِ سرخی جوهری دارد
ظهر دهم با دستِ لرزان زود میچیند
چشمی که روی شاخه سیبِ نوبری دارد
این سرزمینِ سرخ جای قلب، در مشتش
آتشفشانِ مانده در خاکستری دارد
تشنه است دنیا، با علم راهی کند امروز
هر سینهای در خود دلِ آبآوری دارد
بیداد را با خطبههایش میکشد بر بند
در کوفههایِ دهر، هر کس خواهری دارد
از عمق رگهایم صدای کهف میآید
قرآنِ بیسر، روی قلبم منبری دارد
بنبست و دور افتاده دیگر نیست در دلها
آن کوچهای که رو به عاشورا دری دارد
مختار باید بود، پس بیوقفه برخیزد
مردی که در دست و زبانش خنجری دارد
شیرازه میخواهد به دستِ نینواییها
تاریخ اگر در کولهبارش دفتری دارد
از کعبه صوت «یالثارات الحسین» آمد
پر وا کند هرکس که در چنته پری دارد
-
خون خروشان
آشفته و تبدار و برافروختهاند
در آتش اشتیاق تو سوختهاند
امروز فرشتهها به گنجینۀ عرش
از خون خروشان تو اندوختهاند
-
جزیرۀ خون
آشفتگی از نگاه مجنون پیداست
از آتش گونههای گلگون پیداست
از دورترین نقطه به او خیره شوید
مانند جزیرهای که در خون پیداست
-
پرواز به آزادگیات میبالد
دریای دلت راهی ساحلها شد
دست تو کلید حل مشکلها شد
پرواز به آزادگیات میبالد
عشقت سند سلامت دلها شد
-
کتاب عاشورا
یک جرعه نخورد تا نفس تازه کند
برداشت عَلَم که عشق، اندازه کند
میخواست خدا کتاب عاشورا را
با دست به خون نشسته شیرازه کند
دل آب آور
تقویم، روی صورتش چشم تری دارد
ماهِ محرم حس و حال دیگری دارد
سر وا نخواهد کرد این بغضِ گره خورده
در حنجرش حتما کلافِ بی سری دارد
انگار از قلب قلمها خون سرازیر است
هر جا مرکب دانِ سرخی جوهری دارد
ظهر دهم با دستِ لرزان زود میچیند
چشمی که روی شاخه سیبِ نوبری دارد
این سرزمینِ سرخ جای قلب، در مشتش
آتشفشانِ مانده در خاکستری دارد
تشنه است دنیا، با علم راهی کند امروز
هر سینهای در خود دلِ آبآوری دارد
بیداد را با خطبههایش میکشد بر بند
در کوفههایِ دهر، هر کس خواهری دارد
از عمق رگهایم صدای کهف میآید
قرآنِ بیسر، روی قلبم منبری دارد
بنبست و دور افتاده دیگر نیست در دلها
آن کوچهای که رو به عاشورا دری دارد
مختار باید بود، پس بیوقفه برخیزد
مردی که در دست و زبانش خنجری دارد
شیرازه میخواهد به دستِ نینواییها
تاریخ اگر در کولهبارش دفتری دارد
از کعبه صوت «یالثارات الحسین» آمد
پر وا کند هرکس که در چنته پری دارد