- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۴/۱۸
- بازدید: ۲۲۸۴
- شماره مطلب: ۱۸۱۳
-
چاپ
به مناسبت شهادت امام علی (ع)
چندی است مانده سفرهها بی نان و خرما
بی آشنا مانده غریبی بین خلقت
دیگر نمیآید صدای پای غربت
چندی است مانده سفرهها بی نان و خرما
دیگر ندارد کوفه شبگرد محبت
بعد از تو باید سرکند با خاک غمها
آن سر که بر دامان مهرت داشت عادت
رفتی و هرگز چشم این دنیا نبیند
شاهی بریزد با گدا طرح رفاقت
هر وقت میآمد حسن هجده گل یاس
میریخت روی قبر تو با اشک حسرت
دست خدا افتاد از پا بین کوچه؟
باید شنید از ریسمانها این حکایت
رفتی و خار از چشمهای تو در آمد
در پای طفلی رفت هنگام اسارت
-
چشمه عشق
کاش میشد که کمی زود زبان باز کنی
چه قدر کاش از این سینه شنیدم پسرم
نذر کردم که علمدار پدر باشی تو
علم و مشک برای تو خریدم پسرم
-
سفرۀ احسان
چرخش چرخ و فلک بسته به چشمان علی است
همۀ عمر جهان، بسته به یک آن علی است
همه از سفرۀ او روزی خود را دارند
آفرینش به خدا سفرۀ احسان علی است
-
پرِ پرواز
بسم رب الفاطمه آغاز کردم گریه را
از گلوی بغضهایم باز کردم گریه را
مثل یک مادر که فرزندش ز دستش میرود
اقتدا کردم به او، ابراز کردم گریه را
-
مقتدای عزادارها
به اذن حضرت مولا شدم کبوتر تو
که بال و پر بزنم پای روضۀ سر تو
ببخش با پر زخمی، به زحمت افتاده
لباس نوکریام را بریده مادر تو
به مناسبت شهادت امام علی (ع)
چندی است مانده سفرهها بی نان و خرما
بی آشنا مانده غریبی بین خلقت
دیگر نمیآید صدای پای غربت
چندی است مانده سفرهها بی نان و خرما
دیگر ندارد کوفه شبگرد محبت
بعد از تو باید سرکند با خاک غمها
آن سر که بر دامان مهرت داشت عادت
رفتی و هرگز چشم این دنیا نبیند
شاهی بریزد با گدا طرح رفاقت
هر وقت میآمد حسن هجده گل یاس
میریخت روی قبر تو با اشک حسرت
دست خدا افتاد از پا بین کوچه؟
باید شنید از ریسمانها این حکایت
رفتی و خار از چشمهای تو در آمد
در پای طفلی رفت هنگام اسارت