- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۲/۱۰
- بازدید: ۳۱۸۱
- شماره مطلب: ۱۵۲۲
-
چاپ
فاطمه نامی و هم امالبنین
ای که نامت زینت عرش برین
ماه بانوی سماوات و زمین
فاطمه نامی و هم امالبنین
قوت قلب امیرالمؤمنین
خواندهای خود را کنیز فاطمه
در عمل ثابت نمودی بر همه
عشق و ایمانت نه از احساس بود
در کلامت عطر ناب یاس بود
راحت جان تو خیر الناس بود
افتخارت حضرت عباس بود
او گل یاس گلستان ولاست
بچۀ شیر بیشه شیر خداست
بذل و ایثار و کرم در خون تو
عفت و شرم و حیا مرهون تو
تا ابد عشق و وفا مدیون تو
جود و احساس و ادب مجنون تو
بحر تقوا را تو زیبا گوهری
نخل ایمان علی را باوری
آمدی در بیت مولا دیده تر
این چنین گفتی به حیدر پشت در
منتی بگذار ای خیرالبشر
فاطمه دیگر نخوانم تاج سر
همسر قانونیت هستم ولی
من یتیمان را کنیزم یا علی
یا علی من خاک راه زینبم
نام زهرا ذکر جاری بر لبم
بر در دولت سرایت حاجبم
عاشقم دلبستۀ این مکتبم
من به درگاه تو شاه عالمین
خادمم بر مجتبی و برحسین
آری آری تو دلاور مادری
بحر ایمان را تو زیبا گوهری
سرفراز از امتحان داوری
همسر عشق آفرین حیدری
فخر طاهر این بُود روی زمین
شد غلام کویت ای امالبنین
-
به جنت، فاطمه صاحب عزا شد
به بستر خفته بانویی حزینه
در اوج غربت و غم در مدینه
به سینه دارد او یک باغ لاله
شده قوت و غذایش آه و ناله
-
خاتم انگشترت عباس شد
السلام ای بانوی والا تبار
فاطمه امالبنین، روح وقار
کوکب برج ولایت نام توست
یک جهان حجب وحیا درجام توست
-
خاتم انگشترت عباس بود
السلام ای بانوی نیکو سرشت
فاطمه امالبنین یاس بهشت
نور حق شد از جمالت منجلی
بعد زهرا یار و غمخوار علی
فاطمه نامی و هم امالبنین
ای که نامت زینت عرش برین
ماه بانوی سماوات و زمین
فاطمه نامی و هم امالبنین
قوت قلب امیرالمؤمنین
خواندهای خود را کنیز فاطمه
در عمل ثابت نمودی بر همه
عشق و ایمانت نه از احساس بود
در کلامت عطر ناب یاس بود
راحت جان تو خیر الناس بود
افتخارت حضرت عباس بود
او گل یاس گلستان ولاست
بچۀ شیر بیشه شیر خداست
بذل و ایثار و کرم در خون تو
عفت و شرم و حیا مرهون تو
تا ابد عشق و وفا مدیون تو
جود و احساس و ادب مجنون تو
بحر تقوا را تو زیبا گوهری
نخل ایمان علی را باوری
آمدی در بیت مولا دیده تر
این چنین گفتی به حیدر پشت در
منتی بگذار ای خیرالبشر
فاطمه دیگر نخوانم تاج سر
همسر قانونیت هستم ولی
من یتیمان را کنیزم یا علی
یا علی من خاک راه زینبم
نام زهرا ذکر جاری بر لبم
بر در دولت سرایت حاجبم
عاشقم دلبستۀ این مکتبم
من به درگاه تو شاه عالمین
خادمم بر مجتبی و برحسین
آری آری تو دلاور مادری
بحر ایمان را تو زیبا گوهری
سرفراز از امتحان داوری
همسر عشق آفرین حیدری
فخر طاهر این بُود روی زمین
شد غلام کویت ای امالبنین