- تاریخ انتشار: ۱۳۹۱/۰۹/۰۷
- بازدید: ۳۲۴۱
- شماره مطلب: ۱۳۵
-
چاپ
بگذار ببینمت...
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت
بالای دست مردم دنیا ببینمت
بعد از گذشت چند شب از روزِ رفتنت
راضی نمیشود دلم الّا ببینمت
امّا چه فایده خودت اصلاً بگو حسین
وقتی نمیشناسمت آیا ببینمت؟
امروز که شلوغی مردم امان نداد
کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت
شبها چه دیر میگذرد ای حسین من
ای کاش زود صبح شود تا ببینمت
حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد
تا ما رأیتُ إلا جمیلا ببینمت
گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند
چه خوب شد نبودهام آنجا ببینمت
تو سنگ میخوری و سرت پرت میشود
انصاف نیست بین گذرها ببینمت
فعلاً مپرس طرز ورود مرا به شهر
بگذار گوشهای تک و تنها ببینمت
-
هر جا سخن از خاک دری هست، سری هست
تشخیص تو سخت است علی یا که رسولی؟!
پس لطف بفرما و بفرما که کدامی؟
تو مستحب الطاعه ترین واجب مایی
هر چند امامت نکنی، باز امامی
-
زهرای کربلا
«ای ماورای حد تصور، کمال تو»
بالاتر از پریدن جبریل، بال تو...غیر از حسینِ فاطمه چیزی ندیدهایم
در انعکاس آینههای زلال تونزدیک سایههای عبورت نمیشویم
نامحرمان عشق کجا و خیال تو؟ -
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
بگذار ببینمت...
عیسی شدی که این همه بالا ببینمت
بالای دست مردم دنیا ببینمت
بعد از گذشت چند شب از روزِ رفتنت
راضی نمیشود دلم الّا ببینمت
امّا چه فایده خودت اصلاً بگو حسین
وقتی نمیشناسمت آیا ببینمت؟
امروز که شلوغی مردم امان نداد
کاری کن ای عزیز که فردا ببینمت
شبها چه دیر میگذرد ای حسین من
ای کاش زود صبح شود تا ببینمت
حالا هلال تو سر نیزه طلوع کرد
تا ما رأیتُ إلا جمیلا ببینمت
گفتی سر تو را ته خورجین گذاشتند
چه خوب شد نبودهام آنجا ببینمت
تو سنگ میخوری و سرت پرت میشود
انصاف نیست بین گذرها ببینمت
فعلاً مپرس طرز ورود مرا به شهر
بگذار گوشهای تک و تنها ببینمت