- تاریخ انتشار: ۱۳۹۴/۰۱/۲۰
- بازدید: ۷۴۲۷
- شماره مطلب: ۱۰۱۰
-
چاپ
به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س)
جبرییلش به سجود تو سجود آورده
آنکه با خلقت توهرچه که بود آورده
جبرییلش به سجود تو سجود آورده
نه...غلط گفتم از آغاز خدا با نورت
نه فقط آنچه که بود آنچه نبود آورده
سرسجادۀ شب ماه شب اول ماه
سرتعظیم به پیش تو فرود آورده
باد از خاک سرکوی تو سوغات سفر
یک بغل رایحۀ عنبر و عود آورده
مادرآب تویی و پدر خاک علی
آب و خاکی که گلم را به وجود آورده
چند قرنی ست که مضمون بلندعمرت
شاعران را به سرگفت و شنود آورده
هیزم آورد درخانۀ تو کینه ولی
آتش فاجعه را چشم حسود آورده
ای که همرنگ بلالت شده دیوارحرم
چه بلایی به سرت آتش و دود آورده
آه...خورشید علی باد مخالف چندیست
درحوالی رخت ابر کبود آورده
باعث سجده به دامان تو درعلقمه شد
آنکه برفرق علمدارعمود آورده
-
یعقوبهای چشم من از دست رفتهاند
هر روز پای هر محنت گریه میکنم
بر هر هزار زخم تنت گریه میکنم
با نوحههای هر شب تو گریه میکنم
با روضههای دل شکنت گریه میکنم
-
هرکه دارد هوس کرببلا، آماده است
ای که جز خانۀ تو، خلوت ما نیست که نیست
هر چه گشتیم در این میکده جا نیست که نیست
من که جز نام تو نامی نشنیدم بی شک
جز صدای تو در این دهر صدا نیست که نیست
-
میوۀ پیوند
دل که شد خرسند چیز دیگری ست
چهره با لبخند چیز دیگری ست
تا که کام عشق را شیرین کنی
بوسهای چون قند چیز دیگری ست -
شیری افتاد ز پا و همگی شیر شدند
علقمه گفتم و دیدم دلم از پا افتاد
یاد لبهای علی اصغر و دریا افتاد
علقمه گفتم و دیدم که سواری بی دست
تیر آنقدر به او خورد که از نا افتاد
به مناسبت میلاد حضرت زهرا (س)
جبرییلش به سجود تو سجود آورده
آنکه با خلقت توهرچه که بود آورده
جبرییلش به سجود تو سجود آورده
نه...غلط گفتم از آغاز خدا با نورت
نه فقط آنچه که بود آنچه نبود آورده
سرسجادۀ شب ماه شب اول ماه
سرتعظیم به پیش تو فرود آورده
باد از خاک سرکوی تو سوغات سفر
یک بغل رایحۀ عنبر و عود آورده
مادرآب تویی و پدر خاک علی
آب و خاکی که گلم را به وجود آورده
چند قرنی ست که مضمون بلندعمرت
شاعران را به سرگفت و شنود آورده
هیزم آورد درخانۀ تو کینه ولی
آتش فاجعه را چشم حسود آورده
ای که همرنگ بلالت شده دیوارحرم
چه بلایی به سرت آتش و دود آورده
آه...خورشید علی باد مخالف چندیست
درحوالی رخت ابر کبود آورده
باعث سجده به دامان تو درعلقمه شد
آنکه برفرق علمدارعمود آورده