دسترسی سریع به موضوعات اشعار
مصیبت خامس اصحاب کسا
حسین! ای جان فدا در راه حق! جانها فدای تو!
عجب شوری به عالم کرده بر پا ماجرای تو
سری نبْوَد که در آن سر نباشد شور عشق تو
دلی نبْوَد که مایل نیست سوی کربلای تو
مخمّس ولادت حضرت سیّدالشّهدا
دوشم اندر خانۀ دل، جلوۀ جانانه آمد
کز یکی جلوه، منوّر صحنۀ آن خانه آمد
پرتو افکن شد جمالش، روشنم کاشانه آمد
گرد شمع عارض او مرغ دل، پروانه آمد
در تجلّی شد فروغ چهر زیبای محمّد
ولادت حضرت مولی الکونین
البشاره! کز جمالش جلوهها دارد حسین
در تجلّی عارضی ایزدنما دارد حسین
عرش گوید دم به دم: یا لیتنی کنت تراب!
رتبه بنگر، غبطه بین، در عرش جا دارد حسین
ولادت حضرت اباعبداللّه الحسین
یگانه کوکبی از آسمان قدر، تابان شد
که انوارش به شرق و غرب عالم، پرتوافشان شد
بسیط دهر را امر مشیّت خواست نورانی
ز پشت پردۀ رحمت، عیان، مرآت جانان شد