دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
تیر سه پر

اى تیغ همیشه بى خبر می‌‌آیى

یک روز به شکل میخ در می‌‌آیى

 

امروز تو شمشیرى و فردا قطعاً

در قالب یک تیر سه پر می‌‌آیى

 

السلام علیک یا حمزه سیدالشهدا

عبا رسید که گرما به پیکرت نرسد

و گرد و خاک به موی مطهرت نرسد

 

عبا رسید به جسمت قبول، حرفی نیست

ولی خدا کند از راه، خواهرت نرسد

 

عرض ارادت

براى عرض ارادت به یار راه افتاد

درست چند دقیقه به چار راه افتاد

 

در ازدحام خیابان به راهبندان خورد

وَ قبل از اینکه بیاید، قطار راه افتاد

کم شتاب باشی خوب است

یک مرتبه کم شتاب باشى خوب است

با قاعده، با حساب باشى خوب است

 

فکر دل فاطمه نبودى اما

فکر جگر رباب باشى خوب است

بی خبر

اى تیغ همیشه بى خبر می‌آیی

یک روز به شکل میخ در می‌آیی

 

امروز تو شمشیرى و فردا قطعا

درقالب یک تیر سه پر می‌آیی

دیدم شد

فکر کردم که قلم یار نشد دیدم شد

لحظه‌ی فهم تو آغاز نفهمیدم شد

 

ساقی شعر شدی جام شراب آوردی

مثل هر بار مرا هم به حساب آوردی

از کوزه...

 

شأن تو و درک ما، همان سنگ و سبوست

نشناخته‌ایمت آن چنانی که نکوست

 

در نای تو، نطق مرتضی جاری بود

«از کوزه همان برون تراود که در اوست»

 

حجاب غزل

خدا کند برسد خیمه تاب داشته باشد

برای مادر اصغر جواب داشته باشد

 

گمان نمی‌کنم از این به بعد مادر تنها

بدون کودک و گهواره خواب داشته باشد

شهادت امام جواد

قدمش ناگهان شتاب گرفت

طرفش رفت و ظرف آب گرفت

آب را بر روی زمین تا ریخت

در همان لحظه قلب زهرا ریخت

اصلا حسین جنس غمش فرق می‌کند

اصلاً حسین جنس غمش فرق می‌کند

این راه عشق، پیچ و خمش فرق می‌کند

 

اینجا گدا همیشه طلبکار می‌شود

اینجا که آمدی کرمش فرق می‌کند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×