دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
گل و گلاب

دختری را خانه در ویرانه بود

باده، اشک و چشم او، پیمانه بود

 

تشنه بود و سینه‌ای پُردرد داشت

در درون سینه، آه سرد داشت

 

تاب مهجوری

ظهر عاشورا که پور بوتراب

تشنه‌لب افتاد بر روی تراب

 

در حرم بودش برادرزاده‌ای

لاله‌رویی، عاشقی، آزاده‌ای

 

 

ارمغان حسین

 

الهی! بهر قربانی به درگاهت، سر آوردم

نه تنها سر برایت بلکه از سر، بهتر آوردم

 

پی ابقای «قَد قامت»، به ظهر روز عاشورا

برای گفتن «الله اکبر»، اکبر آوردم

سبوی آبرو

«اشبهُ‌النّاس» رسول عالمین

                        زاده‌ی لیلا، علیّ بن الحسین

 

از حرم آمد به صد جوش و خروش

                        با ادب در نزد پیر می‌فروش

 

السلام ای زینت دوش حبیب

السلام ای زینت دوش حبیب

ناصر دین، آیۀ  فتح القریب

 

السلام ای پیرهن غارت شده

زنده دین حق ز ایثارت شده

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×