دارم از داغ غمت اشک دمادم بیشتر

چشم‌‌هایم می‌‌زند باران نم نم بیشتر

تو جوادی و کرامت با تو معنا می‌‌شود

پس دخیل حاجت باب المرادم بیشتر

شبی میان همین روضه‌ها قبولم کن

به حرمت غم آل عبا قبولم کن

درون سینۀ من حبّ مرتضی جاری است

به حق فاطمه و مرتضی قبولم کن

زیاد خون به دلت کرده‌ام، حلالم کن

تو خوب بود‌ه‌ای و من بدم، حلالم کن

چقدر قدر تو مخفی است بین ما مردم

در آسمان و زمین محترم، حلالم کن

از من نخواه با تو نباشم دقیقه‌ای

دق می‌‌کنم بدون محرّم دقیقه‌ای

بگذار کنج روضه کنارت نفس زنم

شادی همیشه هست، ولی غم دقیقه‌ای

نانی برای ما به نوایت درست کن

دردی برای ما به دوایت درست کن

از بیرق عزای تو تا نور می‌‌رسیم

ما را به لطف شال عزایت درست کن

دوباره آمده‌ام، پس کسی صدا کرده

میان این همه مردم مرا سوا کرده

دعای خیر کسی پشت سینه‌زن‌ها هست

چقدر فاطمه در حق ما دعا کرده

دارم امشب از گناهانم خجالت می‌‌کشم

از گناهان فراوانم خجالت می‌‌کشم

سر به زیر انداختم، از روی تو شرمنده‌ام

باز هم سر در گریبانم، خجالت می‌‌کشم

آقا سلام بر غزل اشک ماتمت

بر مسجد و حسینیه و روضه و دمت

چندی گذشت در غم هجران اشک تو         

پر می‌کشید دل به هوای محرّمت

شکر بر منّت خدا داریم

باز هم شوق ربّنا داریم

ما ز یمن حضور سبز شما

دلی از عشق با صفا داریم

کشید بند طناب و تو را زمینت زد

میان کوچه تو را بی هوا زمینت زد

همین که پا شدی از جا، دوباره افتادی

دوباره کینۀ آن بی خدا زمینت زد

درد و درمان ما امام رضاست

راحت جان ما امام رضاست

ما غلامان حضرتش هستیم

شاه و سلطان ما امام رضاست

سفره‌ دارد جمع می‌‌‌گردد، گدا را عفو کن

باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن

دیگر از این توبه‌‌ها دارم خجالت می‌‌‌کشم

یا رب این شرمندۀ غرق خطا را عفو کن