اختصاصی کرب و بلا: قصه کربلا از آن دست روایت‌هایی است که اگر بارها و بارها با بیان و لحن و قلم‌های متفاوت به نگارش درآید، باز هم تازگی دارد و می‌توان به گونه‌ای متفاوت آن را روایت کرد. در طول تاریخ هزار ساله پس از واقعه عاشورا، اندیشمندان، پژوهشگران و تاریخ‌نگاران مسلمان و حتی غیر مسلمان بارها به تبیین ابعاد مختلف این واقعه تاریخی پرداخته‌اند.

 

در کنار نگاه پژوهشگرانه به داستان کربلا نویسندگان دیگری نیز تلاش داشته‌اند از تکلف و تصنع‌های رایج در این زمینه بکاهند و به زبانی ساده از عاشورا برای مخاطب خود بنویسند. مانند آنچه «مهدی قزلی» در مجموعه ده‌جلدی «قصه کربلا» انجام داده است.  او در توضیح محتوای کتاب خود می‌گوید:‌ «قصه کربلا»‌ روایت آن چیزی است که 1400 سال پیش رخ داده است. ما باید یک بار قصه کربلا را برای کسانی که حوصله توصیفات فراوان ندارند، می‌نوشتیم و اصل ماجرا را تحویل مخاطب می‌دادیم.

 

درباره‌ی کتاب

کتاب «قصه کربلا» در یک دوره ده‌جلدی با زبانی داستان‌گونه به روایت گوشه‌هایی از واقعه عاشورا پرداخته ‌است و روایت‌ها اغلب کوتاه و بدون عنوان هستند.ساختار کتاب؛ ساده و در عین حال برخوردار از شیوه‌های نوین نویسندگی است. نویسنده ایجاز را محوریت کار خود قرار داده  و بر این اساس  مخاطب می‌تواند در کمترین زمان ممکن، بیشترین بهره‌های حسی و تاریخی را دریافت کند.

قزلی برای هر جلد عنوانی جداگانه انتخاب کرده و کتاب حاضر جلد دهم از مجموعه ده‌جلدی با عنوان «فصل عاشقی» است که نویسنده به زندگی امام حسین (ع) و خانواده و دوستان وی پرداخته است. این جلد از کتاب در 54 صفحه توسط انتشارات «کتاب یوسف» چاپ و منتشر شده ‌است.

 

درباره‌ی نویسنده

مهدی قزلی متولد سال 1359، نویسنده، مستندنگار، روزنامه‌نگار و مدیرعامل بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان است. وی علاوه بر تحصیل در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه امیرکبیر، تحصیلات خود را در مقطع کارشناسی ارشد رشته تاریخ تشیع، در دانشگاه پیام نور نیز به پایان رساند. از دیگر آثار این نویسنده می‌توان «پنجره‌های تشنه»، «تنهاتر از تنها» و «طلایه‌دار ولایت» را نام برد.

 

بازخوانی کتاب

قصه کربلا را می‌توان اثری جدید در نوع خود دانست. نویسنده در این کتاب، با بهره‌گیری از وقایع عاشورا به خلق داستان‌های کوتاه درباره امام حسین (ع) و یاران باوفایش در واقعه عاشورا پرداخته است.

قزلی در این کتاب به شهادت تک تک جوانان بنی‌هاشم می‌پردازد و این روایت‌ها از حضرت علی‌اکبر (ع) شروع می‌شود. نویسنده در قسمت دیگری از اثر خود به معرفی «جون» غلام آزاد شده امام حسین (ع) می‌پردازد که امام اجازه آزادی او را داد اما وی قبول نکرد، ماند و شهید شد.

 

نکته دیگری که در مورد این اثر ده‌جلدی می‌توان بدان اشاره کرد؛ مقدمه مشترک و کوتاهی است که در ابتدای هر ده جلد کتاب آمده است. نویسنده در این مقدمه عنوان می‌دارد: «گاهی اتفاقی آرام آرام در زندگی آدمی رخ می‌دهد. اتفاقی که اگر آرام آرام رخ نمی‌داد، هیچ کسی باورش نمی‌کرد. اتفاقی که همه نگاهش می‌کنند، دوست ندارند واقعیت داشته باشد ولی دارد. چه بسا خود آدم هم دستی در آن داشته باشد. آن چه در عاشورای سال شصت و یک در کربلا اتفاق افتاد هم از این دست است...»

 

برگی از کتاب

یاران حسین در همه کارهایشان دو چیز را رعایت می‌کردند: اول جماعت، دوم پیروی از امام. حج‌شان جماعت بود و پشت سر امام. خروج‌شان جماعت بود و پشت سر امام. تشنگی و گرسنگی‌شان با هم بود و همراه امام. ترس‌شان، گریه‌، هروله‌شان، امیدشان، نمازشان... فقط برای یک چیز نه جمعیت بود نه پیروری، تک‌روی کردند و از همه جلو زدند برای کشته‌شدن.

همه که شهید شدند، باز هم جماعت و اطاعت را شروع کردند. سر حسین که رفت بالای نیزه، بقیه هم آمدند مثل همیشه با هم و پشت سر امام. (ص 38).