کرب و بلا، در بخش پیشین (اینجا) پرداختن به واقعه عاشورا از رهگذر نامه‌نگاری‌های صورت گرفته، به ماجرای مرگ معاویه و وصیتی که او به شکل مکتوب برای جانشینش یزید برجای گذاشته بود، اشاره شد.

در آن وصیت‌نامه معاویه یزید را مخصوصاً در مورد چهار نفر بیم داده بود و اینکه باید با هر کدام از ایشان به شیوه‌ای مناسب خودشان رفتار کند تا امری خلاف خلافت او صورت نگیرد. آن چهار نفر عبارت بودند از عبدالله بن زبیر، عبدالله بن عمر، حسین بن علی (ع) و عبدالرحمان بن ابی بکر.

 

یزید هم پس از مرگ معاویه نسبت به موضعی که ممکن است این چهار نفر بگیرند، بیمناک بود و لذا پس از تکیه بر مسند خلافت، به حاکمان همه شهرها نامه نوشت و در آن صریحاً متذکر شد تا از مردم برای او بیعت بگیرند؛ هر چند که نامه یزید به حاکمان بار عام داشت اما برای او بیعت این چهار نفر از اهمیت بیشتری برخوردار بود.

 

یکی از این نامه‌ها خطاب به حاکم مدینه بود؛ ولید بن عتبه که یزید پس از مرگ پدر او را به جای مروان بن حکم به ولایت مدینه منصوب کرده بود. (1) نامه یزید به حاکم مدینه به قرار زیر است:

وقتی که نامه‌ام به تو رسید، حسین بن علی و عبدالله بن زبیر را احضار کن و از آنان برای من بیعت بگیر. اگر امتناع کردند گردنشان را بزن و سرهایشان را نزد من بفرست. از مردم نیز بیعت بگیر و هرکس امتناع کرد، این حکم را درباره او اجرا کن؛ مخصوصاً درباره حسین بن علی و عبدالله بن زبیر. والسلام. (2)

 

البته به نقل از تاریخ طبری، یزید علاوه بر حسین بن علی (ع) و عبدالله بن زبیر، نام عبدالله بن عمر را نیز خطاب به والی مدینه آورده است که در جهت بیعت‌گیری بر او نیز سخت گرفته شود و همان رفتار نیز در صورت امتناع ابن عمر از بیعت با او نیز بشود. (3)

 

با این وجود بنا به گفته سید بن طاووس و ابن نما، یزید تنها برای بیعت گرفتن از حسین بن علی (ع) سخت‌گیری و حساسیت به خرج داد تا آنجا که صراحتاً در نامه خود قید می‌کند: «ان امنتع علیک فاضرب عنقه و ابعث براسه الی»؛ و اگر امتناع کرد، گردنش را بزن و سرش را برایم بفرست.(4)

 

از محتوای این نامه و تأکید یزید بر سخت‌گیری بر امام حسین (ع) نکته‌ای که استفاده می‌شود اینکه یزید حتی طبق وصیت پدرش معاویه که اتفاقاً تأکید کرده بود در میان این چهار فرد، نسبت به سیدالشهدا (ع) نرم‌خو‌تر باشد عمل نکرد که این امر دلیلی بر استبداد رأی یزید دارد.

 

نکته دوم اینکه در جریان حوادث پس از عاشورا به ویژه زمانی که با ورود کاروان اسرا به شام و جو حاکم بر شهر ضد یزید، تغییر می‌کند، او خود را نادم و پشیمان نشان داد و تقصیر جنایتی که مرتکب شد را به گردن ابن زیاد و تحریکات او انداخت در حالیکه در محتوای این نامه از همان ابتدا مشخص است که یزید کینه‌ای دیرینه نسبت به حسین بن علی (ع) دارد تا جایی که صراحتاً به والی مدینه اعلام می‌کند در صورت امتناع بلادرنگ سر از تن ایشان جدا کند.

پی نوشت

1ـ تاریخ الامم والملوک، ج4، ص250.   

2ـ تاریخ یعقوبی، ج2، ص241.

3ـ تاریخ الامم والملوک، ج4، ص250.   

4ـ الملهوف علی قتلی الطفوف، ص96-97.