کرب و بلا: گریه، اندوه و اظهار حزن از جمله ابزار همدردی است که نوع انسان بنا بر فطرت انساندوستی خود از ابتدای خلقت در خود نهادینه یافته و بروز داده است. بنابراین سنت عزاداری نه تنها مذموم نبوده، بلکه به عنوان سنت در ادیان و مذاهب گوناگون با شکل و روش مختلف رواج داشته است. در دین مبین اسلام نیز اندوه و عزاداری جایز شمرده شده است و حتی بزرگان دین از جمله رسول گرامی اسلام در ادوار مختلف زندگی و بنا بر مصیبات وارده از جمله شهادت عموی بزگوارشان سنت عزاداری را بر پا داشتهاند.
اما در شریعت اسلام عزاداری بر سیدالشهدا (ع) به گونهای خاص مورد سفارش و تاکید قرار گرفته و روایات متعددی در باب اهمیت گریه و عزا بر این مصیبت وارد شده است. بههرحال فلسفه و چیستی عزاداری، مفاهیم مختلف و شیوه صحیح عزاداری شاید از جمله سؤالاتی باشد که پیوسته مطرح بوده و «حجتالاسلام سید محمدهادی حجازی» تلاش نموده است در کتاب «عزاداری در آینه استدلال» به این مسائل پاسخ مستند ارائه دهد.
درباره کتاب
عزاداری؛ محور اصلی کتاب «عزاداری در آینه استدلال» است که در چهار بخش مجزا مورد بررسی قرار گرفته است. در بخش اول کتاب، تعاریف مختلف از مفهوم عزاداری ارائه شده است. بخش دوم کتاب به تبیین مفهوم عزاداری در دیدگاه تشیع اختصاص یافته و همین موضوع از دیدگاه اهل تسنن، موضوع بخش سوم کتاب را تشکیل میدهد. بخش پایانی کتاب عزاداری در آینه استدلال نیز مشتمل بر شبهات عزاداری و پاسخ به این شبهات است.
نویسنده در مقدمه کتاب بر مستند بودن مطالب کتاب تأکید کرده و مینویسد: اسناد و منابع مورد استفاده در کتاب به دقت بررسی شده و مطالب کتاب نیز با ذکر منبع بیان شده است. کتاب عزاداری در آیینه استدلال؛ نوشته سیدمحمدهادی حجازی در 363 صفحه توسط انتشارات طوبای محبت چاپ و منتشر شده است.
دربارهی نویسنده
حجتالاسلام سید محمدهادی حجازی، متولد سال 1356 اصفهان است. فقه و اصول رشته تخصصی این نویسنده است که به عنوان پژوهشگر در موسسه مرکز فقهی ائمه اطهار (ع) فعالیت میکند و همچنین از اساتید دانشگاه قم و دانشگاه اصول دین است. «عناوین ثانویه در عزاداری» عنوان دیگر اثر حجازی است که در قالب مقاله نگارش یافته است.
بازخوانی کتاب
در فصل اول کتاب با عنوان «مفاهیم عزاداری» معنای لغوی عزا با استناد به دایرهالمعارفهایی مانند «المحیط»، «المعجم المقائیس» و ... بیان شده است. سپس به تبیین مفهوم «بکاء» و «بکا» در چندین نظریه پرداخته شده است که در تمامی نظریات، لغت بکاء را تایید کرده و آن را به معنای صدای حزین در گریه بکار بردهاند و از بکا به عنوان حزن درونی یاد کردهاند. در ادامه این بخش به تفسیر دیگر ارکان عزاداری مانند تباکی، جزع، نوحه، صرخه و ... پرداخته و نظریاتی در هر باب ارائه شده است.
مولف در فصل دوم کتاب به بیان حکم عزاداری از دیدگاه شیعه پرداخته است که خود شامل دو بخش؛ حکم عزاداری بر معصوم و غیرمعصوم میشود.
حجتالاسلام حجازی ذیل عنوان حکم عزاداری بر معصوم، چهار نظریه جواز، استحباب، استحباب موکد و وجوب کفایی را شرح داده و سپس پیرامون هریک از این نظریات توضیحاتی را برای خواننده ارائه داده است. در خصوص نظریه «جواز عزاداری» سه نظریه استحباب روزه در روز عاشورا، جمع بین روایات عامره و ناهیه در بحث گریه برای امام حسین (ع) در نماز و جواز سیاهپوشی مورد بحث و بررسی قرار گرفته و با بررسی دلایل و مستندات موجود این نتیجه حاصل شده است که طبق آیات و روایات معصومین، عزاداری بر معصوم جایز است. چنانچه در روایات است که پیامبر (ص) و نیز دیگر معصومان، بر معصومین دیگر عزاداری کردهاند.
نویسنده در مورد نظریه «استحباب عزاداری» به آیات و روایاتی از معصومین (ع) اشاره کرده که آیات 22 و 30 سوره مبارکه حج و آیات 23 و 42 سوره شوری از جمله آیات مورد استناد در این بخش است. کراهت جزع جز برای امام حسین (ع)، دعای امام در حق عزاداران و ثواب گریه نیز بخشی از روایاتی است که ذیل موضوع استحباب عزاداری بررسی و از دعای «ندبه» به عنوان موید مطرح در باب عزاداری بر معصومین (ع) نام برده شده است.
«استحباب موکد» نظریه سوم در باب عزاداری است که در تبیین این نظریه به زیارت ناحیه مقدسه استناد شده و به این سخن «آیت الله حائری» اشاره شده است که میگوید: «چه بسا از بعضی عبارات زیارتی که از ناحیه مقدسه امام زمان (عج) وارد شده، چیزی ظاهر میشود که دلالت بر جواز بلکه رجحان زیاد دارد از جمله، جزع، ندبه، و فریاد بلند در مصیبت امام حسین (ع) که موجب سرخ شدن چشم و مانند آن از اعضای بدن میشود. همچون کلام حضرت که میفرماید: و به تحقیق که هر صبح و شام برای تو ندبه میکنم».
نظریه چهارم در باب حکم عزاداری بر معصوم؛ نظریه وجوب کفایی عزاداری است که نویسنده در این بخش از کتاب به بیان مفهوم شعائر و همچنین مفهوم تعظیم به قاعده تعظیم شعائر استدلال کرده است. سپس آیاتی از سور مبارکه مائده، بقره و حج را به انضمام نظرات مفسرین به عنوان دلیل اول بر قاعده تعظیم شعائر ارائه کرده است.
روایات معتبری از منابع معتبر نظیر «الکافی»، «دعائم الاسلام» و «بصائر الدرجات» نیز دلیل دیگری بر تعظیم شعائر است که سید محمدهادی حجازی بدان اشاره کرده و در مورد هر یک توضیحاتی ارائه داده است. در ادامه فصل سوم کتاب با بیان پنج مصداق به حکم عزاداری بر غیر معصوم اشاره شده است.
گریه در عزاداری بر میت، استحباب تمیز از دیگران (متمایز بودن عزادار از دیگران) چه معصوم و چه غیر معصوم، نوحهخوانی برای میت، گریه و فریاد بلند و همچنین لطمه زدن بر بدن از حمله عباوینی است که در این بخش طرح و بررسی و چنین جمعبندی شده است که صاحب عزا با گریه کردن با صدای بلند و لباس پاره کردن میتواند خود را از دیگران متمایز کند اما لطمه زدن بر بدن و کندن مو حرام است. اما عزاداری در دیدگاه شیعه به صورت کلی جایز است.
حکم عزاداری از منظر اهل سنت عنوان فصل سوم این کتاب است. نویسنده در این فصل سه مصداق کلی گریه، ندبه و لطمه زدن بر بدن را از دیدگاه فرق مختلف اهل سنت یعنی مالکی، حنفی، شافعی و حنبلی بررسی و این نتیجه را ارائه داده است که عزاداری بر میت در نظر اهل سنت مانند گریه و ندبه کردن جایز است اما بعضی پاره کردن لباس و زخم کردن بدن را جایز نمیدانند.
فصل پایانی کتاب نیز به شبهات عزاداری درون مذهبی و برون مذهبی اختصاص یافته است که تنافی عزاداری با آیه صبر، عزاداری موجب ایذاء و ضرر به نفس است، عزاداری موجب وهن مذهب و استهزا دیگران نسبت به مذهب است و کراهت لباس سیاه در عزاداری از جمله شبهات درون مذهبی است که حجتالاسلام حجازی پاسخ هر یک از این شبهات را با ادله روشن بیان کرده است.
روایات نهی از گریه، کفر و بدعت گریه، عدم امر به عزاداری به انبیا و اختلاف بین مسلمین در مورد عزاداری در خصوص شهادت امام حسین (ع) هم به عنوان شبهات برون مذهبی مورد بحث و بررسی قرار گرفته است.
برگی از کتاب
با دقت در این روایات و روایات دیگری که در این زمینه وارد شده مشخص میشود که معصومین مانند امیرالمومنین (ع)، امام رضا (ع) و پدرشان امام کاظم (ع) برای مصائب امام حسین (ع) عزاداری کردهاند و بلکه بعضی از این روایات دلالت دارد بر اینکه امیرالمومنین (ع) برای مصیبتهای حضرت زهرا (س) و امام حسن (ع) گریه کردند. در نتیجه از این روایات استفاده میشود که اصل عزاداری بر مصائب اهلبیت (ع) به خصوص امام حسین (ع) سیره و روش معصومین بوده است. (ص 75).