اختصاصی کرب و بلا، حجتالاسلام والمسلمین محمد سروش محلاتی، پژوهشگر و استاد دانشگاه در برنامهای از سلسله برنامههای «عاشورا و امروز ما» پیرامون موضوع «امام حسین (ع) در مواجهه با سلطان جائر» سخنرانی کرد وبا تاکید بر اینکه در مورد واقعه کربلا پرسشهای مختلفی مطرح است و پاسخهای گوناگونی نیز به این پرسشها داده شده است، گفت: یکی از پرسشهای اساسی این است که مسئله اصلی امام حسین (ع) در جریان عاشورا و کربلا چیست؟ و اینکه در شکلگیری ماجرای عاشورا مسائل فراوانی نقش داشته است اما باید دید از میان آنها آنکه در درجه اول اهمیت قرار دارد کدام است؟
سروش محلاتی تصریح کرد: برخی امتناع از بیعت را مسئله اصلی دانسته و برخی دیگر دعوت مردم کوفه را؛ برخی قیام برای تشکیل حکومت اسلامی و برخی هم نهی از منکر و فساد اجتماعی را مهمترین عامل برمیشمرند؛ درست است که هر کدام از این مسائل سهم بسزایی در شکلگیری واقعه عاشورا داشتهاند اما به نظر من نقش اصلی در این اتفاق برای یک موضوع دیگری است که میتوان از آن تعبیر به «مواجهه با سلطان جائر» کرد. اهمیت این موضوع تا آنجاست که اگر آن را از واقعه عاشورا حذف کنیم، رکن اصلی این واقعه شکسته میشود و در وهله دوم اگر پذیرفتیم که این موضوع عامل اصلی است، با دو پرسش روبرو میشویم؛ پرسش اول اینکه اساساً سلطان جائر با تعریف امام حسین چیست؟ و پرسش دوم اینکه با سلطان جائر چه باید کرد؛ در نتیجه یکی شناخت موضوع و دیگری شناخت حکم است.
ادبیات فقهی چگونگی رفتار ما در قبال سلطان جائر را شرح داده است
این استاد حوزه با اشاره به اینکه مفهوم سلطان جائر در ادبیات فقهی ما بیش از هزار سال است که تعبیری رایج قلمداد میشود، گفت: اگر به متون فقهی مراجعه کنید متوجه این نکته میشوید که بسیاری از فقها احکامی درباره سلطان جائر مطرح کرده و بحث مفصلی پیرامون آن داشتهاند که مثلاً آیا ولایت از جانب او جایز است و یا اینکه در چه مواردی این امر جایز بوده و مثلاً اینکه اگر جوایز و یا هدیهای از جانب او اهدا شود، میتوان نسبت به آن مالک بود یا نه؟
سروش محلاتی مسائل دیگری مربوط به اختیارات سلطان جائر را برشمرد و گفت: مبحث مهم دیگری که مطرح است خراج و یا مالیاتی است که دستگاه سلطان جائر از مردم میگیرد و اینکه آیا مردم تنها به صرف اینکه ادای تکلیف کرده، نباید به مسائل دیگری دقیق باشند و با پرداخت دیون شرعی به چنین دستگاهی آیا تکلیفی که به عهده داشتند از گردن آنها ساقط شده است؟ و مسائلی از این دست که هر کدام با مراجعه به فردی که از ایشان تقلید میکنیم، میتوانیم به پاسخ روشنی برای بروز رفتاری شرعی دست یابیم.
سه تعبیر برای سلطان جائر در فقه ما موجود است که در نخستین آنها جائر مترادف با فاسق است
وی تأکید کرد: با همه این تفاصیل اما در سراسر فقه و احکام مختلفی که در آن به چشم میخورد سه تعبیر مختلف را میتوان از سلطان جائر ارائه کرد که در نخستین آنها جائر مترادف با فاسق است که فاسق نیز در مقابل عادل قرار میگیرد؛ همچنانکه عادل کسی است که ملکه و یا قدرتی نفسانی در خود دارد که میتواند او را در برابر گناه حفظ کند. در شکل دوم از تعبیر سلطان جائر، به فردی برمیخوریم که حق حکومت کردن ندارد و سلطنت او مشروع نیست و در نتیجه حکومت اگر برای شخصی مشروع باشد، آن فرد میشود سلطان عادل که اگر چنین نباشد سلطان جائر جایگاهی را نیز غصب کرده است و در یک کلام او بدون حق حکومت آن را برای خود اختیار کرده است.
استاد درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه افزود: در شکل سوم صحبت از حکمرانی است که در حکومت خود به بندگان ظلم میکند؛ در چنین حالتی مهم نیست که رابطه او با خدا چگونه است و آیا معصیت میکند یا خیر؛ آنچه که مهم و عیان است اینکه در حق مردم در حال ظلم کردن است و لذا براساس این تفکیک، کسی که در فقه مورد توجه فقها قرار گرفته و از او به عنوان سلطان جائر یاد شده فردی است که حق حکومت ندارد؛ چه با مردم خوشرفتار باشد و چه بد رفتار. براین اساس خداوند ولایت و حکومت را برای اولیای معصوم خود مقرر فرموده است که پس از پیامبر اسلام حق حکومت از آن آنهاست و کسانی غیر از ایشان اگر حکومت را به دست بگیرند، غاصب هستند چه اینکه رفتار خوب داشته باشند و چه رفتار بد.
خداوند ولایت و حکومت را برای اولیای معصوم خود مقرر کرده است
وی با اشاره به تعابیر صورت گرفته در زمان انقلاب مشروطه و مشخصاً تعبیر میرزای نائینی در مورد نظام استبدادی، گفت: تعبیری که در جریان انقلاب مشروطه بیان شد وام گرفته از آن چیزی است که در تاریخ اسلام، حاکمان غاصب آن را به انجام رساندند و ظلم آنها را میتوان به سه ظلم، یکی نسبت به خدا، دوم نسبت به امام و سوم نسبت به مردم تقسیمبندی کرد که براین اساس در شکل نخست ظلم، سلاطین مستبد خدایی کرده و حریم توحید را نگه نمیدارند که این ظلم به خداست. در شکل دوم ظلم، ایشان حق امام را که خداوند ولایت را برایشان مقرر کرده غصب میکنند و در شکل سوم نیز با تضییع حق مردم، حقوق ایشان را نادیده میگیرند.
وی در ادامه گفت: حال باید دید که از منظر امام معصوم (ع) و مشخصاً اباعبدالله الحسین (ع) سلطان جائر چه تعریفی دارد و اینکه سلطان جائر چه نقشی در حرکت عظیم امام حسین (ع) داشته است؟ که به طور مؤکد باید به این نکته اصرار و پافشاری داشته باشم که مسئله سلطان جائر از همان ابتدای نهضت حسینی مطرح بوده است.
سروش محلاتی با اشاره به نامه کوفیان برای امام حسین (ع)، خاطرنشان کرد: ایشان در ابتدا با اجتماع در خانه سلیمان بن صرد خزائی، نامهای برای امام (ع) نوشته و در آن اشاره به اوضاع و احوال ناشی از مرگ معاویه میکنند و تعبیرشان این است که خدا را سپاس که جبار عمید را به هلاکت رساند که منظور فردی است مستبد که در جریان زندگی مردم، حکومتش همه حقوق آنها را ضایع کرده است؛ آنها به توصیف وضع موجود پرداخته که حالا چنین وضعیت فلاکتباری قرار است به یزید منتقل شود.
وی ادامه داد: از جمله ویژگیهایی که برای چنین دستگاه حکومتی میتوان برشمرد آن است که اموال عمومی مردم را تصاحب کرده است و مشکل دوم نیز اینکه سلطنت کاری را که به رضایت خود باشد انجام میدهد و به خواست مردم کاری ندارد، یعنی دو نوع فساد؛ یکی فساد اقتصادی و دیگر فساد سیاسی در همین مرحله صورت گرفته است و همهچیز از بالا تصمیم گرفته شده و به اجرا گذاشته میشود و رأی مردم در آن هیچ نقشی ندارد.
سزای اعتراض از سوی انسانهای خوب جامعه در حکومت جائر مرگ است
این پژوهشگر دین اظهار داشت: در چنین شرایطی میشود تصور کرد که هر کسی از انسانهای خوب جامعه نیز در برابر چنین نقض آشکاری اعتراض کند، اعدام خواهد شد و چون این حکومت خود را مالک همه چیزی میداند، لذا عمال او مال مردم را هم بین خودشان تقسیم میکنند. با این وجود در جریان نامهنگاری کوفیان به امام حسین (ع) شاهد هستیم که گروهی از نخبگان که امام حسین (ع) را میشناسند با این تصور که حکومت جائر است از ایشان میخواهند که برای خروج از این خفقان، امام به شهرشان بیاید.
وی در ادامه افزود: حال باید دید که خود امام چه نظری پیرامون این موضوع دارد که در جواب باید به این مسئله اشاره کنم که خود ایشان نیز قائل به همین مسئله هستند و در مواجهه نخست پیش از نزدیک شدن به کوفه که با سپاه حر بن یزید ریاحی برخورد داشتند در حالیکه هم کاروان خود ایشان و هم افراد سپاه حر شنوده سخنرانی ایشان بودند، فرمودند: پیامبر اسلام فرمود هر کس سلطان جائر را ببیند و در برابر او سکوت کند همانند آن است که جای او با آن سلطان عوض شده است و این امر تطبیق میکند به این معنا که خود او نیز جائر است.
جان کلام امام حسین (ع) این بود که قدرت در اختیار سلطان جائر است و نباید با او کنار آمد
وی در ادامه اشاره تأکید کرد: جان کلام امام حسین (ع) آن است که قدرت در اختیار سلطان جائر است و با او نباید کنار آمد و اگر بنا بر نقل مشهوری عنوان شود که امام جای دیگر گفتند نهی از منکر؛ منظور از منکر، هر منکری نیست و در رأس همه سلطان جائر قرار دارد که امام (ع) خود را در این مواجهه سزاوارتر از هر کس دیگری میبیند که باید به اعتراض و اصلاح برخیزد.
سروش محلاتی گفت: این مسئله به این شکل نبوده است که موضع امام به جانشینی یزید ختم شود و پیش از این مکاتبات امام (ع) با معاویه که سالهای آخر عمر خود را می گذراند نیز از اتخاذ چنین موضعی حکایت دارد؛ حاکم مدینه به معاویه نامه مینویسد که حسین (ع) در مدینه تحرکاتی را آغاز کرده است که معاویه در جواب، او را به مدارا کردن با حسین (ع) فرا میخواند و نکته جالب توجه اینکه او در نامهای مستقیم خطاب به امام حسین (ع)، ایشان را دعوت به تقوا کرده و اینکه نکند کاری انجام دهند که موجب تفرقه و اختلاف میان مسلمین شود!
امام حسین (ع) خطاب به معاویه نوشتند: تو خود فتنه اول هستی
او با اشاره به اینکه معاویه در نامهاش به امام حسین (ع) ایشان را از ایجاد فتنه میان مردم برحذر میدارد، گفت: امام حسین (ع) در جواب نامه معاویه مرقوم میدارند که تو گفتهای که مرا از فتنه برحذر میداری در حالیکه من بزرگتر و سهمگینتر از تو هیچ فتنهای را سراغ ندارد و از نظر من تو خود فتنه اول هستی. نکتهای که باید به آن توجه کرد اینکه این سخنان زمانی در حال طرح شدن است که هنوز حکومت به دست یزید نیفتاده است با این حال امام حسین (ع) خود و خانواده خود را به چیزی بالاتر از جهاد با معاویه که مصداق یک سلطان جائر است موظف نمیبیند. امام (ع) در ادامه آن نامه مرقوم میدارند تو هستی که افراد را به صرف اینکه به آنها مظنون میشوی، به زندان میاندازی و از هستی ساقط میکنی بدون اینکه دلیل و مدرک لازم در اثبات جرمشان داشته باشی و همین میزان که خودت فکر می کنی او مجرم است، این امر مبنای عدالت تو شده است.
حکومت معاویه انسانهای بی گناه را به صرف متهم بودن به قتل میرساند
حجتالاسلام سروش محلاتی گفت: نکته قابل توجه اینجاست که امام در هیچ جایی از نامه خود، معاویه را غاصب حکومت اطلاق نمیکند در حالیکه او غاصب امری هم که مستحق آن نیست نیز هست و تنها او را متهم به مواردی میکند که از جمله آنها این است که او انسانهای بیگناه را به صرف متهم بودن به قتل میرساند و در یک کلام، اتهام برای کشتن آنها کافیست و البته مواردی دیگر را برای اتمام حجت با وی برمیشمرد.
وی با اشاره به اینکه براساس اشارات امام حسین (ع) اطلاق سلطان جائر به معاویه، امری دور از ذهن نیست، گفت: بخشی دیگر از این مصادیق سلطان جائر را امام (ع) در منزلگاهی دیگر و در مقابل سپاهیان حر که راه را بر ایشان بستهاند بیان میکنند و نکته بارز این است که سلطان جائر کسی است که مجازاتها را در دست خود میگیرد و هر کسی از منصوبین خود را اگر حتی جرمی مرتکب شده باشند به حال خود رها کرده و حدود در باب آنها تعطیل بوده و به اجرا نمیرسد. در باب غصب خلافت که از جمله مصادیق سلطان جائر است روایت است از امام علی (ع) پس از قتل خلیفه دوم و آن اینکه در آن شورای 6 نفره تعیین خلیفه شاهد هستیم که امام امور را واگذار کرده و میفرمایند اگر کسی هست که بتواند به امور مردم به درستی رسیدگی کند و حق را به حقدار رسانده و در میان مردم به مساوات و عدالت رفتار کند، حتی من از حق خود که آن را از من غصب کردهاند گذشته و میدان را برای او خالی میکنم.
وی گفت: در جریان هستید که حقوق مردم و رسیدگی به اوضاع زندگی آنها، حقالناس است که اعتبار آن حتی در برابر حقالله بسیار بیشتر است تا جایی که خدا به واسطه شهادت فردی ممکن است از حقوق خود بگذرد اما حتی شهید هم دینی که نسبت به مردم دارد را باید ادا نماید.
سروش محلاتی ادامه داد: طبیعی است که امام معصوم در برابر تمامی این بیعدالتیها و مصادیقی که تنها به تعدادی از آنها اشاره شد و از جمله مصادیق دستگاه سلطان جائر است نتواند سکوت اختیار کند و به فکر به دست گرفتن آن برای برقراری مساوات و عدالت میان مردم باشد.
امام معصوم در زمان غیبت از تصدی امور صرفنظر کرده است
این استاد فقه سیاسی تصریح کرد: پرسش دیگری پیش میآید که در زمان غیبت قضیه به چه ترتیبی است و وقتی امام معصوم در پس پرده غیبت است اگر کسی زمام امور مسلمین را به دست گیرد این نیز حکم غصب را دارد یا نه؟ که باید گفت نظر به آرای فقهای زمان، غیبت به مثابه آن است که امام معصوم از دست گرفتن حکومت و تصدی آن فعلاً تا مدت نامعلومی صرفنظر کرده است و در چنین شرایطی امور به شکل امانت در دست افراد صالحی است که چنین زمامداری معنای غصب نمیدهد.
سروش محلاتی در پایان گفت: با این تفاصیل مبنای قیام سیدالشهدا (ع) مقابله با سلطان جائر است و همانطور که گفته شد بنا بر فرمایش جدشان در مقابله با چنین دستگاهی اگر سکوت اختیار کنند به منزله قرار گرفتن در همان جایگاه سطلان جائر است.
--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود