اختصاصی کرب و بلا: عزاداری بویژه عزاداری سیدالشهدا (ع) و حادثه کربلا در گفتمان شیعی، نه فقط یک کنش اجتماعی بلکه یک سنت است که به دنبال واقعه کربلای سال 61 هجری شکل گرفته و نمودی از تاثیرپذیری شیعیان از این رخداد بزرگ است.

با گذشت سال‌ها و قرن‌ها از این واقعه، مناسک عزاداری به تدریج گسترش یافته و ابعاد مختلفی بر آن افزوده گشت و همین تنوع آیین‌ها و لایه‌دار شدن مناسک عزاداری، لزوم پژوهش و بررسی در این خصوص را هویدا می‌کند.

کتاب «آیین و اسطوره در ایران شیعی» تلاشی است جهت تحلیل و بررسی عزاداری و ابعاد مختلف آن با رویکرد انسان شناسی که به قلم «جبار رحمانی» و به همت انتشارات خیمه  منتشر شده است.

 

درباره‌ی نویسنده

جبار رحمانی متولد سال 1359، فارغ‌التحصیل مفطع کارشناس ارشد رشته انسان‌شناسی و پژوهشگر انسان‌شناسی فرهنگی و عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم است.

«گفتمان کربلا و مناسک عزاداری»، «مناسک و آیین‌های شیعی در هند»، «مطالعات جامعه‌شناختی و انسان‌شناختی مناسک عزاداری محرم»، «هیئت‌های عزاداری در جامعه ایران»، «تغییرات مناسک عزاداری محرم» و «انسان‌شناسی مناسک عزاداری محرم» از جمله آثار این نویسنده است که در قالب کتاب چاپ و منتشر شده است.

رحمانی چندین مقاله نیز با همین موضوع به نگارش درآورده است که از میان آنها می‌توان به «نگاهی به محدودیت‌های عزاداری»، «مناسک عزاداری و گفتمان کربلا در دین ورزی اقشار فرودست شهری»، «از جماعت‌های جوانمردان تا هیئت‌های عزاداری؛ نگاهی به تداوم‌ها و تغییرات در زندگی عامه مردم ایرانی» اشاره کرد.

 

درباره‌ی کتاب

کتاب آیین و اسطوره در ایران شیعی، در یک مجموعه پنج جلدی با عنوان فرعی «انسان‌شناسی مناسک عزاداری محرم» تدوین شده است. نویسنده هدف از تألیف کتاب را کاربست رویکرد انسان‌شناختی در فهم مناسک عزاداری محرم در رابطه با سه مؤلفه؛ تاریخ شکل‌گیری دین و مناسک، متون دینی مرتبط با آن و در نهایت اشکال فرهنگی و اجتماعی تجربه مناسکی محرم توسط عامه مومنان بیان کرده است.

بعضی از بخش‌های این کتاب قبلا در مجلات منتشر شده و بخش‌های دیگر آن برای نخستین بار در این کتاب به چاپ رسیده است. در مجموع کتاب مشتمل بر ده بخش با عناوین اسطوره‌شناسی ایران شیعی، مروری بر تاریخ مناسک عزاداری محرم، منابع مناسک عزاداری، بحثی در باب جایگاه کتاب روضه‌الشهدا، مسئله رنج در گفتمان کربلا، نخل عزاداری، یک مردم‌نگاری از محتوای مناسکی هیئت‌های عزاداری، هجوم نخبگان به مردم، مدرنیته و زیبایی شناختی شدن آیین‌های مذهبی و امکان تداوم آن‌ها، مطالعات اجتماعی دین در ایران (معرفی چند کتاب در پیرامون عزاداری محرم) ‌است.

 

چکیده‌ای از کتاب

در فصل اول کتاب نویسنده بر اساس سنت نظری انسان‌شناسی در مطالعه نظام اساطیری یک فرهنگ، برای فهم فرهنگ و نظام معنایی مرکزی آن چارچوبی تدوین کرده ‌است و ذیل بحث در حیطه اساطیر سه دسته را بیان می‌کند که عبارتند از: «طبیعت‌گرایانه» در این بخش اساطیر و آگاهی اسطوره‌ای را به مسائل طبیعی و تأثیر آنها بر ذهن و زبان انسان ارجاع می‌دهند که از مهم‌ترین آنها می‌توان خورشید و ماه و پدیده‌های روز و شب را نام برد. دسته دوم با عنوان «ذهن‌گرایانه» که اسطوره را محصول ذهن انسان اولیه می‌داند و دسته سوم اسطوره را به امری اجتماعی و جامعه‌شناختی تقلیل می‌دهد و آن را به مثابه محصولی از جامعه و فرهنگ و در جهت حفظ و بازتولید آن می‌داند. در ادامه به تعریف اسطوره از دیدگاه‌های مختلف از جمله دیدگاه «الیاده» پرداخته شده است که اسطوره را سرگذشتی قدسی و مینوی می‌داند.

نویسنده همچنین به رویکرد علم‌گرایی پوزیتیویستی در رابطه اسطوره و علم اشاره کرده که عمده متفکران، اسطوره را مقابل علم و آگاهی منطقی قرار داده‌اند و با اشاره به کتاب «سگال» که مجموعه مقالاتی از بزرگان نظریه‌پرداز از اسطوره شناسی است، تمایز در نوع نظریه و استدلال انسان‌شناسانه را مطرح می‌کند.

به بیان نویسنده، تدوین چارچوب نظری به نظام اساطیری به مثابه نظام فرهنگی است که سه عامل اصلی در آن مورد تاکید است: 1) معنا که مهم‌ترین مسئله نظریات اسطوره تبیین معنای اساطیر است، 2) تقدس که وجه تمایز اصلی اسطوره از سایر اشکال فرهنگی است 3) کنش اسطوره که به عرصه عمل و کنشگری پیوند دارد نه آگاهی و احساس و عمل.

رحمانی سپس به اسطوره‌شناسی در ایران می‌پردازد که مطالعات اسطوره‌شناسی در دوره ایران اسلامی را عمدتا در تفسیر قصص قرآنی و روایت دینی یهودی و مسیحی می‌داند و در اسطوره‌شناسی ایران شیعی به ترویج تشیع در دوران صفویه که بیشترین گستردگی در جامعه شیعی داشته، اشاره کرده است.

فصل دوم به مروری بر تاریخ مناسک عزدارای محرم اختصاص دارد که در ابتدا به معرفی و توصیف واقعه کربلا پرداخته و رواج زیارت کربلا در تشیع را در نیمه‌های قرن دوم به بعد می‌داند.

نویسنده معتقد است از دوره آل‌بویه به این سو، مناسک عزاداری محرم و زیارت کربلا به صورت امری جمعی و عمومی نهادینه شده که بیانگر هویت سیاسی- اجتماعی شیعه و متکی بر حمایت حاکمان است.

وی دوران صفویه را نقطه عطف فهم فرهنگ تشیع و مناسک عزاداری در ایران، هند و عراق می‌داند که در آن دوران علمای شیعه آزادی بیشتری برای رواج اندیشه‌ها پیدا کردند و نهایتا در قرن 16 میلادی، گفتمان کربلا در ایران به کانون هویت مذهبی و اجتماعی عامه شیعیان تبدیل و به واسطه ارتباط ایران با هند، به هندوستان نیز منتقل شد.

 

در فصل سوم به منابع مناسک عزاداری از دیگاه تحریف یا پویایی دین پرداخته شده است و فرآیندهای تحول و بسط مناسک عزاداری محرم از خلال تحریفات را بررسی می‌کند و با استناد به کتاب «لولو و مرجان» نوشته «میرزای نوری» به این موضوع اشاره دارد که «امروز نباید بر مصائب عاشورا گریست، بلکه باید بر تحریفات عاشورا گریست». سپس به اسناد تاریخی در مورد عزاداری‌ها که توسط اشخاصی مانند «علامه علی نقی صاحب» در هند روایت شده می‌پردازد که با انتقاد مردم روبرو شد.

در مورد واقعه کربلا و روایت تاریخی حادثه کربلا کتب بسیاری در تاریخ نوشته شده که مهمترین بخش این کتب در مقتل نویسی است و در این بخش، برخی از این آثار مورد بحث قرار گرفته‌ است.

 

در فصل بعدی با تاکید و معرفی کتاب «روضه الشهدا» به مسئله رنج در گفتمان کربلا پرداخته‌ شده‌ است. در ابتدا به توضیح رنج از دیدگاه‌های مختلف ازجمله کارکس، فروید و کلیفورد گیرتز پرداخته و سپس مسئله رنج در ادیان مختلف اشاره شده است.

نویسنده در بحثی جداگانه مسئله رنج در مذهب تشیع را بیان می‌کند و با توجه به کلیدی بودن واقعه کربلا و مرور داده‌های تاریخی، مناسک عزاداری محرم را مهم‌ترین و عمومی‌ترین مناسک جمعی جامعه مذهبی شیعی می‌داند که بیشترین کارکردهای دین از منظر انسان‌شناختی و جامعه‌شناختی از خلال این مناسک انجام می‌پذیرد.

 

در بخش ششم نیز نخل عزاداری که بیشتر در حوزه فرهنگی کویری رایج است معرفی و با ارائه تحلیلی از دینداری عامه (که شامل سه ویژگی  گفتمان دینی از لحاظ مکانی، دینداری عامه شیعی در ایران از لحاظ مناسک جمعی و مقوله تبرک  است) و منطق آن، تفسیر جدیدی از دلالت‌های فرهنگی و مذهبی این نماد ارائه شده ‌است. در بحث نماد مناسکی نخل عزا، نماد نخل برای عامه مردم، به عنوان تابوت امام حسین (ع) و نخل‌گردانی به عنوان تشیع جنازه امام حسین (ع) در کربلا تفسیر می‌شود.

 

در فصل بعدی به یک مردم‌نگاری از محتوای مناسکی هیئت‌های عزاداری در هیئت «بیت‌الحسین» در شهر مشهد پرداخته و شرکت کنندگان در این مراسم را از لحاظ  پایگاه اجتماعی افراد بررسی کرده است که عموم آنها متعلق به قشر پایین یا متوسط رو به پایین هستند و عموما افراد مذهبی که بیشتر تعلق خاطر به مذهب سنتی را دارند.

مداحان و روحانیون، جنسیت در مراسم، نمادهای مذهبی و معنای آنها در این مراسم مانند پرچم سبز و قرمز، جایگاه اولیای دین در این مراسم و میدان معناشناختی آن و ...  از جمله دسته‌بندی هایی است که نویسنده پاره‌ای اطلاعات در مورد هرکدام بیان کرده ‌است.

 

در بخش‌های انتهایی کتاب نیز به ابعاد دیگری از مناسک عزاداری در جامعه ما و چالش‌هایی که برای فهم این مناسک وجود دارد و از سوی دیگر به تداوم سنت‌های عزاداری در شرایط امروزی پرداخته ‌شده ‌است.

آخرین بخش کتاب با عنوان مطالعات اجتماعی دین در ایران به مرور چند کتاب مانند «جامعه‌شناسی قیام امام حسین (ع) و مردم کوفه» اثر عماد‌الدین باقی، «جامعه‌شناسی‌ تحریفات عاشورا» نوشته سید عبدالحمید ضیایی و ... اختصاص یافته است.

 

برگی از کتاب

یک نکته که در پس این صبر بر بلا وجود دارد، مفهوم ایمان است که در ادیان ابراهیمی مطرح شده است. فرد مصیبت بلا و رنج را می‌پذیرد، بی آنکه چون و چرا کند و چون تقدیر الهی است با کمال میل به استقبالش می‌رود و همه چیز حتی خانواده ‌را در این راه فدا می‌کند. (ص 166).

تفکیک بندی جنسیتی در برخی از مؤلفه‌های کلیدی محتوایی نیز باز تولید و توجیه می‌شود در بخش‌های دیگری از مداحی از قول حضرت محمد (ص) گفته می‌شد که «فاطمه جان روز قیامت تو از زنان امتم شفاعت می‌کنی و من از هم از مردان امتم شفاعت می‌کنم» منظور زنان و مردانی هستند که در مجالس عزاداری شرکت کرده‌اند. (ص 219).