به گزارش کرب و بلا، محمدرضا سنگری؛ عاشوراپژوه و نویسنده، در سلسله برنامه‌های «شب‌های خیمه» به نقد و بررسی مقتل «لهوف» اثر سید بن طاووس پرداخت.

وی در ابتدای سخنانش گفت: بحث پیرامون کتابی است که یکی از کتاب‌های عظیم و تأثیرگذار در حوزه فرهنگ عاشوراست که البته پیش از ورود به این کتاب در باب پرسشی که ممکن است مطرح شود که چرا اغلب کتاب‌هایی که در مورد اباعبدالله (ع) نوشته شده‌اند همچون «لهوف» (که معنای تحت‌اللفظی آن هم آه، داغ، درد و اندوه است) سوزناک، مرثیه گونه و وجه تراژیک دارند، قصد دارم مطالبی بیان نمایم.

 

دکتر سنگری ادامه داد: نخستین نکته‌ای که در پاسخ به این پرسش در ذهن متبادر می‌شود آن است که  گریه، ماتم و برگزاری مجالس سوگ و عزا بسیار مورد سفارش اهل بیت (ع) بوده است که البته این امر یک پشتوانه عقلی و منطقی نیز دارد و آن هم اینکه وقتی ما برای کسی و یا افرادی اشک می‌ریزیم میان ما و او، پیوند و یگانگی برقرار می‌شود چرا که ما حتماً در وجود او چیز خوبی دیده‌ایم و مراتب و ارزش‌هایی از او در منظر ما متصور شده است.

اشک می‌تواند ما را به ساحت امام معصوم نزدیک سازد

این نویسنده آثار عاشورایی تصریح کرد: در واقع اشک می‌تواند فاصله ما با فردی که برای او مویه و زاری می‌کنیم را کم کرده و نوعی همسانی و یگانگی میان ما و او ایجاد نماید و در مورد امام معصوم (ع) این شکل ارتباط، ما را به ساحت او نزدیک کرده و به عمق وجود و درک معرفت ایشان منجر می‌شود. از منظری دیگر باید به این نکته اشاره کنم که پیامبر (ص) همانگونه که می‌دانیم و قرآن هم به آن اشاره دارد، می‌فرمایند که من هیچ مزد و اجری را در قبال رنج و محنتی که به واسطه رسالت کشیدم از شما امت نمی‌خواهم و تنها چیزی که از شما می‌خواهم مودت با اهل بیتم است و یکی از نشانه‌های مودت و محبت، برانگیخته شدن عواطف و احساسات است که اشک ریختن یکی از مهمترین سرچشمه‌های آن است.

 

سنگری افزود: ما در جهانی  زندگی می‌کنیم که از قساوت، سنگدلی و خشونت لبریز است و انسان‌ها نیازمند آن هستند تا به شکل عاطفی تربیت شوند و روح خود را به این واسطه بپرورانند و به نظر می‌رسد  همچنانکه به تربیت بدنی توجه و احتیاج داریم لازم و ضروری است که به تربیت روح نیز توجه داشته باشیم و صد البته یک تربیت دیگری هم داریم به نام تربیت عقلی که در این راستا باید اندیشه را پرورش داده و بارور کنیم.

 

این پژوهشگر تاریخ اسلام تأکید کرد: امام حسین (ع) فرمود که پنج چیز است که اگر انسان نداشته باشد از زندگی بهره‌ای نبرده است و به او خوش نخواهد گذشت و نخستین مسئله‌ای که  ایشان مطرح می کنند عقل است، چرا که عقل و اندیشه موجب می‌شود که ما زندگی مطلوبی داشته باشیم و از زندگی لذت ببریم که البته آن 5 مورد عبارتند از عقل، حیا، دین و حسن خلق و ادب.

اشک تربیت عاطفی انسان است

وی ادامه داد: اشک تربیت عاطفی انسان است و من معتقدم هر کسی که بر کودک کربلا گریه کند، در زندگی خود کودک‌کشی و کودک‌آزاری نخواهد کرد و به طور کل اگر بر مصایب عاشورا  که بر اهل بیت (ع) روا داشته شد، گریه کند به رقت قلبی خواهد رسید.

 

سنگری با اشاره به اینکه ما با همین سوگواری‌ها و اشک ریختن‌هاست که در مکتب اهل بیت (ع) و سیدالشهدا (ع) تربیت می‌شویم، اظهار داشت: با این زمینه من به سراغ این کتاب یعنی «لهوف» خواهم رفت که البته برخی آن را «ملهوف» نیز خوانده‌اند که نام کامل آن «اللهوف علی قتل الطفوف» است که معنای واژه طف کمبود است همچنان که در قرآن می‌خوانیم «ویل للمطففین» یعنی وای بر کم‌فروشان و لذا طف یکی از نام‌های کربلاست که اشاره به مکانی دارد که در آن آب کم است و منظور از «یوم‌الطف» نیز روز عاشوراست. به هر ترتیب از نظر بُعد موسیقایی باید گفت لهوف از آنجا که با طفوف همخوانی بیشتری دارد لذا مصطلح‌تر از ملهوف است در حالیکه ملهوف اسم مفعول بوده به معنای سوخته و لهوف جمع لهف است و آن را بیشتر  می‌توان آن پذیرفت و البته نویسنده این کتاب در جای دیگر نام آن را «غریب الترتیب و تطبیق» نامگذاری کرده است.

سید بن طاووس،با نام حقیق ام حقیقی او سید رضی‌الدین علی بن موسی بن جعفر، مجتهد و مستجا‌ب الدعوه بوده است

وی در مورد مشخصات فردی سید بن طاووس گفت: نام حقیقی او سید رضی‌الدین علی بن موسی بن جعفر است که بنا به روایتی در 589 هجری متولد و در 644 هجری نیز  بدرود حیات گفته است اما از جمله ویژگی‌هایی که به ویژه علامه حلی برای او برمی‌شمرد یکی اینکه او مستجاب‌الدعوه بوده است و دیگر اینکه واقف به اسم اعظم بوده و محضر امام زمان را نیز درک کرده تا جایی که به او لقب «مصباح العارفین» را داده‌اند.

 

سنگری ادامه داد: با وجود اینکه سید بن طاووس مجتهد بوده است اما از دادن فتاوای فقهی اجتناب کرده و تنها کتابی که در حوزه فقه از او برجای مانده است «غیاث‌الوراء» نام دارد. با این حال فرد پرکاری بوده و قریب به 60 کتاب از او برجای مانده که از جمله مهمترین آنها یکی کتاب «الاقبال» است و دیگری همین کتاب یعنی «لهوف» است که در مورد آن صحبت می‌کنیم.

«لهوف» مکمل کتاب دیگر نویسنده آن یعنی «مصباح الزائر» است

این عاشوراپژوه اذعان کرد: کتاب دیگری از او برجای مانده تحت عنوان «مصباح الزائر» و دلیل نگارش این کتاب آن بوده است که زمان‌های قدیم که هر فردی به زیارت امام حسین (ع) مشرف می‌شد نیاز به کتابی داشت که در آن محتوای ادعیه و کلیه امکانات مورد نظر وجود داشته باشد و باید گفت که این کتاب انصافاً نیاز یک زائر حسینی بوده است و در ادامه سید بن طاووس در اندیشه این بوده است که باید همراه این کتاب، کتاب دیگری نوشته شود که در اصل مقتل کوتاهی باشد تا زائر حسینی اطلاعات کافی در مورد شرح واقعه نیز به دست آورده و با معرفت بیشتری به زیارت عتبات نائل شود و لذا این امر منجر به نگارش کتاب «لهوف» شد.

 

سنگری افزود: ولادت سید بن طاووس را در شهر حله ذکر کرده‌اند و وفات او نیز در شهر بغداد بوده است که البته پیکر او را به نجف منتقل کرده و در جوار مضجع شریف امام علی (ع) به خاک می‌سپارند. علامه شیخ جعفر شوشتری مقتل او را بهترین مقتل می‌داند و دلیل این امر آن است که نشانه‌هایی از ادیب بودن، شاعر بودن، نقاد بودن در این مقتل به چشم می‌خورد که وزن و اعتبار آن را دوچندان کرده است تا جایی که 94 بیت شعردر این کتاب به چشم می‌خورد که این خود گواه این است که سید بن طاووس تا چه حد به شعر و سرایش آن تسلط داشته است. بخش‌های ابتدایی این کتاب کاملاً مسجع است یعنی حالت شعرگونه داشته و نوعی قافیه خفی در ان به چشم می‌خورد و این کتاب را باید کتابی عارفانه نامید چرا که نویسنده آن آن را در سه بخش که هر کدام را «مسلک» می‌نامد روایت می‌کند و این در حالی است که به کاربردن واژه مسلک، سالک و سلوک و نظایر آنها از یک عارف برمی‌آید.

«لجه‌الامم و حجه‌الاسلام» قدیمی ترین ترجمه لهوف به فارسی است

سنگری گفت: «لهوف» به زبان عربی است؛ زبان رایج علمی آن دوران که مصادف است با حمله مغول به ایران و البته ترجمه‌هایی از این کتاب صورت گرفته است و من هم اینک 11 ترجمه از آن را در اختیار دارم اما قدیمی‌ترین و یکی از مشهورترین این ترجمه‌ها، ترجمه میرزاقلی خان است با نام «لجه‌الامم و حجه‌الاسلام»؛ با این حال این کتاب تا چند قرن پس از نگارش به عنوان یک کتاب مرجع و قابل استناد مطرح نبوده تا دوره صفویه که به عنوان مرجع و منبع معرفی می شود و نکته قابل تأمل دیگر اینکه سید بن طاووس در زمان نگارش این کتاب جوان 29 ساله‌ای بوده است و از منابع گوناگونی در نگارش این کتاب استفاده کرده که البته منابع مشخصی برای آن ذکر نشده اما بی‌شک او تحت تأثیر«الفتوح» ابن‌اعثم، «الامالی» شیخ صدوق و «مقتل خوارزمی» و همچنین «مقتل‌الحسین» ابوالحسن بکری بوده است که از «مقتل‌الحسین» متأسفانه اثری به دست ما نرسیده است که البته باید گفت متأسفانه به دلیل شرایط خفقان و سرکوب شیعیان در ادوار گوناگون از هر 70 کتابی که در مورد واقعه کربلا نوشته شده است تنها یکی از آنها به سلامت به دست ما رسیده است.

 

به گفته وی «لهوف»، شباهت زیادی به «مسیرالاحزان» ابن نما دارد اما به طور قطع نمی‌توان گفت که کدامیک از آنها قبل از دیگری نوشته شده‌اند، اما با توجه به این پدر ابن نما استاد سید بن طاووس بوده است و او نیز چند سالی از ابن طاووس کوچکتر بوده لذا به احتمال زیاد «مسیر الاحزان» با الگوگیری از کتاب لهوف نوشته شده باشد.

 

این پژوهشگر تاریخ اسلام تصریح کرد: با مراجعه به مقدمه و مدخل این کتاب به روشنی می‌توان دریافت که تا چه حد این کتاب وزین و آهنگین نوشته شده است که نمونه آن کمتر دیده شده است و به عنوان مثال می‌توان به «روضه‌الشهدا» اشاره کرد که سالها پس از این کتاب نوشته شده است و همانطور که گفتم این کتاب عارفانه است چنانکه مثلاً در بخشی از آن آمده است: «وقتی یاران حسین دریافتند که جان آنها میان آنها و محبوب فاصله می‌اندازد و این جان سپر و حجاب و واسطه است و باید از میان برداشته شود، لباس زیستن از تن برون کردند و...» می بینید که چه بیان عارفانه‌ای دارد!

 

وی اظهار داشت: براساس متن «لهوف» معدل سنی در کربلا تقریباً پنجاه سال است و بخش قابل توجهی  از یاران امام پیر بودند و تعداد قابل توجهی از آنها نیز اصحاب پیغمبر بودند و این کتاب در تعبیری عارفانه می‌گوید که آنها جانشان را بر روی زره گذاشتند و تقدیم کردند و باز اشاره دارد که آنها در وصل را کوبیدند و و در وصل به روی آنها باز شد و عاشقانه و لذت‌طلبانه برای رهایی آمدند و روح و جانشان را فدا کردند و از جمله دیگر خصوصیات «لهوف» باید گفت که رویکرد سوگ دارد که ما آن را از همان ابتدا می‌بینیم  که مرثیه و مقتل است و ویژگی بعدی آن هم آمیختی با شعر است.

مسلک نخست «لهوف» اشاره به  زندگی امام حسین (ع) پیش از  واقعه کربلا دارد

سنگری تصریح کرد: اما همانطور که پیشتر اشاره شد این کتاب در سه بخش یا سه مسلک به بیان مسائلی می‌پردازد که در نخستین مسلک مسائل پیش از جنگ روایت می‌شود که باز نخستین آن ولادت امام حسین (ع) است که او معتقد است 5 شعبان سال چهارم هجری و در جایی دیگر معتقد است اواخر ربیع‌الاول سال سوم هجری بوده است و از جمله دیگر وقایع تولد آن حضرت به ماجرای ام‌فضل اشاره دارد که به نزد پیامبر آمد و گفت که در خواب دیده که پاره‌ای از تن ایشان جدا شده و در خانه او افتاده است که پیامبر (ص) هم بشارت تولد نوزادی را از فاطمه (س) می‌دهد که در خانه ام‌فضل روزگار کودکی و نوجوانی خود را خواهد گذراند.

 

وی ادامه داد: پیشگویی جبراییل در مورد شهادت امام حسین (ع) در یک سالگی آن حضرت و نقل ماجرای شهادت امام حسین (ع) بر فراز منبر از جانب رسول خدا در دوسالگی آن حضرت که موجب گریه و زاری اصحاب می‌شود از جمله دیگر وقایعی است که سید بن طاووس در مسلک نخست «لهوف» به آن اشاره دارد.

 

نویسنده «لهوف» همچنین به مقاطعی از زندگی حضرت با یک جهش تاریخی اینبار در دوران جوانی ایشان وارد می‌شود و داستان حضور ایشان در جنگ صفین و نقشی که در دوران امامت برادرشان امام حسن (ع) داشتند و همچنین پیش‌بینی امام حسن (ع) از شهادت ایشان را به شکلی گذرا مطرح می‌کند تا اینکه به ناگاه  به 56 سالگی امام رسیده و مرگ معاویه را مطرح می‌کند و اینکه پس از مرگ معاویه و روی کار آمدن یزید ولید بن عتبه و مروان  برای بیعت‌گیری از ایشان برای یزید در مدینه به نزد ایشان می‌آیند.

خروج امام حسین (ع) از مکه به کوفه 27 رجب سال 60 هجری بوده است

وی ادامه داد: در «لهوف» ماجرای حرکت امام سوم شعبان سال 60 هجری بیان شده است در حالیکه در بسیاری از اقوال تاریخی این حرکت 27 رجب همزمان با سالروز بعثت پیامبر (ص) بوده است که ایشان از لباس، وسایل و اسب جدشان به شکل نمادین استفاده می‌کنند که البته خروج ایشان نیز در ابتدا با مخالفت عبدالله بن عباس، عبدالله بن زبیر و عبدالله بن عمر با این استدلال که مردم کوفه  به پدر و برادر تو وفا نکردند و با تو نیز از سر خدعه و نیرنگ وارد خواهند شد مواجه می‌شود.

 

سنگری افزود: بحث ورود به مکه و رسیدن نامه به حضرت از جانب کوفه را سید بن طاووس اشاره می‌کند و اینکه پس از دریافت نامه‌ها میان رکن و مقام دو رکعت نماز می‌خواند و مسلم بن عقیل را به جانب کوفه فرستاده و البته اقامت مسلم در خانه مختار و سایر ماجراها به شکلی گذرا در این کتاب نقل شده و جزئیات خیلی از وقایع ذکر نشده است که البته دلیل آن هم این است که این کتاب اساساً برای حزن و اشک انگیزی نوشته شده است و لذا وقایعی که چندان حزن‌انگیز نیستند در آن نیامده است و البته برخورد امام با سپاه حر بن یزید ریاحی و شعرخوانی امام حسین (ع) در میان سپاهیان حر نیز در این کتاب آمده است که با طرح آن مسلک نخست کتاب به اتمام می‌رسد.

مسلک دوم «لهوف» وقایع جنگ است که مهمترین بخش این کتاب را شامل می‌شود

وی گفت: مسلک دوم اصلی‌ترین قسمت این کتاب است که درباره جنگ است و صحنه جنگ را بازگو می‌کند و این مسئله را مطرح می‌کند که اعزام لشکریان از سوی عبیدالله به دو شکل بوده است یکی استخفاف یعنی عبیدالله نسب و شأن آنها را آن مقدار خوار کرد که آنها چاره‌ای جز تسلیم و شرکت در این کارزار را نداشتند و دیگر تطمیع و خرید افراد که وعده زر و مقام و جایگاه و امارت داد که نمونه بارز آن عمر سعد است که دین خود را به طمع به دست آوردن امارت ری فروخت.

 

سنگری در ادامه گفت: عمر سعد با 4 هزار جنگاور وارد میدان می‌شود و با توجه به اشارات این کتاب تا 6 محرم  این مقدار به 20 هزار مرد جنگی می رسد که البته باید گفت که سید بن طاووس به اشتباه خطبه خوانی امام برای سپاه دشمن را در روز 6 محرم نوشته است در حالیکه براساس نقل مشهور خطبه حضرت در همان روز عاشورا ایراد شد و 6 محرم آب بر روی امام و کاروان ایشان بسته می‌شود، چرا که عبیدالله اعتقاد دارد که او نیز باید همچون عثمان بن عفان تشنه کشته شود.

 

وی افزود: نکته‌ای که در این کتاب به آن اشاره شده است اینکه در جریان خطبه‌خوانی حضرت، سپاهیان دشمن معترف به مقام و نسب آن حضرت هستند و می‌گویند هر آنچه که گفتی را می دانیم اما ما تو را رها نمی‌کنیم تا تشنه کشته شوی که البته با توجه به تعلل عمر سعد با آمدن شمر به میدان در جریان قتال تعجیل هم می‌شود.

 

«لهوف» تعداد یاران امام حسین (ع) را 145 نفر ذکر کرده است

سنگری گفت: سید بن طاوس در بیان وقایع مربوط به عاشورا همچون  اینکه امام حسین (ع) خواب جد بزرگوار خود را می‌بینند و  آن را برای خواهر خویش حضرت زینب (س) تعریف می‌کنند و همچنین ماجرای شب عاشورا که به اصحاب خود می‌گوید که از تاریکی شب استفاده کرده و بازگردید که این قوم با شما کاری ندارند و مرا می‌خواهند از کتاب «الفتوح» و «الارشاد» بی نهایت بهره برده است  و باز به نقل از امام محمدباقر (ع) تعداد یاران آن حضرت را 145 نفر برشمرده که 100 نفر پیاده و 45 نفر سواره و اینکه جنگ با تیراندازی از سوی عمر سعد آغاز می‌شود که البته در بیان جریان به میدان رفتن هر یک از یاران امام حسین (ع) بیشتر به مقتل ابی مخنف رجوع کرده است.

سنگری در پایان گفت: در مسلک سوم نیز سید بن طاووس به جریان پس از شهادت حضرت اشاره دارد و اینکه  سر امام حسین (ع) را  5 نفر از جمله خولی، حمید بن مسلم و هلال بن نافع به کوفه می‌برند و این دو فرد اخیر وقایع نگار کربلا بودند و البته از سپاه امام نیز فردی به نام عقبه بن سمعان به بیان شرح وقایع که شاهد عینی آنها بوده است پرداخته است.