به گزارش کرب و بلا، درباره تفاوت ماه صفر با سایر ماههای سال باید گفت که نمیتوان میان ماه صفر و ماههای دیگر تفاوتی قائل شد همچنانکه که گفته میشود این ماه دارای نحوست است اما اعمال مستحبی همچون خواندن نماز اول ماه و صدقه دادن هر روز در این ماه توصیه شده است.
صفر دومین ماه قمری است که برای نامگذاری آن دو دلیل ذکر میشود، یکی صُفْرَه به معنای زردی که این ماه از آن مشتق شده زیرا به نظر میرسد زمان انتخاب نام با فصل پاییز و زرد شدن برگ درختان مقارن بوده است و دلیل دوم اینکه از صِفْر به معنای خالی گرفته شده است، چرا که با پایان یافتن ماههای حرام(رجب، ذیالقعده، ذیالحجه و محرم) قبایل بار دیگر وارد جنگ میشدند و شهرها خالی میشد.
اما دلیل دیگر در منحوس خواندن این ماه به جهت رحلت پیامبر اکرم (ص)، شهادت امام حسن (ع) و امام رضا (ع) در آن ذکر شده است و همچنین ابتدای ماه صفر با ورود کاروان اسرا به شهر شام مصادف است و نیز آغاز جنگ صفین در نخستین روز صفر بوده است.
از روایات اسلامی چنین مستفاد میشود که مسلمانان از انجام کارهای مهم در ماه صفر، پرهیز و برای دفع آفات و بلایای این ماه بسیار صدقه دهند. به همین دلیل مسلمانان از این ماه به عنوان ماهی نحس و بدیمن یاد میکنند، چرا که در این ماه وحی قطع میشود و حضرت علی (ع) در این مورد فرموده است که با رحلت پیامبر (ص) چیزی قطع شد که با فوت هیچ احدی قطع نشد.
شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیحالجنان در باب اعمال ماه صفر آورده است: آگاه باش که این ماه معروف به نُحوست و بدیمنی است و برای رفع نُحوست و بدیمنی چیزی بهتر از صدقه دادن و خواندن دعاها و استعاذات وارده نیست و اگر کسی بخواهد از بلاهای نازله این ماه، محفوظ بماند، چنانکه محدّث فیض و غیر او فرمودهاند هر روز ده مرتبه دعای «یَا شَدِیدَ الْقُوىٰ» را بخواند.
علامه مجلسی هم در «چهل کتاب» خود، روز 28 ماه صفر را به دلیل وقوع رحلت پیامبر اکرم (ص) دارای نحوست ذکر میکند.
با این وجود باید به بحث و بررسی بیشتری در مورد اینکه آیا این ماه نحس است و دلایل نحوست آن پرداخت که در این باب عبدالهادی مسعودی؛ استادیار دانشگاه قرآن و حدیث در مقالهای با عنوان «پندارههای نحوست ماه صفر» مواردی را به شرح زیر ذکر میکند:
روایت بشارت دادن به خروج از ماه صفر در مجموعههای روایی شیعه نقل نشده است و تنها در دو سه کتاب معاصر آمده است ضمن آنکه در هیچکدام از این کتابها هم سندی برای آن ذکر نشده و منبع حدیثی کهن یا معتبری برای آن آورده نشده است.
در میان اهل سنت نیز، محدثان مشهور به ساختگی بودن این خبر تصریح کردهاند. حدیث مشابه این خبر با متن (مَنْ بَشَّرَنِی بِخُروجِ آذارَ فَلَهُ الْجَنَّهُ) نیز نقل شده که اهل تسنن آن را هم ساختگی دانستهاند اما محدثان شیعه هر چند آن را ساختگی نخواندهاند، ولی با توجه به فضا و سبب صدورش، آن را با موضوع نحوست ایام و ماه صفر مرتبط ندانستهاند.
در اشعار مولوی بدون اشاره به هیچ منبع و سندی به خبر نخست استناد شده اما آن را دال بر نحوست ماه صفر ندانسته است . مولوی خوشحال شدن پیامبر را نه به دلیل تمام شدن ماه صفر که به معنای بشارت به ماه ربیعالاول به عنوان ظرف زمانی رحلت و عروج خویش دانسته زیرا پیامبر اکرم (ص) به لقای خدا میاندیشد و دوستدار وصال اوست.
مسعودی همچنین در این مقاله به حدیث «من بشرنی بخروج صفر بشّرته بالجنّه» که در کتاب المراقبات آمده اشاره کرده و عنوان میکند که این حدیث از صحت سندی برخوردار نیست و حتی حدیث شناسان مشهور اهل تسنن مانند فتنی و ابن جوزی و صغانی و مالعلی قاری این متن را خبری بیاصل و ریشه و برخی بهصراحت آن را ساختگی دانستهاند. اصلاً این روایت قادر به اثبات این ادعا که صفر نحس است نیست و در هر دو بخش سند و متن با مشکل جدی روبروست. این حدیث در منابع اصلی اهل سنت نیامده و بسیاری از محدثان اهل سنت آن را تضعیف کرده و یا بیاصل و ریشه و ساختگی دانستهاند.
استادیار دانشگاه قرآن و حدیث در باب این موضوع که شاید دلیل نحوست ماه صفر به دلیل وقایع اندوهناک در آن نظیر رحلت پیامبر اسلام نسبت داده میشود، در این مقاله آورده است: این مبنا که نحوست ایام میتواند به دلیل وقایع اتفاق افتاده در آن روز باشد، شاید به صورت کلی درست باشد، اما سرایت دادن حکم دو روز شوم از یک ماه به همه روزهای آن، نیازمند دلیل محکمتری است بنابراین چون حدیث دیگری در دست نداریم و دلیل سوم هم ناتوان از اثبات نحوست خاص و ویژه برای ماه صفر است نمیتوان میان ماه صفر و ماههای دیگر تفاوتی نهاد و آن را از میان همه ماهها به نحوست ممتاز کرد.
مسعودی در ادامه این مقاله میآورد: ذکر این دلایل به معنای نفی حُسن صدقه دادن و انکار پاداش داشتن احسان و انفاق در این ماه نیست زیرا صدقه و احسان و نیکی کردن در همه ماهها نیکوست و در پیشگیری از حوادث ناگوار و شوم تأثیری درخور دارد همچنین برخی ادعیه و اذکار کلی و یا خاص وجود دارد که در موقعیتهای مشکل و بحرانی و هرگاه که انسان احساس خطر میکند به کمک او میآید و یاریگر او در رویارویی با دشواریها و تنگناهای زندگی میشود و میتواند تکیهگاه روحی انسان در مقابل با نحوست و شومی ایام باشد امید آنکه باورهای خود را از پیرایهها به دور داریم و در عمل به فرمانها و خواستههای روشن قرآن و معصومان از یکدیگر سبقت بگیریم.