به گزارش کرب و بلا، علی مطهری؛ استاد دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران، در یک قسمت از مجموعه برنامه‌های «عاشورا و امروز» که به همت انجمن اندیشه و قلم و با همکاری بنیاد اندیشه برگزار شد، حضور یافت و گفت: اغلب عاشورا را نه یک حماسه که یک داستان تراژیک می‌دانند اما باید گفت که عاشورا یک حماسه از پیش محاسبه شده است و با تراژدی که صرفاً یک رویداد غمبار و گریزناپذیر است تفاوت دارد.

 

وی ادامه داد: با این فرض این پرسش پیش خواهد آمد و آن اینکه اگر یک حادثه از پیش محاسبه شده است لذا امکان اینکه بشود جلوی آن را گرفت وجود دارد اما باید گفت که برای ریشه‌یابی این واقعه باید به سراغ چند سال پیشتر بازگردیم و به حوادث سال هشتم هجری رجوع کنیم که در جریان فتح مکه ابوسفیان و اموی‌ها به ظاهر مسلمان شدند اما حقیقت آن است که آنها هیچگاه اسلام نیاوردند و باید گفت که تظاهر به اسلام آنها برای رسیدن به قدرت بوده است.

 

مطهری تصریح کرد: در زمان دو خلیفه تا اندازه‌ای سیره پیامبر(ص) مراعات می‌شد اما وقتی انحراف بزرگ از جایی آغاز شد که معاویه به جای برادرش استانداری شام را به عهده گرفت  و انحراف دوم هم زمانی روی داد که در شورای انتخاب خلیفه سوم، علی(ع) کنار گذاشته شد که این به روشنی در وصیت نامه امام حسین(ع) هنگام خروج از مدینه ذکر شده و مشهود است.

 

استاد دانشکده الهیات و معارف دانشگاه تهران در ادامه گفت: در زمان خلیفه سوم به دلایلی شاهد نفوذ بی از اندازه امویان در امور حکومتی هستیم  تا جایی که عملاً از برهه ای به بعد محور حکومت را آنها عهده دار شده  و مهره‌چینی‌های گسترده‌ای را در انتصابات به انجام رساندند و بعد از قتل خلیفه سوم، معاویه علاوه بر نیروی سیاسی و حکومت و نیروی اقتصادی یعنی ثروت، از عنصر دینی برای خونخواهی عثمان استفاده کرد و از برخی صحابه و تابعین نیز برای جعل حدیث و ایجاد مشروعیت برای خود و تخریب امیرمؤمنان(ع) نهایت بهره را برد و فتنه‌های او حتی پس از پایان فتنه خوارج پایانی نداشت و به تعبیر امیرمؤمنان(ع) همه حرام‌های الهی جایز ناخته شده و اسلام به نوعی وارونه جلوه داده می‌شد.

 

معاویه خلافت را تبدیل به سلطنت کرده بود

مطهری ادامه داد: پس از علی(ع)، اهل بیت به عنوان یک نیروی اجتماعی فعالیت می‌کردند و لذا در مقابل، معاویه بسیاری از رسوم جاهلی مانند تعصب و برتری اعراب بر غیرعرب‌ و بر نیزه کردن سر مخالفان را دوباره رواج داد و به طور کلی تعصب جاهلی را که اسلام آن را طرد کرده بود، زنده کرد. کم کم کار به جایی رسید که خلافت را تبدیل به سلطنت و موروثی کرد. امام حسین(ع) درست در چنین شرایطی قیام کرد و خروج ایشان اجتناب‌ناپذیر بود چرا که پس از شهادت برادرشان امام حسین(ع)، ده سال در زمان معاویه سکوت کرد.

وی با اشاره به اینکه حتی اگر مسئله بیعت گرفتن برای یزید از جانب معاویه هم مطرح نمی‌شد امام حسین(ع) باز هم قیام می‌کرد، گفت: امام حسین(ع) احساس می کرد که اگر قیام نکند دیگر اثری از اسام باقی نخواهد ماند لذا همه حرکت‌های امام(ع) از ابتدا حساب شده بود و همه پیش‌بینی شهادت را می‌کردند و امام(ع) هم قبول داشت و در پاسخ به اینکه چرا زن و بچه را با خود می‌بری، فرمود خداوند می‌خواهد مرا شهید و اهل بیتم را اسیر ببیند که البته این خواستن خدا، خواستن تشریعی خداست، نه اراده تکوینی و اجباری، بلکه اختیاری است و امام با بردن اهل بیتش، عملاً روشنگری را تا قلب حکومت اموی و کاخ یزید برد.

فرزند شهید استاد مطهری تأکید کرد: طلب کمک امام(ع) و برآوردن ندای «هل من ناصر ینصرنی» آن هم برای جذب چند نفر برای جنگ نبود چرا که کمکی به پیروزی ایشان نمی‌کرد بلکه برای رساندن پیام خود به جهان اسلام بود و اینها همه تلاش‌هایی برای ایجاد یک حماسه است که بزرگتر و رساتر شود. در واقع همه اقدامات امام حسین(ع) در عاشورا از پذیرفتن حرّ تا بالابردن طفل شش ماهه‌اش، در جهت رساندن پیام حماسه حسینی بود  و چه نیکو این پیام پس از شهادت ایشان از سوی حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع)  مخابره شد.

 

نقش حضرت زینب(س) در افشاگری فساد و ظلم امویان تعیین کننده بود

وی به نقش کلیدی حضرت زینب(س) در این پیام رسانی اشاره کرد و گفت: ایشان اگرچه یک زن بودند اما  در جریان افشاگری آنچه که امویان اعم از فساد و ظلم مرتکب آن شده بودند نهایت اثرگذاری را داشتند و اینجاست که به تعبیر استاد شهید مطهری سه جایگاه  را برای زن در تاریخ می توان برشمرد که یکی شیء گرانبها و مخفی که نقشش در تاریخ غیرمستقیم است و دیگر به عنوان فردی در دسترس که ارزشش کمتر شده، اما نقشش مستقیم است و نوع سوم شخص گرانبها که هم شخص است و شیء نیست و هم گرانبهاست و در عفاف و حجاب است  که بارز آن حضرت زینب است.

مطهری اظهار داشت: حماسی بودن عاشورا منافاتی با این ندارد که اگر امام حسین(ع) پیروز می‌شد، در کوفه که مرکز دوستان اهل بیت(ع) و امیرمؤمنان(ع) بود، حکومت تشکیل می‌داد. برخی ادعا کرده‌اند امام حسین(ع) به دست شیعیانش شهید شد که البته اینها شیعه نبودند، اما تحت تأثیر اغفال منافقین اموی، سی هزار نفر قربت الی الله برای قتل امام(ع) آمده بودند، عمر سعد می‌گوید که لشکر خدا سوار شوید و شما را به بهشت بشارت می‌دهم. در واقع عده کمی منافق زیرک، اکثریت مؤمنان ساده‌لوح را فریب دادند.

وی در پایان گفت: در حماسی و یا تراژیک بودن یک واقعه تلقی و برداشت مردم نیز نقش بسزایی ایفا می‌کند و اینکه  ذائقه مردم و شیوه فعالیت مداحان و سخنرانان موجب می‌شود تا جنبه سوگ را بر حماسه غلبه کند و البته نسبت به گذشته یعنی دوره قاجار و قبل انقلاب این امر تا اندازه زیادی تعدیل شده است بسیار بهتر شده و البته به تعبیر شهید مطهری، نباید با قصابی کردن و دروغ بستن به امام(ع) اشک مردم را درآورد. بلکه قطره اشکی با معرفت برای امام حسین(ع) می‌تواند باعث نجات انسان شود.