به گزارش کرب و بلا، خسرو باقری؛ استاد دانشگاه تهران از طریق صفحه اینستاگران انجمن اندیشه و قلم پیرامون موضوع «عاشورا و انسان سازی» به ایراد سخن و گفت: حتماً این جمله را همه شنیدهایم که امام حسین(ع) فرمودند: اگر دین ندارید، آزاده باشید، این را خطاب به کسانی که در مقابلش ایستادهاند بیان میکنند که البته به شکل دیگری هم عنوان شده است به این «إِنْ لَمْ یَکُنْ لَکُمْ دِینٌ وَ لَا تَخَافُونَ الْمَعَادَ فَکُونُوا أَحْرَاراً» به این معنی که اگر دین ندارید و از معاد نگران نیستید، پس آزاده باشید.
وی ادامه داد: این جمله ابعاد پیچیدهای دارد که دستکم یکی مربوط به چیستی دین و دیگری مربوط به ارتباط دین و اخلاق است اما اتفاقی که این جمله در کربلا ایجاد میکند و مسئله را از حد یک برخورد دروندینی و درون آیینی خارج میکند، چیست؟ اینکه مسلمانان دو شاخه شدند و میخواهند بجنگند، اما این جمله مسئله را از یک برخورد درون فرقهای بالاتر برده و در حد انسانی مطرح کرد؛ یعنی این بحث مطرح شد که اگر شما دیندار هم نیستید انسان شایسته هستید یا خیر؟ و لذا مخاطب امام(ع) از مسلمانان به بشریت تعمیم مییابد.
باقری تصریح کرد: اگر این جمله نبود، همین میشود که دو گروه در یک مذهب دعوا دارند و باید دید کدام راست میگوید و در مسائل دینی نیز داوری کردن سخت است. اما وقتی مسئله اخلاق مطرح میشود، داوری آسان است. انسانی که حیوان است و از مقام انسانی سقوط کرده تکلیفشمشخص است. اگر انسانی کودک بکشد و وارد حریم یک خانواده شود که اهل جنگ نیستند، بحث دیانت نیست، بلکه بحث اخلاق است.
این استاد دانشگاه ادامه داد: در اینجا فصل جدیدی باز میشود و آن اینکه شما در عرصه انسانیت کجا ایستادهاید؟ آیا حریت را که نشانه یک انسان رشید و اخلاقی است دارید یا مانند حیوانات، اسیر غرائض هستید؟ این را نیز باید روشن کنید و در نتیجه این جمله بسیار اهمیت دارد که برخورد امام(ع) را در حد بشریت ارتقا داده و مخاطب ایشان انسانها هستند، نه دینداران و مسلمانان و شاید به این دلیل است که امام(ع) متعلق به همه انسانها است.
باقری تأکید کرد: اما باید ببینیم دیانت چیست و بعد رابطه میان دیانت و اخلاق را بررسی کنیم.در اینجا امام(ع) میفرماید که شما دین ندارید. اینها مسلمان بودند و شاید قصد قربت به خدا هم از این جنگ داشتند و امروز نیز کسانی هستند که قرب الی الله کارهایی میکنند، اما بحث روی این است که دیانت چیست و چرا امام میگوید اگر دین ندارید؟ یعنی شما با این کارها نشان دادید که دین ندارید، اما سخن این است که حقیقت دین چیست؟ اگر کسی به اسم دیندار باشد و در یک نبردی که پیش آمد فرزند کسی را بکشد، این کار او چه نسبتی با دیانت دارد؟ ما باید حواسمان باشد و خیال نکنیم که اگر دیندار هستیم کار تمام میشود. حقیقت دیانت با یک مجموعه از کارها منافات دارد.
وی افزود: نمیتوان دیندار بود و کار غیر اخلاقی کرد؛ قرآن میگوید «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَیْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِی الْأَرْضِ فَکَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِیعًا» (اگر کسی یک انسان را بکشد که اصلاً بحث از دیانت نیست، بلکه میگوید یک انسان بیگناه را بکشد، گویی همه مردم را کشته است.) اگر در میدان نبرد، جنگی درگرفته و یک کسی انسان بیگناهی را بکشد چه کار کرده است؟ میتواند دیندار باقی بماند؟ پس حقیقت دین چیست؟ دینداری یک نام نیست، بلکه یک حقیقت است و آن حقیقت باید در وجود انسان ایجاد شده باشد که انسانها را شریف تلقی کند و فقط در مقابل تباهی و فساد باید مقابله کرد وگرنه اگر انسان بیگناهی کشته شود، قابل قبول نیست.
باقری اظهار داشت: براین اساس، عاشورا تنها یک تاریخ نیست، بلکه یک منطق است و این منطق را همه ما باید درک کنیم و اینکه فقط به نوحهسرایی نپردازیم، بلکه امام حسین(ع) را باید درک کرد. امام(ع) نخستین نکتهای را که آشکار کرده این است که دینداری فقط یک نام نیست بلکه حقیقتی در وجود انسان است و انسان باید حقها و حریمها را بشناسد و نمیتواند حقی را زیرپا بگذارد و اسمش را دیندار بگذارد.
وی ادامه داد: بنابراین نکتهای که امام(ع) روشن میکند این است که دینداری یک نام و نیت نیست. شاید آنجا کسانی بوده باشند که قصد قربت داشتند و میخواستند سر امام حسین(ع) را ببرند، اما نیت انسان را دیندار نمیکند. نمیتوان با نیت خوب هر کاری کنیم و آدم بیگناهی را با هیچ نیتی نمیتوان کشت.
باقری گفت: مسئله دیگر که باید به آن دقت شود این است که سخن امام(ع) با بیدینان نیز ادامه دارد و میفرماید شما چرا آزادگی را از دست دادهاید؟ اجداد مشرک شما حداقل انسان بودند و لذا به انساب خود بازگردید و چرا مانند آنها نیستید؟ و اشاره به اینکه چطور حاضرید یک کودک از تشنگی بمیرد؟
این استاد دانشگاه در ادامه گفت: سؤالی که اینجا مطرح میشود اینکه چه نسبتی بین دین و اخلاق وجود دارد؟ آیا یک رابطه توالی است یا توازی؟ رابطه توالی یعنی اول الف و بعد ب. یعنی آیا باید اول دین داشت و بعد اخلاق داشت؟ یعنی اگر میخواهی اخلاقمدار باشی باید دیندار باشی. این میشود رابطه توالی، اما رابطه توازی یعنی اینها دو راه هستند و به موازات هم ایستادهاند. اینجا رابطه دین و اخلاق کدام است؟ توالی نیست. چون امام(ع) فرمود دین ندارید و اگر توالی باشد، دیگر اخلاقی هم ندارید، اما امام(ع) میگوید شما که از راه دیانت نرفتید، چرا راه اخلاق را هم کنار گذاشتید؟ دو راه وجود دارد؛ یا دیندار حقیقی باشید و این کارهای شنیع را انجام ندهید و یا آزادگی در پیش گیرید.
وی در پایان خاطر نشان کرد: وقتی خود را به عنوان دیندار قبول کردیم، باید دید که رابطه ما با غیردینداران چگونه است؟ جواب غالباً این است که یک رابطه تاریک و منفی است. در حالی که امام(ع) میگوید: شما اگر دیندار نیستید یک انسان شریف و دارای حریت هستید یا خیر؟ انسان بیدین آزاده از دین خیلی هم دور نیست و این سخن امام حسین(ع) است. امام(ع) فرمود اگر انسانی بیدین باشد، اما حریت داشته باشد، این انسان خیلی هم از دین دور نیست.نباید بر دینداری خوشخیالی داشت و دینداران خوشخیال باید از خواب بیدار شوند و در یک کلام دینداری کار سختی است و یک انسان دیندار باید حق هر چیزی اعم از انسان را ادا کند و از طرفی بیدینان را هم نباید دور اندازیم. اگر اهل اخلاق باشند همسایه دیوار به دیوار دین هستند؛ لذا بیدینان را باید با سنجه اخلاق بسنجیم.