مجالس عمومی عزاداری که در گذشته بین مردم در سطح عمومی رواج داشته است، چه کارکردی داشت و استمرار آن مجالس در بین مردم و جامعه چه تاثیراتی ایجاد کرده بود؟
آیین عزاداری عاشورا تا به امروز، مراحل مختلفی را پشت سر گذاشته است. این آیینها در هر مقطعی یک تعریف و یک نمود و شکل داشته است و هرکدام در یک بستر اجتماعی و یک زمینه و نیازهایی شکل گرفته و بعدها تغییر کرده است و به سبب آن، کارکردهای خود را نیز داشته است.
مثلا در دوره قاجار به یک شکل بوده اما در دوره پهلوی تغییر میکند. یا در دوره انقلاب اسلامی در مقاطع مختلف نمودهای مختلفی داشته است. اما در مجموع جایگاه مهم این مجالس بحث هویت سازی شیعه بوده است.
بحث مهم دیگر در رابطه با انسجام بخشی جامعه شیعه است، البته این موضوع برای دورهای از تاریخ است که جامعه شیعه در یک اقلیت مذهبی در جهان اسلام بوده است. در زمان قاجار، این آیینها تصویب شد و حداقل در ایران این تقابل دینی و اقلیت شیعه مطرح نبود بنابراین میتوان کارکردهای اجتماعی دیگری نیز برای آن در نظر گرفت. به عنوان مثال در نیمه دوم دوره صفویه کارکرد انسجام هویتی شیعه افزوده میشود که ناظر بر ملی شدن این آیین است، این آیینها تنها یک آیین دینی و مذهبی نیست بلکه به عنوان آیین ملی ایرانیان به وجود میآید. بنابراین متناسب با این انسجام بخشی که در جامعه مذهبی داشته است؛ انسجام بخشی در جامعه ایرانی هم به وجود میآید، از یک طرف رنگ ایرانی میگیرد و نمادهای ایرانی بازتولید و بازنمایی میشود و از طرف دیگر این آیینها برای یکپارچهسازی جامعه ایرانی به کار میآیند.
علاوه بر این کارکردها، کارکردهای فرعی مثل ایجاد احساس عاطفی و روانی در بین جامعه، آرامش بخشی و تسکین بخشی نیز ایجاد میشود. همچنین این مراسم کارکردهای اجتماعی و سیاسی دیگری نیز داشته است که در هر مقطع متناسب با دوره زمانی آن مقطع تغییر کرده است.
آیا مجالس عزاداری خیابانی و سنتی در جامعه امروز کارکرد دارد و یا باید با مدرن شدن جوامع، نوع عزاداری هم تغییر کند و مدرن شود؟
فرم و شکل عزاداری آیینی تابع شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه است. هیچ کدام از آیینهایی که هم اکنون وجود دارند شکل اصیل و اولیه خود را ندارند و به مرور زمان تغییرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی منجر به ایجاد فرمهای امروزی شده است که این تغییر طبیعی است.
در مجموع جایگاه مهم مجالس عزاداری بحث هویت سازی شیعه بوده است.
به عنوان مثال نوع و فرم عزاداریها و شعرهایی که هم اکنون مشاهده میکنیم، به موازات مدرن شدن و زندگی شهری و دینداری در جامعه ایران، تغییر پیدا کردهاند. اما هرچه از سمت شهرهای بزرگ به سمت روستاها حرکت کنیم، به دلیل اینکه هنوز ویژگیهای زندگی سنتی را درون خود حفظ کردهاند و مناسبات به شکل سنتی برقرار است، نوع و فرم عزاداری هم کم و بیش فرم قدیمی را دارند. تا زمانی که مناسبات سنتی باشند شکل عزاداری آنها هم به همان شیوه سنتی ادامه پیدا خواهد کرد اما زمانی که شرایط و نوع مناسبات تغییر یابد طبیعی است که فرم عزاداری هم تغییر پیدا کند.
این تغییرات برای عزاداری مثبت و سازنده است و یا ممکن است باعث گسستگی و اضمحلال و افول عزاداری شود؟
این تغییرات را نمیشود داوری و ارزشگذاری کرد، ممکن است از منظر معرفت دینی، یک فقیه به عنوان یک امر ثانویه، یک فرم از عزاداری را در خدمت معرفت دینی بداند و فرم دیگر را حرام یا مخالف آن معرفت بداند؛ به این بحث باید در حوزه فقه پرداخت.
حتی از منظر جامعه شناسی هم نمیتوان گفت این تغییرات مثبت است یا منفی. باید پذیرفت این تغییرات طبیعی است؛ البته طبیعی به معنی مثبت و مشروع نیست اما طبیعتا رخ خواهد داد.
ما در دوره کنونی سبک زندگی 20 سال قبل را نداریم و دینداری ما هم با دینداری 20 سال قبل متفاوت است، نگاهمان به مقولات شیعی تغییر کرده است و فهم ما از عاشورا متنوع و متکثر شده است. بنابراین با وجود این تغییرات، تغییر شکل و فرم عزاداری هم طبیعی است و نمیتوان درباره این تغییرات قضاوت کرد که مثبت است یا منفی؟ باعث گسترش معرفت دینی میشود یا باعث افول آن؟.
اما آنچه که میتوان گفت این است که تغییر و تحولات طبیعی است و تا حدودی این روند قابل کنترل است.
در دوران مدرن بسیاری از جوانان متاثر از فرهنگ معاصر هستند و طبیعتا برخی از فرهنگهای سنتی را نخواهند پذیرفت و از طرفی با تغییر شکل و فرم آیینها، نوع و فرم آنها گسترش مییابند و متنوع میشوند؛ این گسترش از این منظر که هر قشر و طبقهای آیین و سبک خاص خود برای عزاداری را داشته باشد، قابل قبول است اما از منظر دیگر این گسترش باعث از هم گسستگی و از بین رفتن هویت میشود. به نظر شما کدام یک از این دو حالت رخ خواهد داد؟
طبیعی است که جوان دیندار امروزی تمامی آیینهای سنتی را پذیرا نیست. این آیین سنتی در یک بستر اجتماعی سنتی شکل گرفته است و این آیینها که میراث دوران صفویه و قاجار بوده است آیین محلهای است. یعنی بر اساس رقابت بین محلهها که هرکدام یک دسته عزاداری، یک نماد و علامت داشتهاند و گاهی رقابتی بین محلات مختلف وجود داشته است که به حواشی و نزاع کشیده میشده، شکل گرفته است. به هرحال در آن دوره از تاریخ ساختار جامعه و شهر، ساختار محله محور بوده اما در جامعه کنونی که محله محور نیست و هویت محلهای وجود ندارد طبیعتا یکی از بسترهایی که آیینهای سنتی برطبق آن شکل گرفتهاند هم اکنون موجود نیست و این یکی از دلایل تغییر فرم و شکل عزاداری است.
دلیل اصلی برای شرکت در یک عزاداری، در سطح کلان ابراز تعلق به یک منظومه فکری و باور است و در سطح خرد تعلق به یک هویت (قومی، شهری و...) است.
علاوه بر آن، در دوران معاصر روایاتی از عاشورا که طرفداران زیادی پیدا کرده است، روایتهای متأخرند که پیشینه تاریخی ندارند و روایات سنتی دچار تغییر شدهاند البته هنوز به طور کامل از بین نرفتهاند.
در دوره کنونی، ما با تکثر روایات مواجه هستیم که خود محصول تکثر دینداری است و تکثر دینداری محصول تکثر زیست است و لذا بروز طبیعی آن در یک مکان، استمرار آیین سنتی است و در مکان دیگر، شکل جدیدی از آیین را بوجود آورده که فقط فرم و ظاهر آیین باقی مانده و فرمایشی و تشریفاتی شده است.
به طور کلی وقتی جامعه امروز با تکثر زیست مواجه است، باید تکثر ابراز دینداری و تکثر آیین را به رسمیت بشناسد. بنابر این توضیحات، اینگونه تغییرات را نه میتوان خوب دانست و نه بد.
آیا عزاداریهایی که در خیابان و به صورت علنی در جامعه برگزار میشود، جنبه تبلیغی دارد؟ و اساسا اگر همچین کارکردی داشته باشد، تاثیری بر افرادی که در اینگونه از عزاداریها شرکت نمیکنند، میگذارد؟
عزاداری خیابانی همان ابراز کردن و تظاهر کردن است؛ در مرحله نخست ابراز تعلق به یک شعار، یک مذهب و باور و یک منظومه فکری و معرفتی مثل عاشورا و شیعه است و در مرحله بعد، حضور در یک دسته عزاداری به عنوان ابراز عضویت در یک هویت است مثلا هویت صنفی، هویت محلهای، هویت مکان و ... .
همه این موارد ابراز کردن خود برای دینداری است، این ابراز در سطوح مختلف صورت میگیرد و از آنجاییکه همه ابرازها جنبه شعاری دارند، اثر تبلیغی نیز خواهند داشت، اما این موارد پیامد ثانویه است.
در دوره کنونی ما با تکثر روایات در مورد عاشورا مواجه هستیم که خود محصول تکثر دینداری است و تکثر دینداری محصول تکثر زیست است.
همانطور که گفته شد دلیل اصلی برای شرکت در یک عزاداری، در سطح کلان ابراز تعلق به یک منظومه فکری و باور است و در سطح خرد تعلق به یک هویت (قومی، شهری و...) است. خصوصا در شهرهایی که تنوع و تکثر هویتی و خرده فرهنگهای مختلفی وجود دارد، این عامل دلیلی برای ابراز به وجود میآورد. به طور مثال اقوام خود را به این گونه ابراز میکنند؛ مهاجرانی که از شهرهای دیگر آمدهاند سعی میکنند با ایجاد یک دسته عزاداری ویژه، انسجام خود را حفظ کنند.
در ایران به دلیل اینکه اکثریت مردم شیعه هستند هنگام عزاداریهای خیابانی مشکلی نخواهند داشت، اما گاهی این عزاداریها برای افرادی مزاحمتهایی مثل ترافیک، آلودگی صوتی و... ایجاد میکند، به نظر شما این موارد تا چه میزان قابل قبول است؟ و چه چهارچوبهایی باید برای اینگونه عزاداریها ایجاد شود؟
چهارچوبها را خود جامعه ایجاد میکند. اما هم اکنون شاهد دخالت نهاد دولت در روند شکلگیری و تغییرات هستیم که این موضوع، مناسبات طبیعی (تعامل بین افراد جامعه) را بر هم زده است. بخش درونی جامعه باید توسط مردم آن جامعه کنترل شود و بخش بیرونی که ناظر بر حوزه عمومی است توسط دولت کنترل میشود. برای مراسم عزاداری، تا حد امکان باید از بخش درونی و سرمایههای درونی و ارزشها استفاده شود. مثلا مداح سرشناس و یا بانی آن مجلس باید این مسائل را تحت نظر داشته و کنترل کند و در سطح عمومی که حقوق عمومی به میان میآید دولت مجاز است تا دخالت کند زیرا به عنوان حافظ حریم عمومی وظیفه این کار را دارد.
و سوال آخر اینکه آیا سایر ادیان و مذاهب مراسمهایی همانند این نوع عزاداریهای خیابانی که در آیین شیعه در ایران وجود دارد، را دارند؟ یعنی عزاداریهایی که در خیابان و سطح عمومی جامعه برگزار میشود؟
بله. در مذاهب و آیینهای دیگر هم وجود دارد. زیرا یک نوع تظاهر کردن است و ابراز اجتماعی و ابراز قدرت و حامی قدرت است و این عوامل فقط مختص به شیعه نیست. به عنوان مثال در بعضی از فرقههای مسیحیت به بازسازی مصیبت و اتفاقاتی که برای حضرت عیسی (ع) افتاده است میپردازند و آن را در قالب آیین خیابانی نمایش میدهند. اما بین فرقههای اسلامی مثل سنیها این نوع عزاداری وجود ندارد و مختص شیعه است که این هم دلیل تاریخی دارد، چرا که شیعیان از اقلیت جامعه اسلام بودهاند و با این نوع عزاداری ابراز قدرت میکردهاند.
همانگونه که قبلا ذکر شد، این نوع از عزاداری در یک بستر سیاسی و اجتماعی و فرهنگی شکل گرفته و از آنجایی که شیعه در جهان اسلام در اقلیت بوده است لازم بوده قدرت خود را به صورت آشکار علنی کند.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.
محتوایی بسیار عالی بود
تشکر از مصاحبه بسیار خوب و مفیدتون ........
خیلی خوبه از دیدگاه تخصصی و آکادمیک بررسی میشه
خیلی خوب بود