به گزارش کربوبلا، حبیبالله بابایی اظهار کرد: آنچه را که میتوان در آثار امام موسی صدر درباره نگاه وی به واقعه عاشورا یافت، در سه کتاب «سفر شهادت»، «ادیان در خدمت انسان» و « نای و نی» بیان شده است.
وی مبنای سخنان و تحلیلش را بر اساس این سه کتاب عنوان کرد و ادامه داد: ما میتوانیم واقعه عاشورا را هم به عنوان یک واقعه تاریخی و هم یک پدیده الهیاتی ببینیم.
در نگاه تاریخی میتوان به صورت کلی اتفاقی را که در گذشته رخ داده، مطالعه کرد.
اما عاشورا از منظر امام موسی صدر یک مقوله الهیاتی است و از نگاه وی دارای چند بُعد شهادت، ایمان، امام، معجزه و توحید است، اما سؤال این است که یک مقوله الهیاتی چگونه میتواند با انسان معاصر ارتباط برقرار کند؟
علت اینکه امام موسی صدر عاشورای گذشته را در جامعه معاصر بیان میکند این است که همانند واقعه عاشورا در جامعه معاصر نیز ممکن است به وجود بیاید.
بابایی اظهار داشت: الهیات معطوف به ماوراء و مادون است. بعد از 1960 در تاریخ الهیات مسیحی یکسری الهیات جدید از جمله الهیات پراکتیکال به عرصه عمل آمدند که رسالت آنها در این نیست که فقط امور مربوط به ایمان مردم را سامان دهند، بلکه در جامعه ورود کرده و با شناسایی معضلات انسانها آنها را تفسیر و تدبیر الهیاتی میکنند. یعنی برخی الهیدانها علاوه بر اینکه به امور غیبی و ماورایی توجه میکنند، خود را عامل اجتماعی تعریف کرده و سعی میکنند در دانش و رویکرد الهیاتی خودش در متن زندگی، مسالههای انسان را رصد، فهم و حل کنند.
به نظر من امام موسی صدر در تفسیر واقعه عاشورا از این منظر ورود پیدا میکند. امام صدر در جامعه مسالهها را شناسایی کرده و برای آنها راهکار نشان میدهد. باید توجه داشت زمانی که بحث نیاز مطرح میشود منظور نیاز مادی نیست، بلکه نیاز انسانی و فرهنگی و ... هم مورد توجه است.
انسان؛ پروژه امام موسی صدر
پروژه امام موسی صدر «انسان» است، بنابراین مخاطبانش فقط مسلمانها نیستند، اما اینکه رابطه مسلمانی با انسانی چگونه است، من فقط این توضیح را عرض میکنم که اخوت اسلامی تربیت شده انسانیت است و باید در خوانشی از اسلام که نتواند با انسانیت ارتباط برقرار کند، تجدید نظر کرد. انسانی بودن عامتر از اسلامی بودن است.
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی افزود: اصطلاح معاصر بودن هم ضرورتا به معنای مدرن بودن نیست و هرچند ضرورتا ضد مدرن هم نیست، یعنی در هر مقولهای هم مدرن و هم سنتی آن وجود دارد. با توجه به تمام این موضوعات باید دید که آیا امام موسی صدر در این چهارچوب فکر میکند یا خیر؟
روش شناسی امام موسی صدر در نگاه به عاشورا
بابایی بیان کرد: اولین نگرش امام موسی صدر به واقعه عاشورا نگرش انسانی به تاریخ است به این معنا که انسان عامل و محمل سنتهای ثابت الهی است. یعنی عامل و بازیگر تاریخ انسان است و هر تاریخی برای هر انسانی و در هر عصری مفید است، چرا که وجه اشتراک انسانی در آن وجود دارد. این نوع نگاه را استاد شهید مرتضی مطهری نیز دارد. میتوان این طور بیان کرد که از این منظر کشف سنتهای حاکم بر جوامع گذشته انسانها را در کشف سنتهای حاکم بر جامعه امروز یاری میکند.
دومین نگرش این است که در نگاه امام موسی صدر به عاشورا، فهم این رخداد برای مخاطبان متنوع در تجربه فرهنگهای متنوع است. امام صدر در موقعیت زعیم و متاله بودنش مخاطبهای مختلف را تجربه میکند. این مقوله بسیار اهمیت دارد و بر اساس آن یک دینشناس و روحانی، میتواند نگاه خود از دین را به نسل جدید ارائه کند. کسانی که فرهنگهای مختلف یا انسانهای مختلف را در ادیان گوناگون تجربه کردهاند، فهمشان از یک متن ــ دینی یا غیر دینی ــ بسیار متفاوتتر از کسانی است که این تجربهها را نداشتهاند.
وی گفت: سومین نگرش زمان و پیوستگی گذشته و حال است که امام موسی صدر آن را تفکیک نمیکرد یعنی ایشان گذشته و حال را از هم تفکیک نکرده و این مساله باعث میشود امتداد گذشته را در حال و وضعیت حال را در گذشته و وضعیت حال را در آینده ببیند. به طور کلی میتوان اذعان کرد علت اینکه امام موسی صدر عاشورای گذشته را در جامعه معاصر بیان میکند این است که همانند واقعه عاشورا در جامعه معاصر نیز ممکن است به وجود بیاید.
نگاه امام موسی صدر این است که روایت عاشورا برای تغییر وضعیت کنونی است، به این معنا که عزاداریها در تغییرات اجتماعی تأثیر داشته باشد و پاسخگوی نیاز انسان معاصر باشد.
چهارمین نگرش امام موسی صدر، ضرورت برای جبران سیئات تاریخی و انتقام تاریخی است و نمونه بارز این موضوع نهضت توابین؛ نهضتی تاریخی و انتقام مختار انتقامی تاریخی است.
امام موسی صدر اساسا تاکید دارد که اگر سیئات تاریخی گذشتگان جبران نشده، امروز باید جبران شود. حتی ایشان اعتقاد دارند اگر سیئات گذشتگان در دوران امروز جبران نشد باید حتما در آینده جبران شود. این نکته بسیار مهم است. به عبارتی نقطههای سیاه تاریخ در گذشته را باید رصد کرد و بهجای آن نقطههای سفید گذاشت، تا بتوان مسیر تاریخ خود را عوض کرد. این دقیقا نگرش کلان به تاریخ و کشف معناداری حوادث است. امام صدر تاریخ را به مثابه یک امر کلی و نه صرفا اتفاقات در نظر میگیرد.
حبیبالله بابایی اضافه کرد: آخرین نگاه امام موسی صدر، این است که روایت عاشورا برای تغییر وضعیت کنونی است، به این معنا که عزاداریها در تغییرات اجتماعی تأثیر داشته باشد و پاسخگوی نیاز انسان معاصر باشد. اغراق نیست اگر بگوییم که امام موسی صدر در سطر به سطر گفتههایش درباره عاشورا در صدد تغییر جامعه امروزش است. این یک روش است که شما در هر خوانشی و در هر برگشتی از گذشته سریع به زمان حال باز میگردید که این گذشته با کدامیک از مسائل امروز شباهت دارد. این مساله فهم جدیدی از واقعه عاشورا به دست داده و دینداری را متفاوت از کسانی میکند که صرفا تاریخ را به صورت داستان مطالعه میکنند.
مشکلات انسان معاصر و راهکار برآمده از عاشورا
بابابی عنوان کرد: مسئلههای انسان معاصر در واقعه عاشورا که امام موسی صدر آنها را رصد کرده است؛ «عزت و کرامت»، «قربانی و قهرمانی»، «شادی و عزا»، «محبت و مقایسه آن با عدالت» و آخرین بحث، بحث «حضور زنان» است.
مسالههای انسان معاصری که امام موسی صدر از واقعه عاشورا رصد میکند، عزت و کرامت است که ایشان روی این دو مفهوم بسیار تاکید دارد. عزت و کرامت در کنار هم و همراه با هم اهمیت دارند. در انسانشناسی امروز بیشتر روی کرامت انسانی تاکید شده و به مقوله «عزت» بیتوجهی میشود. اندیشمندان مدرن نیز چندان با «عزت» میانه خوبی ندارند و آن را یک مفهوم «اخلاقی» نمیدانند، چرا که به زعم آنان این مفهوم دموکراتیک نیست. از منظر تفکر اسلامی، عزت زمانی حاصل میشود که شما در برابر «دیگری» تواضع داشته باشید. عزت شما در ذلت و افتادگی در برابر دیگران حاصل میشود. به عبارتی چگونه میتوان عزیز شد و دیگران را نیز تکریم کرد.
امام موسی صدر روی قربانی و قهرمانی تاکید دارد. ایشان بحثی انجام میدهد که چگونه میتوان با قربانی شدن، قهرمان بود؟ برخی از قربانیها حاصل ضعف است، چون شما قهرمانی نمیکنید قربانی میشوید، اما روی دوم قضیه اینگونه است که چون شما قهرمانی میکنید، قربانی میشوید و اگر قهرمانی نمیکردید قربانی نمیشدید. در کتاب «سفر شهادت» امام موسی صدر به این بحث ورود کرده و آن را به عنوان یک مساله امروزی در ادبیات مدرن و در فلسفه اخلاق جدید، تفسیر میکند.
مسئلههای انسان معاصر در واقعه عاشورا که امام موسی صدر آنها را رصد کرده است؛ «عزت و کرامت»، «قربانی و قهرمانی»، «شادی و عزا»، «محبت و مقایسه آن با عدالت» و آخرین بحث، بحث «حضور زنان» است.
در این میان بحث شادی و عزا هم مطرح میشود که چگونه میتوان در متن ماتم حماسه ایجاد کرد؟ سوالات دیگری که مطرح میشوند از این قرار است که آیا همیشه برای حماسهورزی باید شاد بود؟ و یا اینکه وضعیت سوگ و ماتم همیشه برای ما افسردگی ایجاد میکند یا اینکه بستگی دارد که این خوشیها و مصیبتها برای چه امری باشد؟ خوشیها و ماتمهایی وجود دارند که پوچگرا هستند و همینطور ماتمها و سوگنشینیهایی وجود دارند که شور روحی و عرفانی به وجود میآورند.
بحث دیگر امام از واقعه عاشورا بحث «زنان» است. امام موسی صدر به ویژه بر نقش حضرت زینب (س) تاکید کرده و بر این اساس بیان میکند که نباید روحیه زنان را در جامعه امروز را تضعیف کرد.
فرهنگ قربانی و پرهیز از فردگرایی
وی اظهار داشت: انسانها در جامعه امروز دارای سه مشکل اساسی هستند، که اولین مشکل، «خود محوری و فرد گرایی در دنیای امروز»، دومین«صلح؛ مشکل بزرگ قرن بیستم» و آخرین مشکل «تعداد ادیان و مشکل فرق و انشعابات دینی و مذهبی» است.
راهحلهایی که امام موسی صدر برای حل این مشکلات از دل واقعه عاشورا پیشنهاد میکند یکی مساله «تقرب به خدا» است. بحثی که درباره خون خدا و رابطهاش با خون انسان وجود دارد، یعنی اینکه خون امام حسین چگونه بدل به خون خدا شد. نکته دقیقی وجود دارد که برای انسانها به تناسب تقربشان به خدا، خشنودی وغضبشان بدل به خشنودی و غضب خدا میشود. هر مقدار تقرب به خدا بیشتر شود اختلافها کمتر خواهد شد. امام موسی صدر از جریان عاشورا، آزادی از خود و آزادی معنوی را نیز پیش میکشد.
نکته بعدی مساله رنج برای امور متعالی است. این نکته وجود دارد که انسانها در وضعیت مصیبت به هم نزدیکترشده و اختلافات را کم میکنند یا در وضعیت معمولی؟ در این مساله باید روانشناسی رنج را با روانشناسی شادی مقایسه کرد که اساسا انسانها در دو وضعیت شادی و رنج «توجهشان به دیگری» چقدر است؟ ما اگر برای امام حسین گریه میکنیم اما رنج دیگران برای ما اهمیتی پیدا نمیکند، باید در فهم خود از حسین بن علی شک و تردید کنیم.
اگر امام حسین (ع) در عصر امروز حضور داشت، با چه کسانی بود و چه میکرد؟ جواب به این سوال باید نتیجه منبرهای حسینی باشد که امروز طرح میشوند.
مساله دیگر قربانی فردی و قربانی جمعی در جامعه است. در این مساله صحبت بر سر این است که قربانی شدن یا فرهنگ یاد قربانی چگونه انجام میگیرد؟ ما در طول تاریخ قربانیهای مختلف داریم که باید بحث و بررسی کرد که در این میان چرا امام حسین (ع) اهمیت بسیاری دارد؟ هرچند که ما ایرانیها در پیش از اسلام آیین سوگ سیاوش را داشتهایم که پس از اسلام در قالب عزاداری امام حسین نمود پیدا کرده است. باید بررسی شود که ما ایرانیان با چه منطقی این عزاداری اسطورهای را به عزاداری برای امام حسین تغییر جهت دادهایم؟
اساسا این فرهنگ قربانی بسیاری از خودمحوریها، اختلافات و خشونتها را در عین تعدد ادیان و فرق حل میکند. اخلاق از خودگذشتگی را در انسانها احیا میکند. امام موسی صدر با شرح و بررسی مفهوم قربانی بر مقوله «از خود گذشتگی» تاکید میکند.
کارکردهای معاصر عزاداری برای امام حسین(ع)
وی اظهار کرد: از جمله کارکردهای معاصر که در جامعه امروز از عزاداری برای امام حسین(ع) بدست آورد میتوان به «تشکیکی بودن یاد»، یعنی ساده بودن و شدید بودن آن، «عصری بودن»؛ که امام موسی صدر آن را اینگونه تفسیر می کند که اگر امام حسین (ع) در عصر امروز حضور داشت، با چه کسانی بود و چه میکرد؟ جواب به این سوال باید نتیجه منبرهای حسینی باشد که امروز طرح میشوند. اگر در یک محرم کسی نتواند به این سوال امام موسی صدر جواب بدهد، در واقع از آن محرم استفاده لازم را نبرده است، «معرفتی بودن»؛ یعنی گریه بر امام حسین (ع) ایجاد معرفت به توحید، اخلاق، انسان و... میکند.
این استاد دانشگاه در پایان عنوان کرد: از دیگر کارکردهای آن میتوان به «پرورشی بودن»؛ یعنی سوگواری برای امام حسین (ع) باعث میشود تا فرزندان تن به ذلت ندهند، «سیاسی و نظامی بودن» آخرین کارکرد عاشورا در جامعه معاصر است، به این معنا که آمادگی تحمل سختی و مقاومت را میدهد و اینکه دست ما برای آشتی همواره دراز است ایشان برای اثبات این مساله به امام حسین اشاره میکند که با آرایش جنگی وارد کربلا نشد و اساسا برای جنگ هم به میدان نیامد و شورش و قیامی نکرد، اما امروز اگر دشمنان جنگ میخواهند مسلمانان هم آماده هستند.