به گزارش کربوبلا، بهشتی با بیان اینکه انتقال اسرا یک اشتباه استراتژیک بنیامیه بود، اظهار کرد: انتقال اسرا به شهرهای دیگر از لحظات مهم تاریخ است؛ گاهی وقتها افراد تصمیم اشتباهی در مورد مسائل کوچک میگیرند که تأثیرات بزرگ تاریخی را به بار میآورد.
بهشتی ادامه داد: تصور کنید بعد از واقعه عاشورا که 72 شهید داشت که از نظر تعداد هم چندان بالا نبود و از سویی یزیدیان به راحتی میتوانستند اسرا را هم شهید کنند، اگر انتقال کاروان اسرا به شام نبود، پیام عاشورا با این وسعت هرگز منتقل نمیشد اما قدرتطلبی یزید مانع از تصمیمگیری درست توسط وی شد.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: عبور کاروان اسرا از شهرهای مختلف و واکنشهای متفاوت نسبت به اسرا سبب شد در این مسیرها ظلمی که به خانواده امام حسین (ع) و ایشان وارد شده بود به شکل گستردهای بیان میشود. چنان چه ما در تاریخ میبینیم در تکریت که ساکنان آن از اهل سنت بودند هم استقبال خوبی از اسرا صورت نمیگیرد.
بهشتی بریدن سر در جهان اسلام را بدعت معاویه دانست و گفت: دومین بار است که سرها را قطع می کنند و بر سرنیزه میگذارند و در شهرها میگردانند، این بدعت را معاویه در جهان اسلام پایه گذاری میکند و تا قبل از آن چنین اتفاق دلخراشی وجود نداشت.
این استاد دانشگاه ادامه داد: یزید برای قدرت نمایی و ایجاد رعب چنین عملکردوحشیانهای دارد؛ اما امام حسین (ع) چهره شناخته شدهای است، قطعا افراد با دیدن این صحنه با خود میگویند با حسین ابن علی (ع) با این شیوه برخورد کردند با دیگران چه برخوردی خواهند داشت.
خطبههای امام سجاد (ع) در مجلس یزید
بهشتی در ادامه با اشاره به سخنرانی امام سجاد (ع) در مجلس یزید اظهار داشت: باید خطبههای امام سجاد (ع) را تحلیل محتوا کنیم در این زمان ایشان جوان هستند و در مجلسی خطبه میخواند که مذمت خانواده علی (ع) را ثواب میدانند.
بهشتی ادامه داد: البته این موضوع که حضرت سجاد (ع) چگونه توانسته است در این مجلس حضور پیدا کند خود موضوع دیگری است که در این نشست فرصت پرداختن به آن وجود ندارد.
نیاز به تحلیل جامعه شناختی و تاریخی داریم تا بدانیم چه اتفاقی می افتد که در یک جامعه مسلکی شکاف درون و بیرون ایجاد میشود؛ یعنی میتواند دلهای آنها با کسی یار باشد اما شمشیر آنها علیه او باشد.
این استاد دانشگاه با قرائت خطبه امام سجاد اضافه کرد: ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق [امیر المؤمنین علی علیه السلام]، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله [حمزه]، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله را از ما قرار داد. [با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران و خاندانم خود را به آنان میشناسانم. من پسر آنم که جبرئیل او را تأیید و میکائیل او را یاری کرد، من فرزند آنم که از حرم مسلمانان حمایت فرمود و با مارقین و ناکثین و قاسطین جنگید و با دشمنانش مبارزه کرد، من فرزند بهترین قریشم، من پسر اولین کسی هستم از مؤمنین که دعوت خدا و پیامبر را پذیرفت، من پسر اول سبقت گیرندهای در ایمان و شکننده کمر متجاوزان و از میان برنده مشرکانم، من فرزند آنم که به مثابه تیری از تیرهای خدا برای منافقان و زبان حکمت عباد خداوند و یاری کننده دین خدا و ولی امر او، و بوستان حکمت خدا و حامل علم الهی بود.
او درباره حرمت شکنی خانواده پیامبر (ص) تصریح کرد: حرمت شکنی خانواده پیامبر (ص) حتی از آن برخوردهای خشن هم میتواند آزار دهندهتر باشد که امام سجاد (ع) مجبور میشود خانواده و پیشینه خود را این چنین معرفی کند. اما داستان اسارت به خوبی توانست در دلها نفوذ و پیام خود را منتقل کند. پیام عاشورا آنقدر گسترده است که با گذشت قرنها پردههای کدر روی آن را پوشانده اما هنوز نور آن به بیرون میدرخشد. متاسفانه ما تنها در مجالس عزا غصه مظلومیت امام حسین (ع) را خوردیم و کمتر توانستیم مثل آنها عمل کنیم.
رفتار دوگانه مردم کوفه
محمدرضا بهشتی در ادامه درباره دوگانگی رفتار مردم کوفه عنوان کرد: نیاز به تحلیل جامعه شناختی و تاریخی داریم تا بدانیم چه اتفاقی می افتد که در یک جامعه مسلکی شکاف درون و بیرون ایجاد میشود؛ یعنی میتواند دلهای آنها با کسی یار باشد اما شمشیر آنها علیه او باشد. آیا این فقط مختص یک جامعه مسلکی در یک برهه زمانی خاص است؟ یا اینکه چند چهرهگی میتواند مولود یک شرایط خاص باشد؟
این استاد دانشگاه تهران افزود: به جای اینکه مردم عراق به ویژه کوفیان شماتت شوند باید به این سوالات پاسخ داد؛ بعد هم در قبال چنین سوالی پاسخهای بسیار سطحی داده میشود؛ حتی برخی با شماتت مردم عراق یا کوفه، تسلی خاطر پیدا میکنند. آنچه که اتفاق افتاده را فرافکنی میکنند و این موضوع را به ضعفها و کاستیهای این افراد نسبت میدهند.
بهشتی ادامه داد: به گمان من اینجا نیاز به تحلیل جامعه شناختی و تاریخی داریم تا بدانیم چه اتفاقی میافتد که منجر به این شکاف در یک جامعه میشود؟ به گمان من جامعه شناسان با نگاه جامعه شناسانه خود باید به این موضوع بپردازند و این اتفاق را تحلیل کنند.
مردم کوفه از امام حسنی خواستند در مقابل ظلم سکوت و آن را تأیید کند
بهشتی با توجه به سخنی از امام علی (ع) بیان کرد: امام علی (ع) میفرماید:«لَولا حُضُورُ الحاضِرِ، و قِیامُ الحُجَّهِ بِوُجودِ الناصِرِ، و ما أخَذَ اللّه ُعَلَى العُلَماءِ أن لا یُقارُّوا على کِظَّهِ ظالِمٍ، و لا سَغَبِ مَظلومٍ لأَلقَیتُ حَبلَها على غاربِهِا » اگر این حضور مردم نبود که به دور من برای بیعت گرفتن جمع شدند و گفتند میخواهیم با تو بیعت کنیم، حجت بر من تمام شد. تا قبل از این میگفتم کمک کنندهای در این مسیر ندارم اما حالا با این هجوم مردم حجت بر من تمام شد. اگر نبود این پیمان که خداوند از دانایان گرفت مبنی اینکه بر ظلم ستمگر و ظلم به ستمدیده رضایت ندهند، مهار شتر خلافت را بر شانهاش مىانداختم.
امام حسین (ع) هم تحت همین حجت است و با کثرت دعوتها مواجه میشود. اما به جایی میرسد که این تکلیف از او برداشته میشود و مردم با او همراهی نمیکنند. اما از طرفی به او مجال نمیدهند، یعنی از اباعبدالحسین (ع) فقط در خواست سکوت در برابر ظلم را ندارند بلکه میخواهند او ظلم را تایید کند. کار به جایی میرسد که اگر اباعبدالله (ع) قصد گفتوگو با یزید را میکند، میخواهند به عنوان یک اسیر جنگی نزد یزید بفرستند. امام حسین (ع) این را تاب نمیآورد.
امام حسین (ع) با کثرت دعوتها مواجه میشود. اما به جایی میرسد که این تکلیف از او برداشته میشود و مردم با او همراهی نمیکنند. اما از طرفی به او مجال نمیدهند، یعنی از اباعبدالحسین (ع) فقط در خواست سکوت در برابر ظلم را ندارند بلکه میخواهند او ظلم را تایید کند.
بهشتی عنوان کرد: در اینجا دیگر مساله اقامه عدالت نیست بلکه به آخر رسیدن است. آیا این عزت ایمان را میتوان با زندگی معاوضه کرد؟ امام حسین (ع) در مقابل یک انتخاب قرار میگیرد؛ همانطوری که در شب قبل از عاشورا هم میگویند و میدانند که این خواست متوجه شخص امام حسین (ع) است نه خانواده و همراهان او. ایشان اعلام میکند این وضعیت مربوط به من است و من تصمیم خودم را گرفتم و وی اصحاب را آزاد میگذارند تا همراهی و یا رفتن را خود برگزینند.
این استاد دانشگاه درباره تصمیم امام حسین (ع) گفت: تفکیک این دو مساله بسیار جالب است مادامی که داستان اقامه یک جامعه عادلانه است یک نوع مواجهه به این حوادث است و از جایی که امکان اقامه جامعه عادلانه نیست و همراهی ندارد؛ در این زمان نه تنها بروز شخص امام حسین (ع) است بلکه بروز یک انسان دیندار با ایمان است؛ از طرف دیگر هم عزت انسان با ایمان که باید در اینجا حفظ شود، در نهایت تصمیم با خود اوست و مسوولیتی در قبال تکلیف همراهان ندارد. اگرچه حسین ابن علی چهره شناخته شدهای است و به هرجایی برود با همین وضع مواجه خواهد بود.
اودر پایان درباره ویژگیهای شهر کوفه در آن زمان افزود: کوفه شهر سردرگمی است حوادث و مشکلات بدی در این شهر اتفاق افتاده است. اجازه تحرک در این شهر وجود ندارد. شهروندان مجبور هستند خودشان را طور دیگری نشان دهند.
چه خوب که به سوالات پاسخ میدید