مطالعه بینامتنی شخصیتها، یکی از اقسام پدیده نوظهور بینامتنیت است. در این مطالعه بسامد نام اشخاص در یک متن استخراج میشود تا از این طریق، شناختی عمیق از نقش و جایگاه آن شخص در منظومه فکری نویسندگان و گویندگان متون به دست آید. حبیب بن مظاهر، امام حسین (ع) را یاری و خون خویش را برای نهضت الهی او نثار کرد. او به سبب جایگاه والا نزد اهلبیت (ع)، قوت ایمان و تقوا، وسعت علم، مجاهدت، وثاقت، عبادت، شجاعت، سخاوت، عزت و نهایتاً شهادت، سهم بسزایی در سخنان امام حسین (ع) دارد که احصای آن راهگشای شناخت دقیقتر و عمیقتر از این صحابی شریف و به تبع آن معرفت صحیح نهضت حسینی خواهد بود.
در پژوهش حاضر قصد آن است که بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر به همراه کشف رابطه بین متون حاضر و غایب، در سخنان اباعبدالله الحسین (ع) بحث و بررسی شود تا با احصای تعابیر امام (ع) نقش او در حماسه عاشورا تبیین گزدد.
1. مقدمه
با تمامی تأکید و اهتمام بزرگان دین نسبت به اعتصام توأمان به ثقلین[1] و گره خوردگی تکامل بشریت به تأسی از آنها، امت چنانکه باید به اهلبیت پیامبر(ص) تمسک نجستند. پس از رحلت رسول خدا، با منع کتابت حدیث و سپس تهدید، ارعاب و گاهی قتل راویان احادیث معصومین (ع) توسط امویان، تلاش گستردهای در محو آثار ائمه اهلبیت (ع) صورت گرفت تا جایی که از کسانی چون ابوهریره که مدت کوتاهی رسول خدا را درک کردند، در جوامع حدیثی قریب به 5374 حدیث نقل شد[2] (سیوطی، 1420: 379)؛ لکن از شخصیتی چون امام حسین (ع) در مجامع روایی، روایات زیادی دیده نمیشود. از آن حضرت در دوران ده ساله امامتشان هیچ حدیث فقهی که راویان از ایشان روایت کرده باشند، نقل نشده است[3] (طباطبایی، 1387: 2، 248). با این حال اصحاب و فرزندان امام (ع)، خصوصاً امام سجاد (ع)، سخنان آن حضرت را ثبت و روایت کردند. جایگاه ویژه حضرت سیدالشهدا (ع) بین فِرَق و مذاهب، زمینه را برای گسترش احادیث ایشان در قالب خطبهها، نامهها، اشعار و مانند اینها فراهم ساخت و هماکنون گنجینه گرانبهایی از سخنان امام (ع) که صحیحترین و دقیقترین منبع شناخت روح مکتب حسینی، هویت قیام عاشورا و شخصیتهای اثرگذار در این حماسه است و اصلاح گران بزرگ جوامع بشری بهرههای فراوانی از آن بردهاند؛ در اختیار ماست و با تحقیق، تدقیق و تطبیق این سخنان، میتوان حوادث صدر اسلام را تبیین و تحلیل کرد و در عین حال هرگونه تحریف لفظی و معنوی از نهضت حسینی و واقعه عاشورا را زدود.
در میان سخنان امام حسین (ع) ذکر نام شخصیتهای مثبت و منفی حاضر در صحنه قیام به چشم میخورد که احصاء و بررسی این شخصیتها، نقش آنها را در نهضت حسینی برای تحلیل دقیقتر حماسه عاشورا مشخص میکند. حبیب بن مظاهر، عالم علم منایا و بلایا، قرین میثم تمار و رشید هجری، فقیه و محدث صدوق، عارف و مخلص به ولایت اهلبیت (ع)، حافظ قرآن، شخصیت اثرگذار در حماسه عاشورا، از صحابی رسول خدا (ص)[4] (سماوی، 1377: 100)، امیرالمؤمنین (ع) (همان، 101)، امام حسن و امام حسین (ع) (طوسی، 1415: 60) است که در جنگهای امیرالمؤمنین (ع) شرکت داشت. بررسی بینامتنی سخنان امام حسین (ع) درباره سید و شیخ بنیاسد، ما را در شناخت دقیقتر نهضت حسینی یاری میرساند و همچنین راهگشای سالکان طریق سیدالشهدا (ع) در مسیر تقرب الی الله خواهد بود.
2. حبیب بن مُظاهر
2-1. نام، کنیه، لقب
در نام حبیب بین علمای خاصه و عامه سیره و تراجم، اختلافی وجود ندارد ولی در نام پدر ایشان مُظاهر به علت سهو مصنفین، خطای نسخه نویسان یا تصحیف، اقوال مختلفی وجود دارد. کما اینکه در الکامل (ابن اثیر، 1385: 4، 59-70) و البدایه و النهایه (ابن کثیر، 1407: 8، 179-183) او را به اسم حبیب بن مُطَهَّر و اخبار الطوال (دینوری، 1368: 256) و انساب (سمعانی، 1382: 12، 325) با نام حبین مُظَهَّر یاد کردهاند؛ اما قول مشهور درباره نام او همان حبیب بن مُظاهِر است؛ چنانکه بزرگانی نظیر ابومخنف، شیخ صدوق، شیخ مفید، شیخ طوسی، شیخ طبرسی، ابن شهر آشوب، ابن نما حلی، سید ابن طاووس و دیگران نقل کردهاند. محمد سماوی و سید محسن امین کنیه حبیب بن مظاهر را ابوالقاسم ثبت کردهاند (سماوی، 1377: 102؛ امین، 1406: 4، 553). اغلب مصنفین علوم حدیث، رجال، تراجم، تاریخ و انساب او را با لقب الأسدی یاد کردهاند؛ علاوه بر آن القابی چون عمیدالأنصار، شیخالأنصار و النجیب (القصیر، 1431: 33-34) نیز برای حبیب بن مظاهر به کار رفته است.
2-2. زندگینامه
حبیب بن مظاهر در سرزمین نجد[7] به دنیا آمد و در کوفه اقامت گزید. او پیامبر اکرم (ص) را درک کرد و از آن حضرت حدیث شنید و پس از آن ملازم امیرالمؤمنین (ع) و در ردیف بزرگانی چون میثم تمار، رُشَید هَجَری و عمرو بن حمق خزاعی از اصحاب سرّو حاملان علوم آن حضرت شد تا جایی که در زمره گروه ویژه «شرطه الخمیس» (القصیر، 1431: 49) قرار گرفت. سپس در دوره امامت امام حسن (ع) در خط ولایت و اطاعت از آن حضرت، به عنوان شخصیت بارز شیعه در کوفه به یاری و حمایت از ایشان پرداخت. در عصر امامت امام حسین (ع) و دهه آخر حکومت معاویه، شرایط اختناق و سرکوب را تحت ولایت آن حضرت صبورانه پشت سر گذاشت و پس از به خلافت رسیدن یزید، با نهضت حسینی همراه شد و جزو چهار نفری بود که نخستین دعوتنامه برای امام (ع) را از کوفه به مکه ارسال کردند (مفید، 1413: 2، 37). هنگامی که مسلم بن عقیل وارد کوفه شد، حبیب به همراه مسلم بن عوسجه از مردم کوفه برای مسلم بن عقیل بیعت میگرفت. بعد از شهادت مسلم بن عقیل با دریافت نامه یاریخواهی امام حسین (ع) (موسوعه الامام الحسین (ع)، 1378: 2، 755)، مخفیانه خود را به کربلا و کاروان حسینی رساند و در رکاب آن حضرت در سن 75 سالگی[8] (امین، 1406: 4، 554) به شهادت رسید.
2-3. وقایع دوران حیات
دورانی که حبیب بن مظاهر در آن عمر خویش را سپری کرد، از جمیع جهات در تاریخ بشریت، شرایط ویژهای دارد. اگرچه بسیاری از وقایع که در این ایام رخ داد به دلایل مختلف ثبت نشده است؛ لکن حبیب بن مظاهر حوادث مهمی را در دوران حیات خویش درک کرده است. از جمله در دو سالگی بعثت رسول اکرم (ص)؛ 14 سالگی، هجرت آن حضرت از مکه به مدینه؛ از 16-23 سالگی، غزوات پیامبر اعظم (ص)؛ 24 سالگی، حجه الوداع ایشان؛ 25 سالگی، رحلت رسول خدا (ص)، نقض وصیت آن حضرت درباره خلافت امیرالمؤمنین (ع) و شهادت حضرت زهرا (س)؛ 27 سالگی، استمرار نقض وصیت پیامبر اکرم (ص)، به خلافت رسیدن عمر بن خطاب و احراق مصاحف توسط او؛ 37 سالگی، ادامه نقض وصیت رسول خدا (ص) و خلافت عثمان بن عفان؛ 49 سالگی، بیعت امت اسلام با علی بن ابی طالب (ع) و انتقال عاصمه دولت اسلامی از مدینه منوره به کوفه؛ 50 سالگی، جنگ جمل؛ 51 سالگی، واقعه صفین؛ 53 سالگی، جنگ نهروان؛ 54 سالگی، شهادت امیرالمؤمنین (ع) و امامت و خلافت امام حسن مجتبی (ع)؛ 55 سالگی، صلح و 64 سالگی شهادت آن حضرت؛ 74 سالگی، قیام امام حسین (ع)، شهادت مسلم بن عقیل و هانی بن عروه و نهایتاً در سن 75 سالگی شاهد واقعه کربلا و شهادت در رکاب اباعبدالله الحسین (ع) (ن.ک. القصیر، 1431: 57-59).
2-4. حبیب بن مظاهر در زیارتنامهها
با توجه به جلالت قدر حبیب بن مظاهر، نام ایشان به دو طریق در زیارتنامهها ذکر شده است؛ گاه به همراه دیگر شهدای کربلا با الفاظ عام و گاهی با ذکر نام. تعداد زیادی از زیارتنامهها با الفاظ عام از شهدای کربلا از جمله حبیب بن مظاهر یاد کردهاند؛ به نحوی که میتوان گفت زیارتنامههایی خطاب به امام حسین (ع) نیست مگر اینکه به یاران آن حضرت با الفاظ عام سلام داده شده است؛ اما زیارتنامههایی که ضمن آنها نام حبیب بن مظاهر آمده است عبارتاند از: زیارت ناحیه مقدسه[9] و زیارت رجبیه امام حسین (ع)[10]. در زیارت ناحیه مقدسه آمده است: «السلام علی حبیب بن مظاهر الاسدی» (سید بن طاووس، 1377: 3، 78) و در زیارت رجبیه این سلام با تفاوت در نام پدر حبیب بن مظاهر با عبارات «السلام علی حبیب بن مُظَهَّر» و بدون ذکر لقب «الاسدی» آمده است (مجلسی، 1403: 98، 339-341). در زیارات مختلفی که نام انصار اباعبدالله الحسین (ع) و به ویژه حبیب بن مظاهر، ذکر شده، عباراتی آمده است که منزلت و مقام آنان را آشکار نموده و پاداش بکاء برایشان را مراتب بالای رضوان الهی و نجات از عذاب دوزخ دانسته است.
2-5. حبیب بن مظاهر در بیان بزرگان
مصنفین علوم حدیث، رجال، تراجم، تاریخ و انساب سخنانی درباره حبیب بن مظاهر گفتهاند که نشانگر علو مرتبه او نزد بزرگان علوم دین است. از این جمله این تعابیر «مشکور» (حلی، 1381: 135)؛ «مخلصا شکورا» (بصری، 1422: 98)؛ «کان کثیرون یختمون القرآن فی کل یوم ختمه، منهم حبیب بن مظاهر الأسدی» (حائری، 1385: 2، 442)؛ «من خواص أصحاب أمیرالمؤمنین و الحسن و الحسین صلوات الله علیهم» (نمازی شاهرودی، 1414: 2، 302)؛ «الشجعان» (زرکلی، 1980: 2، 166)؛ «کان من أصحاب أمیرالمؤمنین علیهالسلام و یظهر من الروایات أنه کان من خاصته و حمله علومه»، «و کان حبیب صاحب لواء الحسین علیهالسلام»؛ «کان جلیل القدر، عظیمالشأن، قائدا، شجاعا و کان من حفظه القرآن»؛ «هو سید أصحاب الأمام الحسین علیه السلام، الذی کان لواؤهم بیده یوم کربلاء و هو العالم العارف المتفانی فی حب اهلبیت نبیه صلیالله علیه و آله و سلم» (القصیر، 1431: 187-188) میباشد که جایگاه حبیب بن مظاهر را از نظر اخلاص، انس با قرآن و عترت، شجاعت و علو مرتبه علمی به انحاء و عبارات مختلف بیان کرده است.
3. بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر در سخنان امام حسین (ع)
مهمترین بخش بینامتنی، روابط بین متون است. در بینامتنی روابط شکلی و معنایی بین متون بررسی میشود که در حوزه نقد متن از مباحث حساس و جدی به شمار میآید؛ چه اینکه به واسطه آن فهم صحیح متن صورت میگیرد. بر اساس تقسیمبندی محمد بنیس، ارکان اساسی بینامتنیت شامل متن پنهان، متن حاضر و مهمترین رکن، یعنی روابط بینامتنی است که به معنای احاله یا سرایت لفظ یا معنا، از متن غایب به متن حاضر است. این بازآفرینی به سه قاعده نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلی (مسبوق، 1392: 208) صورت میگیرد.
در قاعده نفی جزئی، جزئی از متن غایب (کلمه، عبارت یا جمله)، در متن حاضر بازآفرینی میشود، گویی متن حاضر دنباله متن پنهان، با کمترین تغییر است (میرزایی و واحدی، 1388: 306). در این رابطه که شکل آسان و سطحی روابط بینامتنی است، معمولاً لفظ و معنای متن حاضر با متن پنهان موافقت دارد.
در رابطه نفی متوازی که از نفی جزئی برتر است، برآمیختگی متن غایب با متن حاضر، بدون تغییر ذاتی، دلالت میکند (مسبوق، 1392: 208). در نفی متوازی از معنای متن پنهان دفاع و با دامنه معنایی بیشتر یا نوعی نوآوری در متن حاضر نمودار میشود.
اما برترین رابطه در قواعد بینامتنیت، نفی کلی است که در آن، متن غایب در غالب متن حاضر دوبارهسازی شده و در معنایی غیر از متن پنهان به کار میرود. چنانکه دستیابی و کشف لایههای عمیق این رابطه با تلاش فکری زیادی به دست میآید و برای درک صائب متن حاضر در آن، به بازخوانی متن پنهان نیاز است چه اینکه بدون فراخوانی متن پنهان، درک معنای متن حاضر با نقص مواجه میشود و ممکن است خواننده، متن حاضر را نارسا؛ ناگویا و یا حتی کمبها تلقی کند (میرزایی و واحدی، 1388: 306). رابطه بین سخنان امام حسین (ع) در این مقاله، با این سه معیار تبیین شده است.
بعضی از ناقدان به اعتبار و سطوحی دیگر، اشکالی از بینامتنی مطرح نمودهاند که غالباً به نحوه حضور متن پنهان در متن حاضر، ناظر است. در یکی از این تقسیمبندیها به بینامتنی ذاتی یا داخلی، در مقابل بینامتنی خارجی[11]، اشاره میشود که در آن متن پنهان و متن حاضر هر دو از آثار یک فرد است. بینامتنی ذاتی یا داخلی نیز شامل گونههای مختلف از جمله بینامتنی ساختاری[12]، بینامتنی مضمونی[13] و بینامتنی شخصیتها است که تمامی این اقسام در سخنان امام حسین (ع) وجود دارد. این نوشتار ناظر به بینامتنی ذاتی یا داخلی شخصیت حبیب بن مظاهر در سخنان امام حسین (ع) است. در بینامتنی شخصیتها مخاطب در اثنای سخن، به شخصیتهای شناخته شده ارجاع داده میشود (شیخالرئیس و خلیفه شوشتری، 1398: 150). در این قسم از بینامتنی، سخنان امام (ع) در مواضع و موقعیتهای مختلف، پیرامون شخصیتهای مثبت و منفی اثرگذار در شکلگیری نهضت عاشورا احصاء میشود و در نتیجه آن، میتوان به نقش کلی اینگونه شخصیتها در سرنوشت ملتهای مختلف در طول تاریخ دست یافت.
3-1. سخنان امام حسین (ع) درباره حبیب بن مظاهر
در شناخت بینامتنی شخصیتها، در سخنان امام حسین (ع) نام حبیب بن مظاهر، ظهور قابل اعتنایی دارد و گاهی امام (ع) در خطبهها و خطابههایشان در مواضع مختلف بعد از خروج از مکه به سمت کوفه و استقرار در کربلا از او سخن گفته، اقدامات او را مورد تأیید قرار داده و نهایتاً او را به صفاتی خاص توصیف نموده است، به نحوی که میتوان او را از محبوبترین اصحاب نزد آن حضرت به حساب آورد. در ادامه به ذکر سخنان امام حسین (ع) پیرامون حبیب بن مظاهر میپردازیم.
3-1-1. پرچمداری حبیب بن مظاهر
بنابر نقل اغلب تاریخنگاران متقدم و متأخر از جمله: طبری به نقل از ابومخنف[14]، دینوری[15]، بلاذری[16] و ابن اثیر[17]، حبیب بن مظاهر را فرمانده و پرچمدار جناح چپ لشکر اباعبدالله الحسین (ع) دانستهاند. در نقلی آمده است نزد امام (ع) دوازده پرچم قرار داشت که آن حضرت یک پرچم را به حضرت ابوالفضل العباس (ع) و ده پرچم دیگر را به رئیس گروههای مختلف از اصحاب دادند. یکی از یاران امام (ع) درخواست کرد که ایشان یک پرچم باقیمانده را به او بدهد. امام حسین (ع) به او فرمود: تو مرد خوبی هستی ولیکن این پرچم از آن شخص دیگری است. سپس فرمود: «اعنی بذلک الرجل الفاخر و العنصر الطاهر حبیب بن مظاهر» (قصیر، 1431: 83 به نقل از البلادی: 88-89). در این سخن امام حسین (ع) به صاحب لواء بودن حبیب بن مظاهر در سپاه خویش اشاره فرموده و او را با تعابیری چون: «الرجل الفاخر» و «العنصر الطاهر» میستایند و پس از الحاق حبیب به سپاه امام حسین (ع) او را پرچمدار میسره سپاه خود قرار دادند. نام حبیب بن مظاهر در روایاتی که مربوط به پرچمداری ایشان است بدون تغییر ذاتی آمده است. از این رو رابطه بینامتنی این متون «نفی جزئی» است.
3-1-2. نامه امام حسین (ع) به حبیب بن مظاهر
یکی از نخستین متونی که نام حبیب بن مظاهر در آن ذکر شده است، نامه امام حسین (ع) در مسیر کوفه، پس از دریافت خبر شهادت مسلم بن عقیل است. در متن این نامه آمده است: «من الحسین بن علی بن أبی طالب إلی الرجل الفقیه حبیب بن مظاهر... أمّا بعد، یا حبیب، فأنت تعلم قرابتنا من رسول الله صلی الله علیه و آله و أنت أعرف بنا من غیرک و أنت ذو شیمه و غیره، فلا تبخل علینا بنفسک یجازیک جدِّی رسول الله صلی الله علیه و آله یوم القیامه» (موسوعه الامام الحسین (ع)، 1378: 15، 514). در این نامه، امام حسین (ع) حبیب بن مظاهر را با عنوان «مردی فقیه» یاد میکند که نشانگر جایگاه والای او نزد امام (ع) است. مضمون این نامه در قولی دیگر با عبارات زیر آمده است: «بسم الله الرحمن الرحیم من الحسین بن علی الی حبیب بن مظاهر الاسدی، اما بعد یا حبیب: فقد اتینا العراق و قد بانت الخیانه من اهل الکوفه، کما خانوا بأبی و أخی من قبل، فإن کنت ترید السعاده الأبدیه و الدوله السرمدیه فبادر إلینا و ائت لنصرتنا فی کربلاء» (القصیر، 1431: 81 به نقل از البلادی: 89). در این متن امام حسین (ع) به آشکار شدن خیانت مردم کوفه اشاره کرده و سعادت ابدی را در نصرت از نهضت خویش میدانند. در متن نامه اول، نتیجه نصرت امام (ع)، پاداش الهی و در متن نامه دوم، سعادت ابدی و دولت سرمدی دانسته شده است. در نتیجه، رابطه بینامتنی در این دو نامه، «نفی متوازی» است؛ چه اینکه متن غایب در متن حاضر، بدون تغییر ذاتی با دامنه معنایی بیشتر و الفاظ مصداقیتر بیان شده است و بهترین پاداش الهی همانا سعادت ابدی و حیات جاودانه انسان در رضوان الهی است.
3-1-3. استجازه استنصار از بنیاسد توسط حبیب بن مظاهر و پاسخ امام حسین (ع)
در ششم محرم که سپاهیان عمر سعد به سیهزار نفر رسید (مجلسی، 1389: 744)، حبیب بن مظاهر نزد امام حسین (ع) آمد و جهت یاری خواستن از تیرهای از قبیله بنیاسد که در نزدیکی کربلا ساکن بودند، اجازه خواست. امام (ع) در جواب فرمودند: «قد أذنت لک یا حبیب» (ابن اعثم، 1411: 5، 90). حبیب بعد از دریافت اجازه از امام (ع)، توانست نود نفر از دلاوران این طایفه از بنیاسد را با خود همراه کند؛ ولی با خبرچینی یکی از منافقان آن قبیله، عمر سعد باخبر شد و با ارسال لشکری آنها را منهزم و پراکنده ساخت و نتوانستند به لشکریان امام حسین (ع) بپیوندند (بلاذری، 1394: 3، 180). در این متن، فقط نام حبیب ذکر شده و نسبت به متون غایب که نام ایشان با ذکر پدرشان «مظاهر» آمده است، دارای اختلاف است. این میزان تفاوت، بیانگر وجود رابطه «نفی جزئی»، بین این متن با متون غایب در سخنان امام حسین (ع) پیرامون حبیب بن مظاهر است.
3-1-4. خطاب امام حسین (ع) به حبیب بن مظاهر در شب عاشورا
از حضرت زینب (س) نقل شده است که امام حسین (ع) در شب عاشورا، پس از تجدید عهد با بنیهاشم، اصحاب خویش را مورد خطاب قرار داده و فرمودند: «أین حبیب بن مظاهر؟ أین زهیر؟ أین هلال؟ أین الأصحاب؟» پس از این ندا، یاران آن حضرت، در حالی که حبیب بن مظاهر لبیک گویان مقابل آنها بود، پیش آمدند و امام (ع) خطبه خواندند و طی آن بیعت خویش را از آنها برداشتند. پس از این خطبه، بنیهاشم و یاران آن حضرت هر یک به گونهای ابراز وفاداری کردند و به تبع آن امام حسین (ع) جایگاه آنها را در بهشت نشان داده و برایشان دعا کردند (ن.ک. موسوعه الامام الحسین (ع)، 1378: 3، 178). در ابتدای این خطبه امام (ع) حبیب بن مظاهر را مورد خطاب قرار میدهند چه اینکه او سید الانصار است و در پاسخ به ندای آن حضرت نیز، حبیب است که از همه سبقت گرفته و میگوید: «لبیک یا اباعبدالله». تنها اختلاف در روایاتی که امام حسین (ع) نام حبیب بن مظاهر را ذکر کردهاند، زیادت و نقصانی است که در ذکر نام او به نظر میآید؛ چه اینکه گاهی صرفاً ایشان با نام «حبیب» و غالباً با تعبیر «حبیب بن مظاهر» مورد خطاب قرار گرفته است. لذا رابطه بینامتنی این روایت با متون غایب رابطه «نفی جزئی» است؛ چراکه متن غایب با تغییری جزئی در متن حاضر ظهور و بروز پیدا کرده است.
3-1-5. اشاره امام حسین (ع) به سؤال حبیب بن مظاهر درباره امام سجاد (ع)
یکی از سخنان امام حسین (ع) که در آن نام حبیب بن مظاهر آمده است، نقلی است که آن حضرت از سؤال او و زهیر بن قین درباره امام زین العابدین (ع) سخن به میان آورده است. طبق این روایت اباعبدالله الحسین (ع) میفرماید: «یسألنی زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر، عن علی، فیقولان: «یا سیدنا، علی إلی ما یکون من حاله؟» فأقول مستعبرا: «لم یکن الله لیقطع نسلی من الدنیا و کیف یصلون إلیه و هو أبو ثمانیه أئمه» (خصیبی، 1419: 205). با توجه به متن این روایت، حبیب بن مظاهر و زهیر بن قین از سرنوشت امام زین العابدین (ع) بعد از شهادت بنیهاشم و اصحاب، ابراز نگرانی میکنند و امام حسین (ع) در پاسخ به آنها به تعلق امر الهی به حفظ حضرت سجاد (ع) و ادامه سلسله جلیله امامت از نسل ایشان اشاره میفرمایند. بنابر آنچه در عنوان قبل بیان شد، رابطه بینامتنی این روایت با متون پنهان ماقبل خود رابطه «نفی جزئی» است و نام حبیب بن مظاهر، در متون غایب نسبت به این متن، غالباً بدون زیادت و نقصان و گاهی با زیادت، لقب الاسدی و در بعضی متون بدون ذکر نام پدر ایشان، آمده است.
3-1-6. سخن امام حسین (ع) درباره حبیب بن مظاهر هنگام شهادت او
وقتی حبیب بن مظاهر به شهادت رسید، امام حسین (ع) نزد او آمد و بنابر نقل برخی از منابع تاریخی در چهره سیدالشهدا (ع) آثار انکسار پدید آمد (موسوعه الامام الحسین (ع)، 1378: 3، 593) و فرمود: «عند ذلک لله أحتسب نفسی و حماه أصحابی»[18] (طبری، 1387: 5، 440)، «لله درُّک یا حبیب، لقد کنتَ فاضلاً تختم القرآن فی لیلهٍ واحده» (قمی، 1379: 246). در این روایت، امام حسین (ع) به جهت احتمام حبیب بن مظاهر در ختم هر شب قرآن، او را میستاید و او را به عنوان شخصیتی فاضل، مورد خطاب قرار میدهد. در متن این دو روایت منقول، رابطه بینامتنی «نفی متوازی» مشاهده میشود؛ به این جهت که متن غایب در متن حاضر، با ذکر مصادیق دیگر در فضیلت حبیب بن مظاهر بازخوانی میشود و به جنبه حمایتگری او که در متن غایب آمده است، فضیلت ختم قرآن هر شب حبیب بن مظاهر افزوده میشود. این سخنان امام (ع) در متون دیگر با تغییرات کمی از جهت الفاظ آمده است؛ مثلا در مقتل مقرم (1426: 253) جمله «و استرجع کثیرا» آمده است و در ینابیع الموده[19]، تعابیر روایت با تقدم و تأخر ذکر شده است.
3-1-7. استنصار از حبیب بن مظاهر بعد از شهادت او توسط امام حسین (ع)
بعد از شهادت بنیهاشم و اصحاب، امام حسین (ع) یاران شهید خود را مورد خطاب قرار دادند. در ابتدای نام یاران، پس از فرا خواندن مسلم بن عقیل و هانی بن عروه، نام حبیب بن مظاهر را ذکر کرده و فرمودند: «...یَا حَبیبَ بنَ مُظَاهِرٍ، وَ یا... أَیُّهَا الکِرامُ! وَ ادفَعُو عَن حَرَمِ الرَّسولِ الطُّغاهَ اللِّئامَ، وَلکن صَرَعَکُم وَ اللهِ رَیبُ المَنُونِ... وَ إِلّا لَما کُنتُم عَن دَعوَتی تَقصُرُونَ... فَإنّا للهِ وَ إِنّا إِلَیهِ راجِعُونَ»[20] (موسوعه الامام الحسین (ع)، 1378: 4، 276). در این خطابه، امام (ع) یاران شهید خود، به ویژه حبیب بن مظاهر را با تعبیر «ایها الکرام» میستاید و به ایثارگری و وفاداری آنها در دفاع از حرم اهلبیت (ع) اشاره میکند. این سخن امام (ع) در متون مختلف با اندکی تقدم، تأخر، زیادت، نقصان و یا تغییر ذکر شده است. در تمام این متون، با توجه به اینکه متن غایب در متن حاضر با کمترین تغییری بازآفرینی شده است و لفظ و معنا بین متون موافقت دارد، رابطه بینامتنی بین آنها «نفی جزئی» است.
نتیجه
یافتههای این پژوهش نشان میدهد که -اقسام بینامتنیت در سخنان امام حسین (ع) مشتمل بر سه شکل ساختاری، مضمونی و شخصیتها است که بین آنها بینامتنی شخصیتها در شناخت دقیقتر و صحیحتر نهضت آن حضرت حائز اهمیت است. -در بین شخصیتهای اثرگذار در نهضت عاشورا بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر در سخنان امام حسین (ع) از بسامد قابل توجهی برخوردار است که نشانگر جایگاه ویژه او نزد امام (ع) و نهضت آن حضرت است.-برجستهترین رابطه بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر در سخنان امام حسین (ع)، بین متون حاضر و متون غایب، «نفی جزئی» است.
در سخنان امام حسین (ع) مصادیقی که در موضوع بینامتنی شخصیت حبیب بن مظاهر به دست آمد در روایات مربوطه به: «پرچمداری حبیب بن مظاهر»، «نامه امام حسین (ع) به حبیب بن مظاهر»، «استجازه استنصار از بنیاسد توسط حبیب بن مظاهر و پاسخ امام حسین (ع)»، «خطاب امام حسین (ع) به حبیب بن مظاهر در شب عاشورا»، «اشاره امام حسین (ع) به سؤال حبیب بن مظاهر درباره امام سجاد (ع)»، «سخن امام حسین (ع) درباره حبیب بن مظاهر هنگام شهادت او» و «استنصار از حبیب بن مظاهر بعد از شهادت او توسط امام حسین (ع)» میباشد.