1. مقدمه
واقعه کربلا به علت اهمیت و گستردگی فاجعهای که برای خاندان پیامبر (ص) به همراه داشت، باعث به وجود آمدن سبکی جدید در تاریخنگاری با عنوان «تاریخنگاری عاشورا» شد. این سبک از تاریخنگاری به جزئیات واقعه کربلا و شهادت تک تک افراد حاضر در واقعه کربلا میپردازد. یکی از قسمتهای مهم اینگونه آثار، بازتاب شهادت حضرت علیاصغر در واقعه کربلاست. حضرت علیاصغر (ع)؛ نوزاد شیرخوار و کوچکترین شهید این واقعه، اوج ایثار واقعه کربلا را از ابتدا تاریخنگاری عاشورا تاکنون نشان میدهد.
شهادت نوزادی بیگناه در دست پدر، ظلمی را که به خاندان پیامبر (ص) شده است به بهترین شکل نشان میدهد. شهادت حضرت علیاصغر (ع) به علت بُعد عاطفی و سیاسی، از همان ابتدا مورد توجه و تأکید مورخان، به ویژه تاریخنگاران عاشورا قرارگرفته است. در قرون نخستین اسلامی، ابومخنف و ابن اعثم کوفی گزارش و شرحی کامل از شهادت حضرت علیاصغر (ع) را به تصویر میکشند که توسط تاریخنگاران عاشورا تا قرن ششم و هفتم هجری و قمری ادامه مییابد. پساز آن سید بن طاووس در کتاب «لهوف» به این واقعه غمانگیز میپردازد و پس از مدتی مقتل مهم خوارزمی که اندیشه اهل سنت نسبت به واقعه کربلا در قرن پنجم را نشان میدهد، شهادت حضرت علیاصغر را گزارش میکند.
شرح غمبار و داستانی شهادت حضرت علیاصغر (ع) متعلق به میرزای کاشفی؛ عالم و عارف قرن نهم و اوایل قرن دهم که از جهت مستند بودن دارای نواقص جدی در متن و نحوه گزارش است، باعث دگرگونی در تاریخنگاری عاشورا شد که از آن بهعنوان تحریف سازی نام برده میشود. اگرچه این کتاب سبکی داستانی دارد و میرزای کاشفی سعی نموده است با استفاده از عناصر داستانی و جذابیت بیشتر به آن پردازد، این رویکرد وی از واقعه کربلا در آثار دیگر تاریخنگاران عاشورا به ویژه در عصر صفویه و قاجاریه راه یافته است. البته این امر نشاندهندۀه توجه به بُعد احساسی و عاطفی واقعه عاشورا از قرن هفتم به بعد است.
پس از دوره قاجاریه و پهلوی، با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تاریخنگاری عاشورا وارد مرحلهای جدید شد و به بیان دیگر، شاهد بازتولید تاریخنگاری عاشورا از لحاظ موثق بودن، در قرون نخستین هستیم؛ با این تفاوت که نگارش تحلیلی و علمی را در عصر حاضر بر بُعد عاطفی و احساسی غالب میشود و تاریخنگاران عاشورا به انعکاس و شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع) در این دوره میپردازند. از جمله نمودهای پرداختن و بازتاب شهادت حضرت علیاصغر (ع) در عصر حاضر، پدید آمدن مراسمهایی برای تجلیل و بزرگداشت طفلان امام حسین (ع) شده است. مراسم «شیرخوارگان حسینی» که هر ساله برگزار میشود، انعکاسی غمانگیز و خاطرهانگیز از شهادت حضرت علیاصغر(ع) به شمار میرود. لذا این پژوهش با نگاهی به زندگی کوتاه حضرت علیاصغر (ع)، به سیر بازتاب شهادت آن حضرت در منابع اولیه و نیز تحلیل انعکاس شهادت طفل شیرخوار سیدالشهدا (ع) در تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر میپردازد.
2. ساختار شکلگیری تاریخنگاری عاشورا از ابتدا تا عصر حاضر
«تاریخنگاری عاشورا» که به آن «عاشورا پژوهشی» نیز اطلاق میشود، شاخهای از تاریخنگاری است که افزون بر مطالعه و تبیین واقعه عاشورا و چرایی آن، به دستاوردهایش نیز میپردازد (مکارم شیرازی و صفری فروشانی، 1397: 274). در دوره بندی و تقسیمبندی تاریخنگاری عاشورا، چهار مرحله از ابتدا تا عصر حاضر را میتوان متصور شد که این دورهبندی برپایه اطلاعات و آثاری که تاکنون درباره تاریخنگاری عاشورا نگاشته شده، در این پژوهش تقسیمبندی شده است.
2-1 دوره نگرش مستند به تاریخنگاری عاشورا
اگرچه جریان مقتلنویسی به پیش از شهادت امام حسین (ع) بازمیگردد و وجود مقتل برای حضرت علی (ع) و دیگر بزرگان تاریخ اسلام، نشان دهنده آن است؛ اما پس از شهادت امام حسین (ع) این عنوان برای آن حضرت توجیه علمی یافت و آثار تألیف شده در زمینه مقتل امام حسین (ع) خاصه به عنوان تاریخنگاری عاشورا اطلاق شدند. آغاز و شکلگیری تاریخنگاری عاشورا در دو قرن نخستین اسلامی صورت گرفت. در این دو قرن، تاریخنگاری عاشورا با استفاده منابع دست اول تاریخ و همچنین حاضران در واقعه کربلا از اصالت برخوردار است و این آثار، زمینه شکلگیری آثار معروف در دورههای بعد شدند. معروفترین تاریخنگار در دو قرن نخستین اسلامی، ابی مخنف (لوط بن یحیی بن سعید بن مخنف بن سلیم الغامدی الازدی) است که «مقتل الحسین» وی، تاریخنگاری عاشورا را قرنها تحت تأثیر خود قرار داده است.
2-2 دوره نگرش توصیفی به تاریخنگاری عاشورا
پس از قرون اولیه، تاریخنگاری عاشورا در قرنهای سوم تا هفتم از لحاظ تعداد آثار افزایش مییابد. در این دوره، تاریخنگاری عاشورا ادامهدهنده قرون اولیه است. مهمترین ویژگی این دوره، نوشته شدن آثار به زبان فارسی است و بهگونهای فارسینویسی درباره واقعه کربلا و اطلاق آن به تاریخنگاری عاشورا صورت گرفته است. از جمله عوامل مهم افزایش آثار در مورد امام حسین (ع)، ظهور دانشمندان معروف شیعه و همچنین تثبیت موقعیت شهرهای شیعی چون نجف و قم است که در روند و رشد تاریخنگاری عاشورا بیشترین را نقش داشتهاند. شیخ مفید؛ عالم معروف شیعه و سید بن طاووس ؛ عالم قرن هفتم از مهمترین تاریخنگاران عاشورا در این دوره به شمار میآیند.
2-3 دوره نگرش داستانی و عاطفی به تاریخنگاری عاشورا
اگرچه مکتب تاریخنگاری شام درباره تحریفات، بهخصوص در زمینه عاشورا، آغازگر چنین نگرشی است، اما ورود تحریفات به این مقوله با نام میرزای کاشفی ؛ عارف و عالم قرن نهم و دهم هجری قمری ، برجسته و پُررنگ میشود. میرزای کاشفی کتاب تأثیرگذار «روضه الشهدا» را تألیف کرد، ولی قصد وی تحریف و تخریب واقعه عاشورا نبود؛ بلکه با زبانی داستانی و حماسی که خاستگاه آن در خراسان بوده است، قصد داشت به واقعه کربلا بپردازد و عصر تیموری چنین زمینهای را برای وی فراهم آورد. ارادت و احترام قلبی میرزای کاشفی در جای جای کتاب «روضه الشهدا» مشخص است؛ اما متأسفانه استفاده نکردن از منابع مستند و زیادهروی در داستانسازی تخیلی، باعث شده است این اثر معروف، جزو آثار تحریفکننده واقعه عاشورا قرار گیرد.
پس از میرزای کاشفی، این نوع نگرش در دوره قاجاریه به سبب ناآگاهی نویسندگان و استفاده از منابع مجهول، باعث شد تحریفات در واقعه عاشورا افزایش یابد؛ اگرچه برخی آثار نیز با دیدی تحلیل و انتقادی و به دوراز تحریف به واقعه کربلا پرداختهاند.
2-4 دوره نگرش علمی و تحلیلی به تاریخنگاری عاشورا
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، تاریخنگاری عاشورا وارد مرحلهای جدید و علمی شد که نوعی بازگشت به قرون اولیه تاریخنگاری عاشوراست. تعداد آثار علمی در این زمینه در عصر حاضر افزایش مییابد و نگرش علمی و تحلیلی بر نگرش عاطفی که قرنها بر تاریخنگاری عاشورا حاکم بود، غالب میشود. اگرچه نگاه عاطفی و احساسی در برخی از آثار، همچنان با تأکید بر منابع معتبر ادامه دارد که از مشخصههای مهم تاریخنگاری عاشوراست. در عصر حاضر، تاریخنگاری عاشورا به جزئیات با دیدی توصیفی و تحلیلی میپردازد و آثار بیشماری تألیف شده است و هرکدام سعی دارند واقعه کربلا را در چارچوب علمی و تحلیلی توصیف کنند. تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر، آثاری با عناوینی چون «مقتل السید الشهدا(ع)»، «مقتل الحسین (ع)» و همچنین آثاری مرتبط با واقعه کربلا ادامه دارد.
تاریخنگاری عاشورا با خردمداری و رعایت بیطرفی علمی، گزارشی تحلیلی و کامل را از واقعه عاشورا ارائه میکند و این نگرش با دستاوردهای تاریخنگاران عاشورا در قرون نخستین با روشمندی شکل گرفته است (مکارم شیرازی و صفری فروشانی،292:1397). تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر با توجه و تأکید بر منابع دست اول تاریخی و آوردن گزارشهای این واقعه، سعی در شناسایی تحریفات این واقعه نیز دارد. محدث نوری و شهید مرتضی مطهری و... از مهمترین افرادی هستند که به تحریفات واقعه عاشورا اشاره کردهاند. همچنین کتاب عاشوراپژوهی با رویکردی به تحریفشناسی تاریخ امام حسین (ع)، نوشته صحتی سردرودی به تحریفات در برخی از منابع تاریخنگاری میپردازد (صحتی سردرودی، 65:1385).
3. حضرت علیاصغر (ع) از تولد تا شهادت
حضرت علیاصغر (ع) فرزند امام حسین و مادرش رباب دختر امرء القیس کلبی است. رباب دو فرزند داشت (رفیعی پور علوی، 55:1394). زمان دقیق تولد حضرت علیاصغر (ع) در تاریخنگاری عاشورا ذکر نشده است اما بر پایه منابع معروف، در ششماهگی به شهادت رسیده است (پورامینی، 138:1382). درباره شهادت حضرت علیاصغر (ع) روایتها و گزارشهای گوناگونی وجود دارد که همگی تأکید میکنند هنگامی که مصیبتها و فجایع بر امام حسین (ع) و بستگان و یاران ایشان افزایش یافت و یکی پس از دیگری به شهادت رسیدند و امام (ع) رشادت یاران وفادار خود را دید، به سمت خیمه رفت و کودک شیرخوار خود را در آغوش گرفت. زمانی که امام، طفل تشنه را در آغوش داشت، حرمله بن کاهل اسدی، تیری از کمان رها کرد و حضرت علیاصغر (ع) را به گناه تشنگی به شهادت رساند (موسوی وادقانی، 33:1387). امام تیر را از گلوی فرزندش بیرون کشید و او را به خواهرش حضرت زینب (س) داد.
ابیمخنف، ماجرای شهادت حضرت علیاصغر (ع) را چنین روایت میکند:
وقتی امام حسین (ع) دید همه جوانان و دوستانش به شهادت رسیدند، تصمیم گرفت خود به میدان رود و با دشمن بجنگد. به میدان رفت و صدا زد:
هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عنْ حرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟ هَلْ مِنْ مُوَحِّد یَخافُ اللّهَ فینا؟ هَلْ مِنْ مُغیث یَرْجُوا اللّهَ فِی اِغاثَتِنا؟ هلْ منْ معین یَرْجُوا ما عِنْدَاللّهِ فِی اِعانَتِنا؟
آیا دفاع کنندهای هست که از حریم حرم رسول خدا( دفاع کند؟ آیا خداپرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسی هست که به امید آنچه در نزد خداست از ما دادرسی کند؟
امام حسین (ع) از حضرت زینب (س)، حضرت علیاصغر (ع) را طلب کرد و فرمود:
ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛
کودکم را به من بده که با خداحافظی کنم.
هنگامی که امام حسین (ع) حضرت علیاصغر(ع) را در آغوش گرفت و خواست او را ببوسد، حرمله بن کاهل اسدی او را هدف تیر خود قرارداد و شهادت طفل شش ماهه رقم خورد و امام حسین (ع) با دو کف دست خون حضرت علیاصغر(ع) را به آسمان پاشید. (ابیمخنف، 141:1377-143)
شهادت حضرت علیاصغر (ع) باعث شد هرچه بیشتر سیمای حکومت اموی بر مردم آشکار شود و برای شیعیان و مردمی که به اهلبیت ارادت میورزیدند، نشان دهنده ستمی بود که بر خاندان پیامبر روا شد. از اینرو منابع بسیاری به انعکاس و شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع) پرداختهاند که در ادامه این پژوهش به آنها اشاره میشود.
4. سیری در انعکاس شهادت علیاصغر (ع) از ابتدا تا عصر حاضر
حضرت علیاصغر فرزند خردسال امام حسین (ع)، تاریخ تولد وی نامشخص است اما بیشتر منابع دست اول بر شهادت وی در ششماهگی و شیرخوارگی اشاره میکنند (محمدزاده، 1394: 227). ابی مخنف از نخستین تاریخنگاران عاشورا در قرن اول و دوم اسلامی است که شرحی از شهادت حضرت علیاصغر (ع) میآورد. وی نام قاتل را حرمله بن کاهل یا هانی بن ثبیت ذکر میکند و بر شیرخوارگی و نوزادی کودک اشاره میکند. بیشتر منابع مورد استفاده ابیمخنف، حاضران و شاهدان واقعه کربلا هستند که به روایت وی اصالت میبخشند:
در حالی که حسین (ع) نشسته بود، فرزند کوچکش را نزدش آوردند. [طفل شیرخوار یا کمى بزرگتر از شیرخوار] عبدالله بن حسین بود. [حضرت] او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود، شخصى از بنىاسد [به نام حرمله بن کاهل یا هانى بن ثبیت حضرمى] تیرى به سویش پرتاب کرده، گلویش را برید. حسین (ع) خونش را گرفت و وقتى کف دستش پُر شد، خون را روى زمین ریخت و گفت: پروردگارم! اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشتهاى، آن را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر. (ابیمخنف، 141:1377-143)
پس از ابیمخنف، بازتاب شهادت حضرت علی اصغر (ع) در آثار دیگر، از جمله تواریخ عمومی راه یافت. یکی از این منابع معروف، «الفتوح» ابن عثم کوفی, مورخ مشهور است. وی در این کتاب، همانند ابی مخنف به نوزاد بودن حضرت علیاصغر (ع) و نام قاتل وی اشاره میکند که نشاندهنده اصالت منابع مورد استفاده است:
بعد از آن، طفل شیرخوار خود را که علیاصغر نام داشت و از تشنگى اضطراب مینمود در پیش زین گرفت و میان هر دو صف برد و آواز برآورد: «اى قوم! اگر من بهزعم شما گناهکارم، این طفل گناهى نکرده؛ او را جرعهاى آب دهید». چون آواز حسین (ع) شنیدند، یکى از آن گروه تیرى بهسوی آن حضرت روان کرد. آن تیر بر گلوى آن طفل شیرخوار آمد و از آن سوی بر بازوى حسین (ع) رسید. آن حضرت تیر را بیرون آورد و هم در آن ساعت آن طفل جان بداد. آن سروَر، آن طفل را آورد و به مادرش داد و فرمود: «فرزند خود را بگیر که از حوض کوثر سیراب گردید». (ابن اعثم کوفی، 908:1372)
«اخبار الطوال» دینوری از جمله منابع مهم تاریخ اسلام به شمار میرود که مورد توجه نویسندگانِ بعد از وی نیز قرارگرفته است. دینوری در توصیف شهادت حضرت علیاصغر (ع) همانند نویسندگان پیشین، او را کودکی شیرخوار معرفی میکند و شهادت در آغوش امام حسین (ع) را تأیید مینماید:
امام حسین (ع) تنها ماند. مالک بن بشر کندى بر آن حضرت حمله کرد و شمشیرى بر سرش زد. شبکلاهی از خز بر سر امام (ع) بود که شمشیر آن را درید و سر را زخمى کرد. حسین (ع) آن را از سر افکند و شبکلاه دیگر خواست و بر سر نهاد و بر آن عمامه بست و بر زمین نشست و کودک کوچک خود را خواست و او را در دامن نشاند. مردى از بنىاسد او را هدف تیرى بلند قرارداد و در دامن پدر شهید کرد. (دینوری،298:1383)
از جمله عوامل مهمی که نشاندهنده مظلومیت امام حسین (ع) و خاندان وی در واقعه کربلا به شمار میآید، پرداختن نویسندگان و عالمان اهل سنت به این واقعه است. یکی از آثار مهم در اینباره، «مقتل خوارزمی» نوشته موفق بن احمد خوارزمی (م568ق) است که اثر وی مورد توجه نویسندگان و عالمان شیعه تا عصر حاضر نیز قرارگرفته است. خوارزمی در مقتل خود، شهادت حضرت علیاصغر (ع) در خردسالی را گزارش میکند و همانند آثار پیشین، قاتل نوزاد امام حسین (ع) را حرمله بن کاهل اسدی معرفی مینماید:
صدای زنان و ناله بلند شد و امام به درِ خیمه آمد و فرمود: «طفلم علی را به من دهید تا با او خداحافظی کنم». بچه را به ایشان دادند و امام او را بوسید و فرمود: «وای بر این مردم که طرف و خصمشان جدّ توست!» در همین حال که کودک در آغوش امام بود، حرمله بن کاهل اسدی، تیری انداخت و او را در بغل پدر کشت. حسین مشت خود را از خون او پر کرد و به آسمان پرتاب نمود و گودالی کند و طفل آغشته به خون را به خاک سپرد و بر او نماز خواند. (خوارزمی، 160:1388-161)
اثر مهم دیگر درباره تاریخنگاری عاشورا، کتاب «لهوف»، نوشته سیدبن طاووس است. این کتاب، از جمله منابع مهم درباره تاریخنگاری عاشوراست. سید بن طاووس نیز شرحی غمانگیز از شهادت حضرت علیاصغر (ع) ذکر میکند. وی همانند دیگر پیشینیان، شهادت حضرت علیاصغر (ع) را در خردسالی و قاتل وی را حرمله بن کاهل اسدی میداند:
وقتى امام حسین (ع) دید همه جوانان و دوستانش کشته شدند، تصمیم گرفت خود به میدان رود و با دشمن بجنگد. به میدان آمد و صدا زد:
هل من ذابّ یذبّ عن حرم رسول اللَّه؟ هل من موحّد یخاف اللَّه فینا؟ هل من مغیث یرجو اللَّه باغاثتنا؟ هل من معین یرجو ما عند اللَّه فی اعانتنا؟
آیا دفاعکنندهاى هست که از حریم حرم رسول خدا( دفاع کند؟ آیا خداپرستى هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا دادرسى هست که به امید آنچه در نزد خداست از ما دادرسى کند؟ آیا یاورى هست که به امید آنچه در نزد خداست، به ما کمک کند؟
با شنیدن صداى مظلومانه امام حسین (ع)، ناله و شیون بانوان حرم بلند شد. امام حسین (ع) به درِ خیمه آمد و به زینب (س) فرمود:
ناولینى ولدى الصّغیر حتّى اودّعه؛
کودکم را به من بده تا با او خداحافظى کنم.
امام حسین (ع) کودک را که عبداللّه یا علیاصغر نام داشت ، گرفت. همین که خواست او را ببوسد، حرمله بن کاهل اسدى او را هدف تیر قرارداد. آن تیر بر حلقومش نشست و سر آن کودک را از بدن جدا نمود. امام حسین (ع) به زینب (س) فرمود: «این کودک را بگیر». سپس هر دو کف دستش را به زیر گلوى کودک گرفت. کف دستهایش پر از خون شد، آن را بهسوی آسمان افکند. (ابن طاووس، 182:1380-183)
از مناقشه برانگیزترین آثار درباره تاریخنگاری عاشورا، «روضه الشهدا» میرزای کاشفی است. تاکنون پژوهشهای بسیاری درباره این کتاب و میرزای کاشفی صورت گرفته است و هرکدام از این آثار، نگاهی متفاوت نسب به نویسنده و کتاب وی داشتهاند. برخی او را اهل تشیع و برخی دیگر اهل تسنن دانستهاند. گروهی این اثر را کتابی پُر از تحریف و برخی آن را با رویکردی داستانی و حماسی در جریان کربلا نامیدهاند. میرزای کاشفی تحت تأثیر شرایط حاکم بر اواخر دوره تیموریان، این اثر را با استفاده از منابع غیرمستند بسیاری نگاشته است؛ چنانکه در اواخر قرن نهم و اوایل قرن دهم، افزایش ارادت و احترام به ائمه (ع) سبب آثاری در این زمینه تألیف شده است.
وی در «روضه الشهدا» داستان شهادت حضرت علیاصغر (ع) را میآورد اما تفاوت اصلی نقل او با دیگر منابع، متفاوت بودن نام مادر علیاصغر (ع) است که ایشان را شهربانو معرفی میکند. وی کوشیده است با ایرانی دانستن مادر علیاصغر (ع) مردم ایران بهویژه مردم خراسانِ دوره تیموریان را تحت تأثیر قرار دهد:
پس روی به خیمه نهاد. مادرش را طلبید و گفت: «این طفل شهید را بگیر که از حوض کوثرش سیراب گردانید». شهربانو خروش برآورد و خواتین اهل بیت فغان برکشیدند و حسین نیز بر حال آن طفل مظلوم گریه میفرمود. (کاشفی، 1390: 615)
پس از کتاب «روضه الشهدا»، تاریخنگاری عاشورا خصوصاً در دوره قاجاریه، از این کتاب تأثیری شگرف میپذیرد و باعث ورود تحریفاتی به تاریخنگاری عاشورا میشود که پرداختن به آنها از حیطه این پژوهش خارج است.
5. انعکاس شهادت علیاصغر (ع) در تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر
تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وارد مرحلهای جدید شد. در این دوره، تاریخنگاری عاشورا توسط محققان و نویسندگان با دیدی تحلیلی و علمی دنبال میشود و آثاری پرشمار در اینباره پدید آمدهاند و هر روز بر تعداد آنها افزوده میشود.
از جمله اتفاقات مهم در تاریخنگاری عاشورا در دوره حاضر، پرداختن به همه مسائلی است که به شهادت امام حسین (ع) و یارانش منجر شده است. شهادت حضرت علیاصغر (ع) نیز از همین موارد به شمار میرود و باعث شده است انعکاس شهادت آن حضرت، برجسته تر از قبل ادامه یابد.
نگارنده در این بخش، به سبب حجم بالای آثار تألیف شده، تنها به انعکاس شهادت حضرت علیاصغر (ع) در تاریخنگاری عاشورا در برخی از آثار بهعنوان نمونه میپردازد. نام نبردن از برخی منابع در این پژوهش، دلیل بر کماهمیتی آن نیست و کمبود زمان و نیز حجم بالای این آثار در عصر حاضر، سبب عدم اشاره به آنهاست.
5-1 کتاب مقتل امام حسین (ع)، تألیف پژوهشکده باقرالعلوم
این کتاب از جمله آثاری درباره تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر، به واقعه کربلا و شهادت حضرت علیاصغر (ع) میپردازد. نویسندگان به سبب شناختی جامع از واقعه کربلا و منابع آن، در این کتاب با توجه به منابع مهم و اصیل، به شهادت حضرت علیاصغر (ع) اشاره میکنند. این مقتل همانند منابع دست اول تاریخنگاری عاشورا بر شیرخوار بودن طفل و شهادت در ششماهگی تأکید میکند. همچنین در این اثر به همه گزارشها مختلف در چگونگی شهادت حضرت علیاصغر (ع) اشاره شده است:
چون حسین (ع)، شهادت جوانان و دوستانش را دید، تصمیم گرفت با خون خویش به نبرد دشمن بپردازد. صدا زد: «آیا کسی هست که از حرم رسول خدا( دفاع کند؟ آیا یکتاپرستی هست که درباره ما از خدا بترسد؟ آیا یاریگری هست که با یاریکردن ما به خداوند امید داشته باشد؟ آیا یاوری هست که در یاری ما دیده اجر الهی بدوزد؟» صدای زنان به ناله بلند شد. به طرف درِ خیمه رفت و به زینب (س) گفت: «کودک کوچکم را بده تا با او خداحافظی کنم». او را گرفت؛ خواست او را ببوسد که حرمله ملعون تیری افکند و بر گلوی کودک نشست و او را شهید کرد. به زینب فرمود: «او را بگیر». آنگاه با مشت خود، خون گلوی طفل را به آسمان پاشید. (رفیعی پور علوی، 1384: 358)
5-2 تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا
این کتاب، از جمله آثار پژوهشی درباره عاشوراست که به تاریخنگاری این واقعه در عصر حاضر تعلق دارد. این اثر نیز به شهادت حضرت علی اصغر (ع) بر پایه منابع اولیه اشاره میکند. نویسندگان، درباره شهادت حضرت علی اصغر (ع) چنین میآورند:
از مصائب بزرگ روز عاشورا و از حوادث مسلّم این روز، شهادت طفل شیرخوار امام حسین است که افراد سپاه عمر سعد، با بیرحمی او را به شهادت رساندند و جنایت نابخشودنی دیگری بر جنایاتشان افزودند. (پیشوایی، 853:1389)
5-3 عاشورا؛ انگیزه، شیوه و بازتاب
کتاب مورد بحث، نوشته محمد فاضل استرآبادی درباره واقعه عاشورا و بازتاب این واقعه است. نویسنده، به شهادت حضرت علی اصغر (ع) توجهی ویژه دارد. منابع عصر حاضر همانند کتاب «عاشورا؛ انگیزه، شیوه و بازتاب»، قاتل حضرت علیاصغر (ع) را حرمله بن کاهل اسدی ذکر میکند:
زنان با شنیدن این سخنان با صدای بلند ناله سر دادند. امام به خیمه آمد و به زینب (س) گفت: «کودک کوچکم را به من ده که با او وداع کنم». او را گرفت و سر به او نزدیک کرد که ببوسد؛ ناگهان حرمله بن کاهل اسدی تیری به گلوی او زد که او را ذبح کرد. (استرآبادی، 692:1391)
5-4 فلسفه و عوامل جاودانگی نهضت عاشورا
نویسنده به شهادت حضرت علیاصغر (ع) چنین میپردازد:
یکی از اسناد محکم خباثت یزیدیان در جریان عاشورا، کشتن و شهادت اطفال است که حدود پانزده تن از شهدای کربلا در این مقطع سنین بودند و کوچکترین آنها علیاصغر (ع) است که شهادت دلخراش و غمانگیزی دارد. (بهشتی، 219:1387)
5-5 مقتل امام حسین بر اساس منابع کهن
نویسنده کتاب ، مرضیه محمدزاده ، شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع) را با توجه بر منابع کهن و روایتهای گوناگون در اینباره چنین نقل میکند:
امام حسین (ع) در آخرین لحظات، پیش از آنکه به میدان جنگ برود، از خواهرش زینب خواست که طفل خردسالش را به دست او بدهد. امام در حالی که میکوشید کودک شیرخوار تشنهاش را که گریه میکرد ، آرام کند و او را به بازوهایش فشار میداد تا آرام گیرد و از او خداحافظی کند. در این هنگام، حرمله بن کاهل اسدی ، تیری به سوی او پرتاب کرد. تیر به گلوی کودک نشست و خون از گلویش جوشید. (محمدزاده، 228:1394)
5-6 گزارش مستند و تاریخی از حوادث روز عاشورا
نویسنده همانند دیگر نویسندگان عاشوراپژوه، به ماجرای شهادت حضرت علیاصغر (ع) میپردازد:
اندوهبارترین حادثه عاشورا، شهادت کودک خردسال است. تمام تاریخنویسان، ماجرای شهادت کودکی را بازگو کردهاند که در تنهاترین لحظات سیدالشهدا (ع) با تیری که بر گلویش نشست در آغوش امام جان داد. (غلامعلی، 97:1391)
5-7 مقتل شمس
محمدجواد صاحبی در این کتاب، گزارشهای گوناگونی درباره شهادت فرزندان امام حسین آورده است. یکی از این گزارشها، شرح شهادت کودکان امام حسین (ع) است:
حسین (ع) اندکی بر در خیمه نشست. در این حال، کودک خردسال وی عبدالله که مادرش رباب نام داشت نزد وی آمد. آن حضرت او را به آغوش کشید و در دامان خود نشانید. مردی از بنی اسد، تیری به سوی او پرتاب کرد که بر گلوی آن کودک جای گرفت و وی را در خون کشید. حسین (ع) دست خویش را در زیر گلوی طفل گرفت و خون او را به آسمان پاشید. (صاحبی ، 236:1373)
5-8 عاشورا ؛ حماسه جاویدان
بعید نیست که امام (ع)، علی اصغر را به سوی سپاه عمر بن سعد آورد که به مردم زمان خود و نسلهای آینده بفهماند حکومت طاغوتی اموی، انسانها را مسخ کرده و از هویت انسانی و انسانیت دور ساخته است؛ تا آنجا که به جای دادن آب به کودک تشنهلب، گلویش را با تیر دریدند. (شفیعی مازندرانی، 71:1381)
5-9 دانشنامه امام حسین (ع)
این اثر، پژوهشی جامع از واقعه کربلاست که نویسندگان آن، برای جمعآوری و تحلیل واقعه کربلا، تلاش فراوانی داشتهاند. یکی از قسمتهای مهم کتاب مذکور، انعکاس شرح و گزارشهای شهادت حضرت علی اصغر (ع) است:
برخی منابع، از فرزند دیگری برای امام حسین (ع) به نام علی اصغر یاد کردهاند که در کربلا به شهادت رسید. گفتنی است برخی مصادر نیز نام وی را عبدالله گزارش کردهاند و بعید نیست علاوه بر علی اکبر، دو فرزند دیگر امام یکی به نام علی اصغر و دیگری به نام عبدالله در عاشورا شهید شده باشند. (ریشهری، 345:1388-347)
6. تحلیل و بررسی انعکاس شهادت حضرت علیاصغر در عصر حاضر
شهادت مظلومانه حضرت علی اصغر (ع) در تاریخنگاری عاشورا انعکاس فراوان داشته است. منابع دست اول تاریخی و مقاتل تألیف شده، هر یک تصویری غمبار از این واقعه ترسیم کردهاند. منابع بعدی نیز تحت تأثیر این منابع، به واقعه کربلا به ویژه شهادت طفل شیرخوار امام حسین (ع) پرداختهاند. این روند در تاریخنگاری عاشورا ادامه داشته است اما عصر حاضر، یکی از دورههای مهم در تاریخنگاری عاشورا به شمار میآید که از لحاظ کمّی و کیفی، حجمی بالا از پژوهش را به خود اختصاص داده است. تاریخنگاران عاشورا در عصر حاضر، با دیدی تحلیلی به واقعه کربلا میپردازند. عاشوراپژوهانِ عصر حاضر براساس منابع دست اول و مقاتل اولیه، سعی در گزارش واقعه کربلا و شهادت حضرت علیاصغر (ع) دارند. انعکاس شهادت حضرت علیاصغر (ع) در تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر، دارای چند ویژگی ذیل است:
6-1 تأثیرپذیر از منابع دست اول در شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع)
تأکید بر منابع دست اول و مقاتل اولیه، در تاریخنگاری عاشورا در عصر حاضر، فراوان دیده میشود. در برخی از آثار، منابع دستهبندی شدهاند و روایتهای گوناگون درباره شهادت حضرت علیاصغر (ع) مورد تحلیل قرار گرفتهاند. بر همین اساس، اگرچه در نام آن حضرت و کنیه وی اختلافنظرهایی جزئی وجود دارد، بسیاری از منابع، بر طفل بودن و نحوه شهادت ایشان در شش ماهگی اتفاق نظر دارند.
6-2 استفاده از شعر برای شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع)
از جمله ابزاری که برای کمک به درک و تأثیرگذاری واقعه کربلا در عصر حاضر به کار میرود، استفاده از رسانه شعر است. درباره حضرت علیاصغر (ع) اشعار گوناگونی سروده شده است که نشان از اهمیت ایشان در نزد شعرا دارد:
حرمله شوم ز تیر خدنگ کرد لب تشنه، زخون لالهرنگ
ای فلک آن تیر چو جست از کمان کرد چه با کودک شیرینزبان
حنجر آن طفل چو گل چاک شد نالۀ آن شاه بر افلاک شد
(احمدی بیرجندی،50:1386)
همچنین بازتاب شهادت حضرت علیاصغر (ع) در شعر نو، جلوهای از توجه شاعران عصر حاضر در سرودن اشعار برای اوست:
«ای غنچه نشکفته پژمرده، بهارت کو؟» (شاهرخی،کاشانی،137:1388)
در برخی اشعار، شهادت طفل شیرخوار به زبانی شیوا و ساده به تصویر کشیده شده است:
علیاصغر، علیاصغر بخواب ای غنچه پر پر
ز غم خون شد دل مادر، گلم لالا، گلم لالا
بخواب ای اصغر بابا ، بخواب ای نوگل زهرا
(کاظمی،10:1386)
نتیجهگیری
شهادت و ایثار، از جمله ویژگیهای مهم و اساسی شیعیان در طول تاریخ بوده به شمار میآید. شهادت سیدالشهدا (ع) و اصحاب و فرزندان ایشان از وقایع تلخ و گزارشهای غمبار در حوزه تاریخنویسی است و باعث شد مقتلنویسی (تاریخنگاری عاشورا) به عنوانی خاص برای شرح شهادت امام حسین (ع) و فرزندان و اصحاب ایشان تبدیل شود. این آثار، به شرح و چگونگی شهادت هریک از افراد سپاه امام حسین (ع) پرداختهاند که یکی از این گزارشها، شرح و چگونگی شهادت حضرت علیاصغر (ع) است.
علیاصغر، طفل ششماهه امام حسین (ع) در واقعه کربلا به دست گمراهان، مظلومانه به شهادت رسید. شهادت آن حضرت نشاندهنده بیرحمی و گمراهی افرادی است که امام حسین (ع) و فرزند ایشان را به شهادت رساندند. از اینرو در تاریخنگاری عاشورا که در قرون نخستین اسلامی، بهخصوص در قرن اول هجری قمری شکل گرفت، به شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع) پرداخته شد. منابع دست اول تاریخی و مقتلنگاران اولیه، با توجه به نزدیکی به واقعه کربلا، تصویری مستند از چگونگی شهادت آن حضرت در آثار خود ذکر کردند که این نوع نگاه، سالها امتداد مییابد. در عصر حاضر، به سبب پرداختن به واقعۀه کربلا با دیدی تحلیلی درباره شهادت امام حسین (ع)، آثار فراوانی با نام مقتل یا عنوانی نزدیک به آن نگارش یافته است که همگی این آثار به شهادت طفل شیرخوار امام حسین (ع) پرداختهاند. از مهمترین موارد انعکاس شهادت حضرت علیاصغر (ع)، برپایی مراسمی با نام «شیرخوارگان حسینی» است که باعث آگاهیبخشی جهان نسبت به حضرت علیاصغر (ع) شده است.
در این پژوهش، سعی شده است با دیدی توصیفی ـ تحلیلی به انعکاس و بازتاب شهادت حضرت علیاصغر (ع) از ابتدا تا عصر حاضر پرداخته شود زیرا پرداختن به این موضوع در عصر حاضر، یکی از رسالتهای مهم تاریخنگاری است و شرح شهادت حضرت علیاصغر (ع) روحیه ایثار و از خود گذشتی امام حسین (ع) و خاندان ایشان را نشان میدهد.
منابع
ابن طاووس، علی بن موسی (1380ش)، اللهوف علی قتلی الطفوف، در رواق چشمهای اشکبار، ترجمه و نگارش: علی کرمی، قم، حاذق.
ابیمخنف، لوط بن یحیی (1380ش)، نخستین گزارش مستند از نهضت عاشورا؛ ترجمه وقعه الطف، ترجمه: جواد سلیمانی، تصحیح: محمدهادی یوسفی غروی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
احمدی بیرجندی، احمد (1386ش)، سرو خونین و نو گل پرپر: سوگ سرودههایی برای دو شهید کربلا جناب علیاکبر و علیاصغر (ع)، مشهد، بنیاد پژوهشهای اسلامی.
استرآبادی، محمد فاضل (1391ش)، عاشورا انگیزه، شیوه و بازتاب، قم، انتشارات شیعهشناسی.
بهشتی، ابوالفضل (1387ش)، فلسفه و عوامل جاودانگی نهضت عاشورا، قم، بوستان کتاب.
پور امینی، محمدباقر (1388ش)، چهرهها در حماسه کربلا، قم، بوستان کتاب.
پیشوایی، مهدی (1392ش)، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا (ع)، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی.
خوارزمی، موفق بن احمد (1388ش)، شرح غم حسین (ع)، ترجمه تحقیقی بخش اصلی مقتل خوارزمی، ترجمه: مصطفی صادقی، قم، نشر مسجد جمکران.
دینوری، ابوحنیفه (1383ش)، اخبار الطوال، ترجمه: محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی.
رفیعی پور علوی، افتخار سادات (1384ش)، مقتل امام حسین (ع)، گردآورنده: گروه حدیث پژوهشکده باقرالعلوم (ع)، ترجمه: جواد محدثی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شرکت چاپ و نشر بینالملل.
رفیعی پور علوی، افتخار سادات (1394ش)، اصحاب امام حسین (ع)، قم، پیام هادی.
زرگری، نژاد (1393ش)، نهضت امام حسین (ع) و قیام کربلا، تهران، انتشارات سمت.
شاهرخی، محمود؛ عباس مشفق کاشانی (1388ش)، تجلی عشق در حماسه عاشورا؛ سرودههایی عاشورایی از شاعران گذشته و معاصر، تهران، انتشارات اسوه.
شفیعی مازندرانی، محمد (1381ش)، عاشورا، حماسه جاویدان، تهران، مشعر.
صحتی سردرودی، محمد (1385ش)، عاشورا، پژوهشی با رویکردی به تحریفشناسی تاریخ امام حسین (ع)، قم، خادم الرضا.
غلامعلی، احمد (1391ش)، گزارش مستند و تاریخی از حوادث روز عاشورا، تهران، سازمان اوقاف و امور خیریه.
فتاحی، حمید (1390ش)، الگوهای زندگی در مقتل حسینی، قم، میرفتاح قم.
کاشفی، حسین بن علی (1390ش)، روضه الشهدا، تصحیح: حسن ذوالفقاری و علی تسنیمی، تهران، معین.
کاظمی، اقدس (1386ش)، طفل صغیر کربلا، قم، نشر مثلث عشق.
کوفی، ابن اعثم (1372ش)، الفتوح، ترجمه: محمد بن احمد مستوفی هروی، تصحیح: غلامرضا طباطبایی مجد، تهران، انتشارات آموزش انقلاب اسلامی.
محمدزاده، مرضیه (1394ش)، مقتل امام حسین (ع) بر اساس متون کهن، تهران، امیرکبیر.
محمدی ریشهری، محمد (1388ش)، دانشنامه امام حسین (ع) بر پایه قرآن، حدیث و تاریخ، قم، دارالحدیث.
مکارم شیرازی، ناصر؛ نعمت الله صفری فروشانی (1397ش)، نقش شیعیان در شاخههای تاریخنگاری، قم، امام علی بن ابیطالب.
موسوی وادقانی، احمد (1387ش)، یاران کوچک حسین (ع)، تهران، انتشارات قدیانی.