مقدمه:
تشکیل دولت صفویه در قرن دهم ه.ق یکی از رویدادهای مهم تاریخ ایران محسوب میشود: اولا ایران از نظر سیاسی دارای حکومتی به معنای امروز میگردد، زیرا که به هنگام روی کار آمدن دولت صفوی، ایران یک واحد سیاسی یکپارچه نبود. در ناحیه شمال، در منطقه خراسان، دولت تیموری حسین بایقرا تشکیل گردیده بود، در مازندران حدود ده سلسله محلی حکومت میکردند، سه حکومت محلی در ارمنستان و آذربایجان قدرت را در دست داشتند. نواحی جنوبی، غربی و سیستان را هم حاکمانی مستقل اداره میکردند. صفویان سلسلهای حکومتی را ایجاد کردند که از مبانی قبیلهای سرچشمه گرفته بود و به تدریج تمام ایران را به تصرف خود در آوردند. بر این اساس پیدایش دولت صفوی را باید سرآغاز عصر تازهای در حیات سیاسی و مذهبی ایران دانست که بر اساس مذهب تشیع موجب استقلال ایران گردید.
نگاهی به ساختار کلی کتاب:
کتاب «تاریخ و جلوههای عزاداری امام حسین علیهالسلام در ایران با تکیه بر دوره صفویه»، پایاننامه کارشناسی ارشد رشته ایرانشناسی جناب آقای اصغر حیدری است که در سال 1385 دفاع شده و در سال 1389 از سوی موسسه مطالعات تاریخ معاصر به صورت کتاب منتشر گردیده است. «خلیفهگزینی بعد از پیامبر اسلام و 10 مقاله تاریخی»، «آیتالله شریعتمداری به روایت اسناد» و «حزب خلق مسلمان ایران از ظهور تا سقوط» نیز از کتابهای اصغر حیدری به شمار میرود.
کتاب «تاریخ و جلوههای عزاداری امام حسین (ع) در ایران با تکیه بر دوره صفویه» از دو بخش تشکیل شده که بخش نخست آن شامل پنج فصل با عنوانهای «قیام امام حسین (ع) و سیر عزاداری در ایران»، «روی کار آمدن صفویان و گسترش مراسم عزاداری امام حسین (ع)»، «هزینهها و حواشی مراسم عزاداری»، «جلوههای عزاداری در عصر صفویه به گزارش سیاحان خارجی» و «جلوههای عزاداری امام حسین (ع) در عصر قاجار» است: بخش دوم کتاب که مقالههای پیوستی است، با عنوانهای «مذهب و سیادت شیخ صفیالدین اردبیلی (نقد و رد نظریات احمد کسروی)»، «صفویان، مذهب تشیع و تسنن» و «ایرانیان در اردوی امام حسین (ع) و سپاه مختار» به اثبات ریشه و علاقه ایرانیان پیش از صفویه به امام حسین (ع) میپردازد.
دوره حکومت آلبویه، یکی از مقاطع بسیار مهم در تاریخ تشیع است و در حقیقت از این زمان است که ما میبینیم شیعیان تحت لوای امرای آلبویه آشکارا به انجام شعائر دینی خود میپردازند. سؤالی که قابل پرسش است اینکه اگر ما ریشههای جریان عزاداری و سنتهای مرتبط بدان را در دورههای تاریخ باستان خود داریم، آیا این سنتها و الگوها تا زمان قدرتگیری آلبویه در ایران بعد از اسلام قابل بررسی نیست؟
نقد و بررسی محتوایی کتاب:
پژوهش حاضر با چند سؤال و فرضیه شروع میشود؛ مهمترین سؤالاتی که مطرح میشود، عبارتند از: ریشههای عزاداری مردم در دوره صفوی را در کدام مقطع تاریخی ایران میتوان یافت؟ صفویان چه استفادهای از گسترش عزاداریهای محرم کردند؟ سیر و بسط و یا تغییر و جایگزینی نمادهای عزاداری عصر صفوی چگونه بوده است؟ و…
نویسنده محتوای اولین فصل کتاب خود را برای پاسخگویی به اولین سؤال خود تدوین کرده است. آن چیزی که در این فصل در اولین نگاه قابلتأمل است، عدم جامعیت مباحث و نیز وجود برخی مباحث زائد است.
نویسنده در این فصل، نگاهی اجمالی دارد به جلوههای مختلف عزاداری در ایران باستان و از این راه تلاش میکند تا اثبات کند که عزاداری ریشه در تاریخ ایران باستان دارد و از این رو از عزاداری کیومرث در مرگ فرزندش سیامک که به دست دیو کشته شده بود، از عزاداری فریدون آن هنگامی که سر بریده فرزندش ایرج را دید و یا آن هنگامی که مردم سیستان به پیشباز رستم که تابوت حامل جنازه سهراب را میآورد و... مثال میزند و از برخی مراسم خاص عزاداری نظیر سیاه بر تن کردن، خراشیدن صورت توسط زنان، سیاه کشیدن بر حیوانات و خانهها و... نام میبرد. سیره ائمه در عزاداری امام حسین (ع)، عزاداری اهل سنت برای امام حسین (ع)، عزاداری امام حسین (ع) در زمان آلبویه و دوره بعد از آن از مهمترین مباحث این فصل است که در این باره چند نکته بسیار مهم قابلتأمل است:
دوره حکومت آلبویه، یکی از مقاطع بسیار مهم در تاریخ تشیع است و در حقیقت از این زمان است که ما میبینیم شیعیان تحت لوای امرای آلبویه آشکارا به انجام شعائر دینی خود میپردازند. سؤالی که قابل پرسش است اینکه اگر ما ریشههای جریان عزاداری و سنتهای مرتبط بدان را در دورههای تاریخ باستان خود داریم، آیا این سنتها و الگوها تا زمان قدرتگیری آلبویه در ایران بعد از اسلام قابل بررسی نیست؟ مسألهای که نویسنده محترم بدان نپرداخته است. در بحث عزاداری امام حسین (ع) در دوره بعد از آلبویه، نویسنده نگاه بسیار کوتاهی با تاکید بر دوره ایلخانی دارد. در صورتی که به نظر میرسد، یکی از دورههای تاریخی بسیار مهم برای بررسی سیر تاریخی عزاداری امام حسین (ع) در ایران، دوره حکومت سربداران در سبزوار است که بدان اصلا توجه نشده است. اگر چنانچه سیر تحول و تطور عزاداری در ایران تا دوره صفوی بهصورت سلسلهای و یا قرن به قرن بررسی میشد، علاوه بر جامعیت بحث باعث انسجام مطالب نیز میگردید.
دومین فصل کتاب، با عنوان روی کار آمدن صفویان و گسترش مراسم عزاداری امام حسین (ع) است. نویسنده در این فصل در ابتدا به چگونگی شکلگیری دولت صفوی میپردازد و در این راه همکاری علما با دولت را بسیار مؤثر میداند. سپس نگاه کوتاهی دارد به ویژگیهای کتاب روضه الشهدا و شاعران مرثیهسرای عصر صفوی و در نهایت به معرفی دو نسخه خطی در مرثیهسرایی برای امام حسین (ع) میپردازد.
نویسنده در صفحه 59 از نقش علما در دولت صفوی سخن میگوید و مینویسد: «علمای بزرگ شیعی عصر صفوی که مورد حمایت قرار میگرفتند عبارتند از: محقق کرکی، شیخ ابراهیم قطیفی، شیخ حسین عاملی...» این در حالی است که محقق کرکی و شیخ ابراهیم قطیفی را نمیتوان در کنار هم قرار داد چرا که محقق کرکی با فراز و نشیبهای مختلف در کنار دولت صفوی قرار گرفت و به همکاری پرداخت در حالی که در طرف مقابل قطیفی، محقق کرکی را به علت همکاری با دولت صفوی بارها مورد انتقاد قرار میدهد.
در این فصل مانند فصل گذشته، شاهد آن هستیم که در بیان مباحث ارائه شده هیچ انسجام و پیوستگی وجود ندارد. در این فصل از نویسنده انتظار میرفت که نگاه جامع بر سیر تحول و تطور و چگونگی اجرای مراسم عزاداری در محرم در دوره صفوی داشته باشد که متأسفانه این بحث انجام نشده است. به عنوان مثال خواننده در این قسمت انتظار دارد بتواند به این رهیافت برسد که از زمان شکلگیری دولت صفوی در ایران تا پایان صفوی، انجام مراسم عزاداری امام حسین (ع) در ایران چه مسیری را طی کرده است. همانگونه که خود نویسنده هم اشاره کرده سفرنامههای اروپائیان با تطبیق منابع داخلی برای ترسیم سیر تحول و تطور عزاداری امام حسین (ع) در ایران بسیار مناسب است. به نظر میرسد اگر نویسنده بحثهای مستقلی را که برای کتاب روضه الشهدا و یا معرفی نسخههای خطی در مرثیهسرایی امام حسین (ع) را در خدمت بحث اصلی خود یعنی سیر تحول و اینکه هر کدام از این مباحث و یا نوشتهها در چه دورهای به وجود آمدند و چه تغییری در انجام مراسمها به وجود آوردند، قرار میداد، مطمئنا بر غنای بحث و نیز انسجام و پیوستگی آن نیز میافزود. حتی جالب است اشاره کنیم که در فصلهای بعدی هم این اتفاق نمیافتد بلکه نویسنده از لابهلای نوشتههای سیاحان غربی به بیان برخی سنتهای محرم در دوره صفوی میپردازد. بنابراین مباحث ارائه شده در این فصل گویای چگونگی گسترش مراسم عزاداری امام حسین (ع) در دوره صفوی نیست. در این فصل هم چند بحث نویسنده به لحاظ محتوایی قابلتأمل است که به یک مورد آن اشاره میکنیم:
نویسنده در صفحه 59 از نقش علما در دولت صفوی سخن میگوید و مینویسد: «علمای بزرگ شیعی عصر صفوی که مورد حمایت قرار میگرفتند عبارتند از: محقق کرکی، شیخ ابراهیم قطیفی، شیخ حسین عاملی...»
این در حالی است که محقق کرکی و شیخ ابراهیم قطیفی را نمیتوان در کنار هم قرار داد چرا که محقق کرکی با فراز و نشیبهای مختلف در کنار دولت صفوی قرار گرفت و به همکاری پرداخت در حالی که در طرف مقابل قطیفی، محقق کرکی را به علت همکاری با دولت صفوی بارها مورد انتقاد قرار میدهد.
فصل سوم کتاب با عنوان هزینهها و حواشی مراسم عزاداری تدوین شده است.
اطعام عزاداران، تهیه وسایل و ابزارهای عزاداری و ساختن سقاخانهها و حسینیهها از مهمترین هزینههایی بود که منابع مالی آنها از طریق کمکهای مردمی و وقف تأمین میشد. از سویی دیگر طبق نوشته نویسنده، ما در این دوره شاهد درگیری بین گروههای مختلف شیعی از جمله حیدریها و نعمتیها در مراسم عزاداری هستیم. حیدریها که در حقیقت پیروان قطبالدین حیدر و نعمتیها پیروان شاه نعمتالله ولی بودند.
در فصل چهارم اثر فوق، نویسنده به بیان برخی از جلوههای عزاداری در عصر صفوی بر اساس گزارشهای سیاحان خارجی میپردازد.
هیئتهای عزاداری محلات، سخنرانیهای مذهبی، تعزیه و شبیهخوانی، استفاده از ابزارآلات موسیقی، قمهزنی، وضع ظاهری عزاداران و احسان و اطعام از مهمترین مباحث این فصل است که نویسنده از میان سفرنامههای غربیان به تشریح آنها میپردازد. برای نمونه فیگوئرا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول درباره استفاده از آلات موسیقی در ماه محرم مینویسد:
در آخرین روز عزاداری، همه مردم خرده پای شهر اصفهان در حالی که پرهایی بر عمامهها و کلاههای خود زدهاند، با طبل و سنج در دست گرد میآیند و دسته دسته در محلهها و میدانهای عمومی شهر حرکت میکنند. آنتونیو دوگوا - کشیش اسپانیایی - در شرح عزاداری مردم شیراز مینویسد: «دستهجات عزاداری روزها فریادزنان در کویها میگردند و با نوای موزیک نوحه میخوانند.»
فصل پنجم تحت عنوان جلوههای عزاداری امام حسین (ع) در عصر قاجار است.
همه ویژگیها و سنتهای عزاداری از دوره صفوی به دوره قاجاریه منتقل شد. با این حال ما در دوره قاجاریه شاهد آن هستیم که برخی تفاوتها به وجود آمده است. از جمله سبک و شیوههای انجام مراسم تعزیه دوره قاجاریه نسبت به دوره صفوی پختهتر و با دقت بیشتری اجرا میگردید. از سویی دیگر ما در این دوره شاهد نقش دربار و به تعبیر روشنتر، اندرونی دربار در برپایی مجالس عزاداری ماههای محرم هستیم و این چیزی است که در دوره صفوی مانندی ندارد و یا گزارش نگردیده است. همچنین این نکته نیز قابلتأمل است که هر ساله در ماه محرم تعدادی از زندانیان مورد عفو و بخشش قرار گرفته و از زندان آزاد میگردیدند.
بخش دوم کتاب حاضر هم مقالههای پیوست از جمله مذهب و سیادت شیخ صفیالدین اردبیلی، نقد و رد نظریات احمد کسروی - صفویان، مذهب تشیع و تسنن - ایرانیان در اردوی امام حسین (ع) و سپاه مختار است.