در این مقاله به بررسی ضرورت بازسازی، توسعه و زیباسازی اماکن متبرکه و قبور ائمه (ع) و هزینه نمودن در این راه با وجود مسائل و مشکلاتی که با ریشه مادی در جامعه وجود دارند؛ می‌پردازیم. در این راستا با دلائل عقلی آغاز نموده و در انتها به نمونه‌هایی از دستورات پیامبر اکرم (ص) و ائمه (ع) در رابطه با اهمیت این موضوع می‌پردازیم.

 

ضرورت بازسازی اماکن متبرکه با وجود مشکلات مالی جامعه چیست؟

«آیا درست است که برای بازسازی، توسعه و زیباسازی اماکن متبرکه هزینه کنیم؟ آیا بهتر نیست به جای این‌گونه هزینه‌ها، پول (پول مردم) را صرف بهبود وضعیت مستمندان کنیم؟» این سؤال‌ها و سؤال‌هایی از این نوع، هر از چند گاهی از گوشه و کنار به گوش می‌رسند. در این نوشتار کوتاه، سعی بر آن است که این موضوعات، به اجمال، بررسی شوند.

پیش از پرداختن به بحث فوق، لازم است تأکید شود که در این‌جا هزینه نمودن برای ریشه‌کنی فقر، انکار نمی‌­گردد، بلکه کمک به مستمندان، از نگاه تمامی مسلمانان و شیعیان عملی پسندیده و بلکه موکد است. بسیاری از افرادی که پول خود را صرف هزینه‌­های مقابر اولیای دین می­‌کنند، کمک­‌های شایانی نیز به افراد تهی­دست می­‌نمایند. مطالبی که در ادامه مایل به بیان آن هستیم، در اثبات پسندیده بودن هزینه‌هایصرف شده برای حرم­‌های شریفه، در کنار کمک­‌های مادی و معنوی به افراد مستمند است.

پیش از صحبت درباره خوبی و یا بدی این مسأله، لازم است روشن شود که محل استحصال هزینه‌های فوق از کجاست. غالباً افرادی که این‌گونه سؤالات را مطرح می‌نمایند، با اشاره به این‌که این هزینه‌ها توسط «ستاد بازسازی عتبات عالیات» صورت می‌گیرد، برداشت آن‌ها را از محل بیت‌المال می‌دانند. این‌که آیا همگی این مخارج توسط این ستاد صورت می‌گیرد یا خیر و این‌که آیا تمام درآمد این ستاد از محل بیت‌المال (مالی که متعلق به مردم ایران است) است یا خیر، نیازمند بررسی‌های جداگانه‌ای هستند که در این نوشتار نمی‌گنجد؛ اما می‌توان به صورت کلی بیان کرد که:

«مال متعلق به شخص دیگر، بدون رضایت او قابل هزینه کردن نیست».

این جمله مورد اتفاق در بین تمامی افراد متشرع به دین اسلام است و یقیناً افرادی که در کار بازسازی و زیباسازی اماکن متبرکه دست اندر کار هستند از این گروه‌اند. حال اگر اثبات شود که گروهی مال دیگران را بدون اجازه آن‌ها هزینه می‌کنند، این کار آن‌ها محکوم است.

در مقابل باید توجه داشت، در صورتی که محل درآمد ستاد بازسازی و موارد مشابه آن، از محل نذورات مردمی باشد که به نیت بازسازی و زیباسازی این اماکن اهدا شده‌اند -که معمولاً نیز این‌چنین است- هزینه کردن این اموال، جز برای این منظور، غیر مشروع و حرام است!

علاوه بر تمامی این مطالب، ذکر این نکته نیز مهم است که امروزه در جوامع مدنی، اکثریت مردم حقی را برای دولت در خصوص هزینه نمودن منابع تحت اختیارش در مصارف عمومی قائلند. با توجه به این نکته و هم‌چنین در نظر داشتن جمعیت چند ده میلیونی زوار ایرانی که سالانه به زیارت حرم­‌های شریف می‌­روند، می­‌توان نتیجه گرفت که حتی اگر از منابع مالی تحت اختیار دولت نیز در این زمینه خرجی متناسب با تعداد افراد زائر صورت گیرد، از دید بسیاری از مردم معقول است.

با روشن شدن این مسأله، سؤال دیگری که باید به آن پرداخت این است که آیا هزینه کردن (از حساب بانی مخارج) در قبور ائمه (ع) بهترین استفاده از منابع مالی است و آیا محل بهتری برای هزینه کردن آن وجود ندارد؟

در ابتدا باید توجه نمود که اصولاً هر انسانی برای هزینه‌ کردن داشته‌های خود محل‌های مشروع متنوعی دارد. برای مثال شخصی که در اماکن متبرکه هزینه می‌کند، هزینه‌های دیگری نیز دارد و همین فرد ممکن است در موقعیت‌های دیگر، کمک‌های فراوانی به مستمندان نماید. در این‌جا اگر کسی ادعا نماید که چون کمک به مستمندان کار خوبی است، پس تمامی مخارج باید در این زمینه صورت گیرد، باید گفت: این سخن به این معناست که افراد تمامی مخارج خود از قبیل مخارج خوراک (بیش از مقداری که برای زنده ماندن لازم است)، پوشاک (بیش از مقداری که برای پوشش لازم است)، تحصیل و... را می‌بایست صرف کمک به مستمندان نمایند. بدیهی است خود فرد مدعی نیز چنین کاری را درست نمی‌داند و انجام نمی‌دهد.

تنها پرسش باقی مانده در زمینه ارزشمند بودن پرداخت کمک‌های مالی در قبور ائمه است. پاسخ این است که این عمل نه تنها مشروع، بلکه پسندیده و چه بسا لازم است. در اثبات این موضوع به ذکر چند دلیل می‌پردازیم.

تبلیغ «نمادهای نیک»، مطابق مرام‌های مختلف، همواره کار پسندیده‌ای به حساب می‌آید. این موضوع را می‌توان در میان تمام ملت‌ها مشاهده نمود، برای مثال معمولاً از شخصیت‌‌های بزرگ تقدیر به عمل می­‌آید و حتی پس از مرگ آن‌ها، یاد آن‌ها گرامی داشته می­‌شود، از مقبره آنان به عنوان نماد مکتب، نشانه افتخار، تحت عنوان میراث آن فرهنگ محافظت می‌‌شود. حجت‌های الهی، از شعائر و نشانه‌های دین خدا هستند. یکی از راه‌‌های بزرگداشت آنان، علاوه بر حفظ آثار و مکتب آن‌ها، حفظ و تعمیر قبور آنان است؛ مکان‌هایی که از آنان تعبیر به «بیوت نبی خدا» می‌شود (در اذن دخول این مکان‌های شریف می‌خوانیم). وقتی خانه‌ای منسوب به پیامبر خدا (ص) شده است، به این معناست که این مکان برای ایشان بسیار عزیز است.

تعمیر و زیباسازی قبور ائمه اطهار (ع)، تعظیم شعائر الهی است و قرآن مجید آن را نشانه تقوای قلوب و تسلط پرهیزگاری بر دل‌ها می‌‌داند: «وَ مَنْ یُعَظِّمْ شَعائِرَ اللّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوبِ». [1] مقصود از شعائر در این آیه، نشانه‌‌های دین الهی است. در اسلام در کنار تأکید بر حقیقت و روح تعالیم و معارف دینی، به امور ظاهری نیز اهمیت داده شده است.

قرآن مجید به روشنی به ما دستور می‌‌دهد که به بستگان و خویشاوندان پیامبر گرامی (ص) مهر ورزیم: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ أَجْرًا إِلاَّ الْمَوَدَّهَ فِی الْقُرْبى» [2] و مسلماً یکی از راه‌های ابراز علاقه به خاندان رسالت، حفظ و بزرگداشت مرقدهای آنان است. همین عشق و علاقۀ فراوان شیعیان به اهل بیت (ع) سبب شده که آنان همواره سعی کرده‌‌اند زیباترین هنرهای معماری، آینه‌کاری و کاشی‌‌کاری را در حرم‌ها و بناهای متعلق و منتسب به ایشان، به کار برند و ارزنده‌‌ترین و با ارزش‌‌ترین فلزات، مانند طلا، نقره و سایر جواهرات را وقف آن قبور مطهر نمایند و در تزیین گنبد و بارگاه آن بزرگان استفاده کنند. این‌ها، نشانه تعظیم شعائر و بیان‌گر شکوه و اجلال آن بزرگواران نزد مردم است، به گونه‌ای که دیدن این حرم‌های نورانی، یادآور عظمت معنوی و مقام والای صاحب آن بارگاه می‌شود.

روایات بسیار متعددی با مضمون تأکید بر زیارت قبور حجج الهی وجود دارد. [3] تأمین امکانات و زیباسازی این اماکن، می‌تواند در ایجاد احساس امنیت و آرامش زائران، نقش به سزایی داشته باشد و در حقیقت نوعی خدمت به زوار تلقی شود.

از طرف دیگر این زیباسازی‌ها می‌تواند باعث شود که افرادی که با ائمه اطهار آشنایی چندانی ندارند، با دیدن این زیبایی‌ها درباره شخصیت صاحبان این مقبره‌ها کنجکاو شده و به تحقیق در این زمینه بپردازند و همین امر می‌تواند زمینه هدایت آن‌ها را فراهم سازد و مشخص است که هدایت افراد، ارزشی فراتر از تصور دارد. [4] حتی می‌توان ادعا کرد تکریم و تجلیل یک شخصیت بی‌نظیر در کل بشریت مانند حجت خداوند، می‌بایست تفاوتی با تکریم دیگر شخصیت‌های مورد احترام و یا سلاطین داشته باشد، تا تصور نوعی هم‌سانی برای بینندگان حاصل نشود. به عبارت دیگر هزینه‌ای که در این زمینه صورت می‌گیرد را باید در مقایسه با بزرگی مقام اهل بیت (ع)، در نظر گرفت، «هیچ اسرافی در خیر نیست». [5]

در این‌جا مناسب است اندکی نیز از لحاظ کمی به این خرج‌ها دقت شود.

در ابتدا در مورد طلای مورد استفاده در گنبدها باید گفت که در واقع این طلاها، ورقه‌های نازکی هستند که روی گنبد کشیده می‌شوند. با توجه به این‌که طلا، فلزی است که هرگز زنگ نمی‌زند، تیره نمی‌شود و همیشه شفافیت خود را حفظ می‌کند، شاید جز معدود گزینه‌های موجود برای پوشش گنبد باشد.

بعضاً دیده می‌شود که برخی معترضین، علت فقر، سیاه‌بختی، محرومیت، شوریدگی و سایر مشکلات ایرانیان، علی‌رغم ثروت بی‌حدشان در منابع نفت و گاز و طلا و مس و سایر فلزات را هزینه‌های انجام شده در بازسازی و زیباسازی اماکن متبرکه می‌دانند و یا به آن مربوط می‌دانند! در این نکته علاوه بر پاسخ‌های ذکر شده در مورد محل استحصال این هزینه‌ها و احترام به حق مالکیت بانیان این خرج‌ها، باید گفت:

با یک محاسبه سرانگشتی می‌توان مشاهده کرد که با سرشکن شدن هزینه‌های بازسازی، توسعه و زیباسازی این محل‌ها بر تعداد فقرا، چه مقدار مشکلات فقر ریشه‌کن خواهد شد؛ در صورت محاسبه خواهیم دید که به هر فرد فقیر بیشتر از چند هزار یا حداکثر چند ده هزار تومان نخواهد رسید. حال می‌توان پول ناچیزی که به هر فرد فقیر می‌رسد را با اثر تربیتی موجود در این اماکن مقایسه نمود؟!

مطلب دیگر این است که در تمام دنیا، مخارج عرفی به سمت ریشه‌کنی فقر پیش نمی‌رود و حتی در بسیاری از موارد عقلانی نیز نیست. در ایران نیز هزینه‌های بسیاری توسط ارگان‌های مختلف دولتی انجام می‌شود، که از درآمدهای ملی به دست آمده است (بر خلاف هزینه‌های حرم‌های ائمه (ع))؛ اما توجیه بسیاری از آن‌ها اثبات نشده است. به عنوان مثال می‌توان به این موارد اشاره کرد: هزینه در راه پیشرفت علوم (بدون ارزیابی میزان سوددهی)، هزینه‌های ساخت مکان‌های تفریحی، هزینه ساخت ساختمان‌های خاص (مانند برج‌ها)، هزینه‌های تحقیقات فضایی و علوم محض و... . در این‌جا سؤال این است که چرا تا این مقدار حساسیت بر بازسازی اماکن مقدسه شیعیان وجود دارد، در حالی که هزینه‌های آن از محل درآمدهای ملی و عمومی نیست (با وجود این‌که سود این اماکن برای عموم است)، اما کم‌تر مناقشاتی بر سر توجیه‌سنجی سایر خرج‌ها که از محل درآمدهای عمومی است، انجام می‌گیرد؟!

مطلب فوق شاهد این مدعاست که مقابر ائمه شیعه (ع)، از نمادها و سرمایه‌های شیعیان است و دشمنان شیعه تمام تلاش و حتی جان خود را بر سر راه نابودی آن گذاشته‌اند. این موضوع خود اهمیت مقابر اهل بیت (ع) را درهویت تشیع نشان می‌دهد. در صورتی که این هزینه‌هابی­‌فایده بود، دشمنان تا این حد برای مقابله با آن هزینه نمی‌­کردند.

مطالب فوق، اکثراً به دلایل عقلی بر صحت بازسازی و زیباسازی قبور ائمه اشاره داشت. در ادامه به چند دلیل نقلی می‌پردازیم. در قرآن کریم آمده است:

وَکَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَیهِمْ لِیعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَهَ لا رَیبَ فِیها إِذْ یتَنازَعُونَ بَینَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَیهِمْ بُنْیاناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذِینَ غَلَبُوا عَلى‌ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَیهِمْ مَسْجِداً. [6]

ترجمه: و این چنین مردم را متوجه حال آنها کردیم تا بدانند وعده (رستاخیز) خداوند حق است و در پایان جهان و قیام قیامت شکى نیست، در آن هنگام که میان خود در این باره نزاع مى‌کردند: گروهى مى‌گفتند بنائى بر آن بسازید (تا براى همیشه از نظر پنهان شوند و از آنها سخن نگوئید که) پروردگارشان از وضع آنها آگاه‌تر است (ولى آنها که از رازشان آگاهى یافتند و آن را دلیلى بر رستاخیز دیدند) گفتند ما مسجدى در کنار (مدفن) آنها مى‌سازیم (تا خاطره آنها فراموش نشود).

تفسیر: ظاهر تعبیر قرآن این است که اصحاب کهف سرانجام بدرود حیات گفتند و به خاک سپرده شدند و کلمه «علیهم» شاهد این مدعا است، سپس علاقه‌مندان به آنها تصمیم گرفتند معبدى در کنار آرامگاه آنان بسازند، قرآن این موضوع را در آیات فوق با لحن موافقى آورده است و این نشان مى‌دهد که ساختن معبد به احترام قبور بزرگان دین نه تنها حرام نیست (آن چنان که وهابی‌ها مى‌پندارند)، بلکه کار خوب و شایسته‌ اى است.

اصولا بناهاى یادبود که خاطره افراد برجسته و صفات آنان را زنده مى‌دارد، همیشه در میان مردم جهان بوده و هست و به نوعی قدردانى از گذشتگان، و تشویق براى آیندگان در آن نهفته. اسلام نه تنها از این کار نهى نکرده بلکه آن را مجاز شمرده است.

وجود این گونه بناها یک سند تاریخى بر وجود این شخصیت‌ها و برنامه و تاریخشان است، به همین دلیل پیامبران و شخصیت‌هایى که قبر آنها متروک مانده تاریخ آنها نیز مورد تردید و سؤال قرار گرفته است. این نیز واضح است که این گونه بناها کمترین منافاتى با مسئله توحید و اختصاص پرستش به اللَّه ندارد؛ زیرا احترام مطلبى است و عبادت و پرستش مطلبى دیگر. [7]

در روایتی از امام صادق (ع)، داریم:

عَنْ أَبِی عَامِرٍ السَّاجِیِّ وَاعِظِ أَهْلِ الْحِجَازِ قَالَ: أَتَیْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ ع فَقُلْتُ لَهُ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ مَا لِمَنْ زَارَ قَبْرَهُ یَعْنِی أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ وَ عَمَرَ تُرْبَتَهُ؟

قَالَ یَا أَبَا عَامِرٍ! حَدَّثَنِی أَبِی عَنْ أَبِیهِ عَنْ جَدِّهِ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ- عَنْ عَلِیٍّ ع أَنَّ النَّبِیَّ ص قَالَ لَهُ وَ اللَّهِ لَتُقْتَلَنَّ بِأَرْضِ الْعِرَاقِ وَ تُدْفَنُ بِهَا.

قُلْتُ یَا رَسُولَ اللَّهِ! مَا لِمَنْ زَارَ قُبُورَنَا وَ عَمَرَهَا وَ تَعَاهَدَهَا؟

فَقَالَ لِی یَا أَبَا الْحَسَنِ! إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قَبْرَکَ وَ قَبْرَ وُلْدِکَ بِقَاعاً مِنْ بِقَاعِ الْجَنَّهِ وَ عَرْصَهً مِنْ عَرَصَاتِهَا وَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ قُلُوبَ نُجَبَاءَ مِنْ خَلْقِهِ وَ صَفْوَتِهِ مِنْ عِبَادِهِ تَحِنُّ إِلَیْکُمْ وَ تَحْتَمِلُ الْمَذَلَّهَ وَ الْأَذَى فِیکُمْ فَیَعْمُرُونَ قُبُورَکُمْ وَ یُکْثِرُونَ زِیَارَتَهَا تَقَرُّباً مِنْهُمْ إِلَى اللَّهِ مَوَدَّهً مِنْهُمْ لِرَسُولِهِ أُولَئِکَ یَا عَلِیُّ الْمَخْصُوصُونَ بِشَفَاعَتِی وَ الْوَارِدُونَ حَوْضِی وَ هُمْ زُوَّارِی غَداً فِی الْجَنَّهِ

یَا عَلِیُّ! مَنْ عَمَرَ قُبُورَکُمْ وَ تَعَاهَدَهَا فَکَأَنَّمَا أَعَانَ سُلَیْمَانَ بْنَ دَاوُدَ عَلَى بِنَاءِ بَیْتِ الْمَقْدِسِ

وَ مَنْ زَارَ قُبُورَکُمْ عَدْلُ ذَلِکَ لَهُ ثَوَابُ سَبْعِینَ حَجَّهً بَعْدَ حَجَّهِ الْإِسْلَامِ وَ خَرَجَ مِنْ ذُنُوبِهِ حَتَّى یَرْجِعَ مِنْ زِیَارَتِکُمْ کَیَوْمَ وَلَدَتْهُ أُمُّهُ فَأَبْشِرْ وَ بَشِّرْ أَوْلِیَاءَکَ وَ مُحِبِّیکَ مِنَ النَّعِیمِ وَ قُرَّهِ الْعَیْنِ بِمَا لَا عَیْنٌ رَأَتْ وَ لَا أُذُنٌ سَمِعَتْ وَ لَا خَطَرَ َ عَلَى قَلْبِ بَشَرٍ وَ لَکِنَّ حُثَالَهً مِنَ النَّاسِ یُعَیِّرُونَ زُوَّارَ قُبُورِکُمْ بِزِیَارَتِکُمْ کَمَا تُعَیَّرُ الزَّانِیَهُ بِزِنَاهَا أُولَئِکَ شِرَارُ أُمَّتِی لَا نَالَتْهُمْ شَفَاعَتِی وَ لَا یَرِدُونَ حَوْضِی.

ترجمه: راوی از حضرت صادق (ع) می‌پرسد: ای فرزند رسول خدا! کسی که قبر امیرالمؤمنین (ع) را زیارت کند و قبر او را آباد و تعمیر کند چه پاداش و ثوابی دارد؟

حضرت صادق (ع) در پاسخ از جدش رسول خدا (ص) نقل می‌کند که خطاب به امیرالمؤمنین (ع) فرمود: به خدا قسم تو در سرزمین عراق کشته خواهی شد و در آن‌جا مدفون می‌شوی. امیرالمؤمنین (ع) می‌پرسد؟ یا رسول الله! کسی که قبر‌های ما را زیارت کند و آن را آباد کند و با آن قبرها مأنوس باشد چه پاداشی دارد؟

پیامبر (ص) فرمود: ای اباالحسن! خداوند قبر تو و فرزندانت را قطعه‌ای از قطعه‌ها و عرصه‌های بهشت قرار داده‌ است و دل‌های برگزیدگان خلقش و بندگانش را مشتاق زیارت شما قرار داده است. آن‌ها ذلت و خواری و اذیت را در راه زیارت شما تحمل می‌کنند و قبر‌های شما را برای تقرب به خدا و دوستی رسول خدا (ص) آباد می‌کنند و پی در پی قبور شما را زیارت می‌کنند.

یا علی (ع)! فردای قیامت، شفاعت خاص من شامل این‌ها است و این‌ها وارد بر حوض می‌شوند و زیارت‌کنندگان من خواهند بود.

یا علی! هرکس قبرهای شما را آباد کند و با آن‌ها مأنوس باشد مانند کسی است که به حضرت سلیمان (ع) در ساختن بیت المقدس کمک کرده است.

و هر کس قبور شما را زیارت کند ثوابش معادل حج واجب و هفتاد حج دیگر پس از آن است و وقتی بر می‌گردد از گناهانش بیرون می‌رود مانند کسی که از مادر متولد شده است. پس دوستان و دوستدارانت را به نعمت‌هایی که هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده و به ذهن هیچ انسانی خطور نکرده بشارت ده و جمعى از اراذل مردمان و بدترین خلق خدا سرزنش کنند زیارت‌‌کنندگان شما را به سبب زیارت، چنان‌که سرزنش مى‌کنند زناکاران را به زنا؛ این جماعت بدترین امت من هستند؛ ایشان را شفاعت نخواهم کرد و در حوض کوثر بر من وارد نخواهند شد. [8]

در انتها به عنوان نمونه به یکی از سؤالاتی که در این زمینه از مراجع پرسیده‌ایم و پاسخ ایشان را ذکر می‌کنیم:

با سلام

آیا هزینه کردن برای ساخت ضریح‌هایی از طلا و نقره برای حضرات اهل‌بیت (ع) در شرایطی که بسیاری از شیعیان و حتی غیر شیعیان در مخارج روزمره خود مانده‌اند درست است؟

لطفاً کامل توضیح دهید چون این بحث در فضای مجازی به صورت شبهه و سؤال بسیار مطرح شده است مخصوصاً بعد از رونمایی از ضریح جدید سیدالشهدا (ع).

با تشکر

 

پاسخ:

بسمه تعالی

السلام علیکم

1. مردم از اموال شخصی خود می‌پردازند.

2. همین مردم در هر مورد به کمک نیازمندان می‌شتابند.

3. با عظمت بودن مراقد مقدسه از شعائر است و عبادت است.

4. در روایت آمده که در صدر اسلام پیشنهاد شد ستار کعبه را که قیمتی بوده بفروش برسد. امیرالمؤمنین (ع) مانع شدند و در زمان ما ستارخانه خدا خیلی قیمتی است که قابل وصف نیست و با تشریفات خاصی سالی یک‌بار بافته می‌شود.

5. این سؤال هر چند به ظاهر بین شیعیان مطرح است ریشه وهابی دارد.

6. برای اداره امور زندگی فقرا در شریعت زکات جعل شده.

7. هر چیزی در جای خود لازم است، شما پارک‌ها، میادین ورزش، ساختمان‌های ادارات، جاده‌ها، دانشگاه‌ها و مدارس و ... را ملاحظه کنید که خرج ضریح سیدالشهدا (ع) نسبت به یکی از آن‌ها چیزی نیست.

8. ما در انتظار روزی هستیم که قبور ائمه بقیع (ع) هم با عظمت هر چه تمام‌تر از اموال شخصی مردم در مقابل چشم و خشم دشمنان ساخته شود ان‌شاءالله. [9]

 

در حاشیه بحث فوق خوب است اشاره‌ای نیز به منزه بودن زیارت ائمه اطهار (ع)، از شرک داشته باشیم. اتهام شرک غالباً از سوی وهابیون به شیعه زده می‌شود. این افراد شیعیان را به جرم زیارت حجج الهی (ع) بت‌پرست می‌خوانند و کمک به بازسازی و زیباسازی حرم‌های شریف آنان را رواج بت‌پرستی می‌دانند. پاسخ به این اتهام‌‌ها جداگانه به صورت کامل داده‌ شده ولی در این‌جا به صورت مختصر و در حاشیه مسأله بازسازی، به این مطلب نیز پرداخته می‌شود.

 

پیش از شروع باید متذکر شد که ممکن است واژه بت‌پرستی اصطلاحاً به بزرگ نمودن شیء و یا فردی بیش از اندازه‌ای که مستحق بزرگداشت است، اطلاق شود. در این مورد باید گفت که بزرگداشت ائمه اطهار (ع)، هیچ‌گاه بیش از مقام آن حضرات نبوده است و حتی هرگز هیچ توصیف‌گری نتوانسته و نمی‌تواند آن‌ها را آن‌طور که شایسته آن‌هاست بزرگ بدارد. این ادعا دلایل نقلی فراوانی دارد که در این‌جا به آن پرداخته نمی‌شود. هدف اصلی در این‌جا بررسی جنبه دیگر واژه بت‌پرستی بود که در ادامه آمده است.

در مورد عمل پرستش به معنای دقیق کلمه (و نه معنای اصطلاحی)، که از سوی بنده انجام می‌شود، مسأله بسیار مهم نیت عمل است. به عبارت دیگر مهم‌‌ترین شرط لازم و کافی، داشتن قصد پرستش است.

نیت پرستش لازم است، به این معنا که در صورتی که نیت پرستش وجود نداشته باشد، پرستشی انجام نمی‌شود، هر چند که فرد در ظاهر کارهایی انجام دهد که ممکن است در عبادات انجام شود. برای مثال فردی به نیت ورزش کردن ممکن است کمر خود را مشابه حالت رکوع خم کند، اما بدیهی‌ست چون این فرد قصد پرستش چیزی را نداشته است، نمی‌توان گفت او در حال عبادت معبودی است.

در مقابل، نیت برای پرستش شرط کافی نیز هست؛ به این معنا که اگر فرد در قصد خود چیزی را معبود خود بداند، این قصد برای پرستش کافی‌ست و اگر هیچ عمل دیگری نیز انجام نشود، -در صورت وجوب انجام اعمالی خاص جهت پرستش آن معبود- فقط می‌توان گفت شخص در اطاعت معبود خود کوتاهی کرده است.

بنابراین با استناد به این‌که هیچ یک از پیروان اهل بیت (ع)، در زیارت خود قصد پرستش ائمه (ع) را ندارند؛ اتهام بت‌پرستی و شرک به آنان وارد نیست. اگر تنها به دلیل بوسیدن مقابر، تجمع به دور آن‌ها و یا تبرک جستن از آن‌ها، این اتهام به شیعیان وارد می‌شود، پس می‌توان سایر مسلمان‌ها و خود وهابیان را برای طواف به دور کعبه که از جنس سنگ است و هم‌چنین دست کشیدن به حجرالأسود، بوسیدن جلد قرآن و... به شرک متهم نمود. هم‌چنین همه انسان‌ها اعم از مسلمان و غیر مسلمان را می‌توان به جرم بوسیدن کودکانشان بت‌پرست نامید!