1. گزارشی وجود دارد که سر امام حسین (ع) هنگام ورود اهلبیت به کوفه، بر سر نیزه آیهای از قرآن را تلاوت فرمود. اما در منابع روایی چیزی دربارۀ اینکه سر امام حسین (ع) در مجلس یزید آیهای از قرآن را تلاوت کرده باشد، نیافتیم.
اما این در منابع روایی آمده است که؛ یزید با عصای خیزران خود بر لب و دندان سر بریدۀ امام حسین (ع) زده است: یزید، عصاى خیزرانش را طلبید و با آن بر دندانهاى حسین (ع) میکوبید، ابو برزه اسلمى رو به یزید کرد و گفت: «واى بر تو! اى یزید! با عصایت دندانهاى حسین (ع) فرزند فاطمه (س) را چوب میزنى؟ من خود شاهد بودم که پیامبر (ص) دندانهاى حسین (ع) و برادرش حسن (ع) را میمکید و میگفت: «شما دو سرور جوانان اهل بهشت هستید، خدا بکشد قاتل شما را و لعنتش کند و دوزخ را براى او آماده کند که چه جایگاه بدى است.»
راوى گفت: «یزید برآشفت و دستور داد او را از مجلس بیرون کنند؛ پس کشانکشان او را از مجلس بیرون بردند.» راوى گفت: «یزید سپس اشعارى از ابن زبعری را خواند که در آن آرزو کرد کاش اجدادش که در بدر کشته شده بودند، زنده بوده و این انتقام را میدیدند، علاوه بر این تمام وحی و نبوت را نیز زیر سؤال برد.»[1] این روایت با کمی اختلاف در منابع دیگر نیز نقل شده است.[2] همچنین در برخی از منابع آمده است که این کار را ابن زیاد انجام داده است.[3]
2. در برخی از منابع روایی آمده که وقتی سر امام حسین (ع) را نزد یزید بردند، او در حال خوردن شراب و مشغول بازی شطرنج بوده است؛ امام رضا (ع) فرمود: «هنگامیکه سر حسین بن علی (ع) را بهسوی شام بردند، یزید دستور داد آن را در کنارى نهاده و سفرۀ غذا را گستردند. او با یارانش مشغول خوردن غذا و نوشیدن آبجو شدند، چون فارغ گشتند، امر کرد سر بریدۀ حسین (ع) را در طشتى بهپیش تخت او نهادند و میز بازى شطرنج را روى آن طشت گذارد و با یارانش به بازى شطرنج مشغول شد. او حسین، پدر و جدّش را به مسخرگى یاد میکرد و چون از همبازیاش میبرد، جام شراب را برگرفته سه بار مینوشید؛ آنگاه باقیماندۀ آن را در کنار طشتى که سر بریدۀ امام در آن بود بر زمین میریخت. پس هرکس از طرفداران ما است باید از خوردن شراب و قماربازى با شطرنج بپرهیزد و هرکس از شیعیان ما که دیدهاش به شراب جو یا شطرنج بیفتد امام حسین (ع) را یاد کند و بر یزید و آل زیاد لعن فرستد، خدای عزّوجلّ گناهانش را محو و نابود سازد، هرچند به عدد ستارگان آسمان باشد.»[4]
در اینجا تذکر این نکته لازم است که شراب حرمت ذاتی دارد و در تمام دوران حرام است؛ اما بحث شطرنج متفاوت است؛ شطرنج از این باب که وسیلهای برای قمار است حرام است،؛ بنابراین، اگر این وسیله از این حالت خارج شود و دیگر وسیلۀ قمار نباشد، به نظر برخی فقها حرام نخواهد بود.[5]
خیلی واضح بود، مرسی.
در مورد حرام بودن شراب ، در جایی شنیدم که پیامبر (ص) از خداوند خواستند که شراب را حرام کنند .