دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نامۀ خطی

سپرده دست عاشقان خدا پیالۀ تو را

شراب آسمانی هزار سالۀ تو را

 

به رنگ خون خود حنا به گیسویت گذاشته

کشیده دور ماه تا همیشه هالۀ تو را

سِرّ سَرِ بریده

چه بر نیزه

چه در طشت خونین ...

 

سهم زینب

دریای من! به ساحل چشمم کران بده

بر خاکِ تشنه‌کامِ عطش‌خیز، جان بده

 

یک عمر از نگاهِ تو نیرو گرفته‌ام

این بار هم تو خواهر خود را توان بده

سلام بر شش گوشه

چهار اصلان من گر نور عین است

همه قربان یک موی حسین است

 

سلام من بر آن شش گوشه قبری

که تاج افتخار قبلتین است

ماه زمین

ماه بر روی زمین خم شد و پایین افتاد

ناگهان ساحل دریای تو طوفانی شد

 

روز امروز برایت چه قدر تاریک است

روز انگار دچار شب طولانی شد

شب، آینه، تماشا

عزیزان! کربلا اینجاست، اینجا

نیایشگاهِ ما اینجاست، اینجا

 

شب امشب، جشنی از آیینه برپاست

خدا را فرصتِ ناب تماشاست

بی‌نهایت نگاه

به خون تصویر شد طرح شهادت

ادامه دارد این شرحِ شهادت

 

شهادت تا اَبد پروانۀ توست

که عقل عاشقان دیوانه توست

خورشید خدا

غبار قرون می‌نشیند

بر صداها و حنجره‌ها

سراسر روشنایی

خوشا من! هر چه بودم، هر چه هستم

به ذکرِ یا حسین، ای دوست!  هستم

 

چه مستی؟ آی این مستی غریب است

جز این مستی، همه هستی فریب است

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×