دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
شکر خدا عبادت من روضه‌های توست

 شکر خدا که بوی محرم گرفته‌ام

در کوچه‌های سینه زنی دم گرفته‌ام

 

شکر خدا عبادت من روضه‌های توست

در دل دوباره هیأت ماتم گرفته‌ام

 

ایستگاه محرم

رنگ از رخ سپید ورق هم پریده است

شعرم به ایستگاه محرم رسیده است

 

ترسیده‌ام که لب به سخن وا نمی‌کنم

تیغ سکوت و غم نفسم را بریده است

آیین رویا

دل در دلم نیست از شوقت ای ماه

این چه زمینی است؟ آه از دلت آه

 

با خیمه بر کَن، یا نوحه سر کن

یا سوی یثرب، یا سوز جانکاه

مزد نوکری

من با لباس مشکیتان خو گرفته‌ام

از طینت پلید خودم رو گرفته‌ام

 

با قایق شکستۀ اشکِ دو دیده‌ام

بر ساحل عزای تو پهلو گرفته‌ام

خورشید هامون

ساربانا ز اشتران بگشای بار

لحظه‌ای ما را به حال خود گذار

 

این که بینی سرزمین کربلاست

خاک او آغشته با خون خداست

 

در حریم قدسی صحرای دوست

بشنو این گلبانگ، این آوای اوست

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×