دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
سفرۀ حاتم

در صحن دل وزیده هوای محرمت

بر گوش جان رسیده صدای محرمت

 

ما بیقرار، منتظر روضه مانده‌ایم

اصلا تمام سال، فدای محرمت

 

نسیم پرچم

ما را نسیم پرچم تو زنده می‌کند

زخمی است دل که مرهم تو زنده می‌کند

 

خشکیده بود چند صباحی قنات اشک

این چشمه را ولی غم تو زنده می‌کند

 

ده ماه همه منتظر ماه تو هستند

غیر از غم معشوق در عالم خبرى نیست

جایی خبرى نیست که از غم خبرى نیست

 

پروانه پرش سوخت، ولى آبرویش شد

ما هم دلمان سوخته، این کم خبرى نیست

 

سیب بهشتی

بیاورید بساط عزا به نام حسین به گوش گریه رسیده صدای گام حسین

 

دم حسینیه نوکر دوباره دستش را به روی سینه گذارد به احترام حسین

 

ماه خزان

دوباره سینۀ سوزان سراچۀ غم شد دوباره غم به دلم، ره گشود و همدم شد

چه شورشی و چه هنگامه و چه غوغایی‌ است؟ که هر که را نگرم در عزا و ماتم شد

تماشای حرم

 

باز بوی سمن و یاسمنان می‌آید 

بوی شمشاد قدان، سیم‌تنان می‌آید

 

شیر میدان غزا، اسوۀ تسلیم و رضا

سوی صحرای بلا، صیحه‌زنان می‌آید

 

ما را شبیه جمع عزادارها کنید

آهی کشید، گریۀ ما را درآورید

ما را کشید و شال عزا را درآورید

 

ما داد مثل پیر جوانمرده می‌زنیم

وقتی صدای گریۀ ما را در آورید

موسم روضه

گفتم از آب بگویم، لب من گفت حسین

رفتم از گل بسرایم، که چمن گفت حسین

 

چه شده؟ موسم روضه است، ببین از داغش

فاطمه باز زمین خورد، حسن گفت حسین

زیبا‌ترین نتیجۀ اعجاز کوثر

من زینبم، سفینۀ غم‌های حیدرم

زیبا‌ترین نتیجۀ اعجاز کوثرم

 

مجلس به پا کنید، محرم رسیده است

عبد خدا شوید در این ماه محترم

صدای پای محرم

دوباره می‌رسد از ره، صدای پای محرم

سلام ماه حسین جان و گریه‌های محرم

 

چه نفس‌های شریفی که می‌شوند در این ماه

شبیه کعبه سیه پوش ماجرای محرم

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×