دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
خوشه

باز آمده‌ام از کرمت خوشه بگیرم

بهر سفر آخرتم، توشه بگیرم

 

سیراب شود تا جگر سوخته‌ام باز

یک بوسه از آن مرقد شش گوشه بگیرم

 

 

هفت شهر عشق

کربلا! ای در مذاق اهل ذوق!

شعرِ سرشار از شعور و شور و شوق

 

ای بهین مضمونِ بکرِ شعرِ ناب!

معنی آیینه و مفهوم آب

 

هفتم آسمان

 

کربلا! ای جنّت‌المأوای ما!

ای بهشت خلد و روح‌افزای ما!

 

زائرانت، قدسیان خوش‌سرشت

خادمانت، حور و غلمان بهشت

حاجت شکسته‌دل

 

کلیم اگر دعا کند، بی‌تو دعا نمی‌شود

مسیح اگر دوا دهد، بی‌تو دوا نمی‌شود

 

اگر جدایی اوفتد، میان جسم و جان من

قسم به جان تو! دلم، از تو جدا نمی‌شود

نقش مراد

 

هوای مشهد سلطان کربلا دارم

مَلَک هوس کند آن را که من، هوا دارم

 

سزد که شمع، چو پروانه بر سرم گردد

سرِ طوافِ شهیدانِ کربلا دارم

گوشه‌ چشمی

خوش آن دلی! که گذر سوی کربلا بکند

مس وجود از آن خاک، کیمیا بکند

 

خوش آن نسیم! که از خاک نینوا آید

خوش آن غریب! که منزل به کربلا بکند

 

بلند بالایی

ای آشنای بلا! کربلا عجب جایی است!

به هر طرف که نظر می‌کنی، تماشایی‌ است

 

به ناله آمده هر سو ز شوق، فاخته‌ای

ز پا فتاده به هر گوشه، سرو رعنایی ‌است

 

 

بوی کربلا

امشب عجیب خوش‌دلم، از بوی کربلا

دارد حسین می‌وزد، از سوی کربلا

 

بانگ علی، دوباره مرا زنده کرده است

انگار زینب است، سخن‌گوی کربلا

 

بر مشامم می‌رسد

در میان آید به هر جا گفت‌وگوی کربلا

می‌زند پر، طایر روحم به سوی کربلا

 

نیستم در هیچ جا با کس، سرِ گفت و شنید

جز در آن محفل که باشد، گفت‌وگوی کربلا

 

 

ماه و مشتری

گر سر کنم، مصیبتی از شاه کربلا

ترسم شرر به عرش زند، آه کربلا

 

لرزد زمین ز کثرت اندوه اهل‌بیت

سوزد فلک ز نالۀ جان‌کاه کربلا

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×