دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
نهم محرم؛ مدح حضرت سقا (علیه السلام)

عَلَم به دست شما جلوه‌ای دگر دارد

عَلَم به دست تو انگـار بال و پـر دارد

 

برای حضرت ارباب جز وجود شما

کسی لیاقت سقا شدن مگر دارد؟

زبان حال حضرت زینب با سیدالشهدا بعد از شهادت حضرت اباالفضل (علیهم السّلام)

ای برادر جان چرا تنها ز میدان آمدی؟!

من بمیرم از چه با چشمان گریان آمدی؟!

 

کودکان چشم انتظار و تشنه لب اندر حرم

بی برادر از چه رو در نزد طفلان آمدی؟!

دریا را...

مشک برداشت که سیراب کند دریا را

رفت تا تشنگی­‌اش آب کند دریا را

 

آب روشن شد و عکس قمر افتاد در آب

ماه می­‌خواست که مهتاب کند دریا را

آبی نبود اگر...

آبی نبود اگر که تو دریا نمی­‌شدی

مشکی نبود اگر که تو سقّا نمی‌­شدی

 

حالا که مثل نور شدی و قمر شدی

ای کاش هیچ وقت تو پیدا نمی­‌شدی

بند دهم گوهرمهر

شه را غریب دید چو عبّاس،‌ با شتاب

آمد به استضائه چو مه پیش آفتاب

 

گشتند رو به رو چو علمدار و شاه، شد

از این قِرانِ مهر و مه، آشوب و انقلاب

بوی مسیحا آمد

مشک بر دوش به دریا آمد

همه گفتند که موسی آمد

 

نفس آخر ماهی‌ها بود

ناگهان بوی مسیحا آمد

این دست من لیاقت دامان او نداشت

افتاده دست راست خدایا ز پیکرم

بر دامن حسین رسان دست دیگرم

 

چون دست من لیاقت دامان او نداشت

انداختم به راه، که بردارد از کرم

به طاق آسمان امشب گل اختر نمی تابد

به طاق آسمان امشب گل اختر نمی‌تابد

بنات النَّعش اکبر بر سر اصغر نمی‌تابد

 

به شام کربلا افتاده در دریای شب، ماهی

که هرگز آفتابی این چنین دیگر نمی‌تابد

ساقی حق

ای تشنۀ عشق روی دلبند برخیز و به عاشقان بپیوند  

در جاری مهر شستشو کن وانگاه ز خون خود وضو کن   

رو جانب قبلۀ وفا کن با دل سفری به کربلا کن

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×