دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
دور از وطن

دیگر توانی در میان پیکرت نیست

آقا رمق بین دو چشمان ترت نیست

 

لعنت به این زهری که آبت کرد این طور

در بسترت انگار جسم لاغرت نیست

 

علت گریه

این چند روزه لرز تنت بیشتر شده

شاید تو را هم از قفس غم رها کنند

این آب از گلوی تو پایین نمی‌رود

بس کن دگر، بگو پسرت را صدا کنند

 

روضه‌خوان ارباب

با نالۀ یا حسین بی‌تاب شدی

از داغ لب تشنۀ او آب شدی

 

با زمزمه‌های «أو سمعتم بغریب»

یک عمر تو روضه‌خوان ارباب شدی

 

کوثر بی‌قرینه

ای کوثر بی‌قرینۀ ثارالله

آرام و قرار سینۀ ثارالله

 

در صبر و شکوه و استقامت، یکتا

آیینۀ حق! سکینۀ ثارالله

 

فاطمه‌مذهب

 

در جمع ملائک مقرب هستی

از روز ازل فاطمه‌مذهب هستی

 

شد محو جمال کبریایی جانت

محبوب دل حسین و زینب هستی

صلابت حیدری

 

تاج امامت است به روی سر شما

خیل ملائکند به دور و بر شما

 

قربان چهره‌ات که تجلی مصطفاست

قربان آن صلابت چون حیدر شما

 

رضای حضرت حق هست در رضای حسین

قرار سوته‌دلان است کربلای حسین

فضای کوچۀ دل پر شد از هوای حسین

 

حسین منی طاها به روشنی فهماند

رضای حضرت حق هست در رضای حسین

 

خدا کند برسم کربلا، شب جمعه

هوا هوای حسینیه‌ها، شب جمعه

رسیده این دل من تا خدا، شب جمعه

 

شب زیارت مخصوص سیدالشهدا

شب زیارت ارباب ما، شب جمعه

 

شور و شیرین

به یاد آن لب شیرین که مصطفی بوسید

ز پا درآورد آخر سرشک شور مرا

 

در انتهای درس، سلامش حسین بود

پیچید تا که نسخۀ ما را به جام عشق

ما را که برد جاذبۀ مستدام عشق

گفتیم یا علی و علی شد قوام عشق

یعنی علی است حضرت قائم مقام عشق

 

پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده

سحر مکه صفای دگری پیدا کرد

ناله سوخته دل‌ها، اثری پیدا کرد

 

کعبه می‌خواست که دل را ز بتان پاک کند

دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد

 

دل زخمی

از دل شب زدۀ مکه سحر می‌آید

عاقبت عمر شب شهر به سر می‌آید

 

بال جبریل روی خاک زمین فرش شده

دارد از عرش خداوند خبر می‌آید

 

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×