به گزارش کربوبلا، فرید مدرسی، مدیر تحقیق و توسعه شهر کتاب در نشست «نقد و بررسی عملکرد رسانههای ایران در حوزه دین و فرهنگ»، با اشاره به اینکه رسانههای جدید نیازمند کنشگران و فعالان متناسب این رسانهها هستند، گفت: قطعا روحانیت نمیتواند کنشگر رسانههای مدرن باشد چراکه دارای ویژگیهایی است که در رسانههای جدید مصداق ضدتبلیغ خواهد بود.
وی ادامه داد: این قشر به دلیل هویت صنفی و تلاش برای کار تبلیغی و انتقال دادن پیام خود نمیتواند در این عرصه، عنصری نقشآفرین و اثرگذار باشد، زیرا آگاهیبخشی مخاطبان، هدف رسانههای جدید است و کار رسانه، تبلیغ نیست؛ البته اینکه روحانیت بههیچوجه نمیتواند کنشگر عرصه رسانههای مدرن باشد، بدین معنا نیست که روحانیون نباید به عرصه رسانه راه یابند، اما این قشر برای نقشآفرینی و اثرگذاری در این عرصه میبایست لباس و ادبیات خود را تغییر داده و یک مبلغ دینی به معنای رایج و سنتی نباشد.
مدرسی، تلاش برای آموختن آداب و آشناسازی روحانیون و طلاب با رسانهها برای کنشگری در این عرصه را خطایی بزرگ دانست و گفت: قطعا چنین طرحی موفق نخواهد بود زیرا روحانیت، از ابتدا در نظامی آموزش میبیند و پرورش مییابد که باید مبلغ یک ایدئولوژی، فرقه یا مذهب باشد.
این فعال رسانهای در حوزه دین و سیاست بیان کرد: رسانههای موجود کشور اعم از رسانههای مکتوب، رسانههای تصویری مانند صدا و سیما و رسانههای فضای مجازی قطعا نتوانستهاند آنطور که باید و شاید برای تولید پیام مذهبی، مطابق با ضرورتها و استانداردها گام بردارند زیرا از مؤلفهها و معیارهای استاندارد یک رسانه حرفهای مدرن برخوردار نیستند.
قطعا روحانیت نمیتواند کنشگر رسانههای مدرن باشد چراکه دارای ویژگیهایی است که در رسانههای جدید مصداق ضدتبلیغ خواهد بود.
وی افزود: متأسفانه نشریات دینی در ایران، توسط کسانی تولید میشوند که با معیارها، استانداردها و ویژگیهای رسانه حتی کوچکترین آشنایی ندارند و از آنجایی که در بافت مذهبی پرورش یافتهاند که در چنین بافتی، انتقاد را توهین تلقی میکنند، بر میآشوبند و نسبت به نقد موضع میگیرند؛ به همین دلیل، اصحاب حرفهای رسانه که در این عرصه حرفی برای گفتن دارند، به خودشان اجازه انتقاد نمیدهند و به اصطلاح سری را که درد نمیکند، دستمال نمیبندند!
مدرسی با ذکر این نکته که برخی از رسانههای مکتوب که به حوزه دین ورود پیداکردهاند، هیچیک از مؤلفهها و معیارهای استاندارد این عرصه را رعایت نمیکنند، گفت: تورق چنین نشریاتی، هیچ جاذبهای را برای مخاطب نشریه تخصصی دینی به همراه ندارد؛ صاحبان چنین نشریاتی در پاسخ به این انتقادات عموما بیان میکنند که این یک نشریه تخصصی حوزه دین است اما باید توجه داشت که نشریه تخصصی نهتنها در حوزه دین، بلکه در هر حوزهای نیازمند یک سری استانداردها بوده و تعاریف خاص خود را داراست.
وی با بیان اینکه عموم روزنامهها بسیار ناآشنا و نامطلع در حوزه دین وارد میشوند، گفت: نخستین دسته از روزنامهها، بهصورت خیلی ایدئولوژیک به مقوله دین نگاه میکنند و دین را به مثابه یک ابزار برای قدرت خود در نظر میگیرند؛ همچنین در دسته دوم و روزنامههایی که مدعی روشنفکری و ملقب به اصلاحطلب هستند، ناآگاهی و ناآشنایی نسبت به مقولههای دینی موج میزند که همین امر پاشنه آشیل این رسانههاست.
وی ادامه داد: این دسته از رسانهها، بهجای آنکه مخاطب خودشان را با دانش و دین آشنایی دهند، با ناآگاهی خود نسبت به مقولههای دینی باعث میشوند دانش نادرستی تحت عنوان دین به مخاطب منتقل شود و در نهایت موجب نابودی خود میشوند زیرا قانون حاکم بر جمهوری اسلامی ایران، نسبت به مسائل این عرصه حساسیتهای ویژهای دارد.
مدرسی افزود: این دسته از روزنامهها هم مانند روزنامههای به اصطلاح اصولگرا، دین را ابزاری برای تبلیغ ایدئولوژی خود قرار میدهند اما فراموش میکنند که رسالت رسانه اطلاعرسانی است و نباید به یک بیانیه مذهبی، ارگانی و جناحی بدل شود؛ بنابراین در حوزه روزنامهها از هر دو جناح در حال آسیب دیدن هستیم.
این فعال رسانهای دینی با اشاره به رسانههای بصری گفت: رسانه صدا و تصویر در ایران محدود به صدا و سیمای جمهوری اسلامی و تعدادی شبکه برونمرزی است که همگی مانند روزنامهها مقوله دین را از منظری کاملا ایدئولوژیک مینگرند و تصور میکنند اگر دین از چنین دریچهای به جامعه عرضه شود خدمت بزرگی صورت گرفته درحالیکه این خطای بزرگ، دینگریزی را به دنبال خواهد داشت.
وی در ادامه بیان کرد: در شبکههای برونمرزی و ماهوارهای شاهدیم که منبر به شبکه تلویزیونی آمده است و مجری چنین برنامهای که احساس میکند مخاطبانش صرفا آیتاللهها و طلاب و مراجع دینی هستند با تکرار دهها باره القاب و صفات بلندبالا، از مرجع یا فردی که این رسانه را حمایت میکند، نام برده که ضمن دفع کامل مخاطب صرفا یک ایدئولوژی محدود، متصلب و منجمد را به واسطه محدودیتهای اندیشهای حامی این رسانه، به مخاطب منتقل میکنند.
در صدا و سیما مقوله دین را از منظری کاملا ایدئولوژیک مینگرند و تصور میکنند اگر دین از چنین دریچهای به جامعه عرضه شود خدمت بزرگی صورت گرفته درحالیکه این خطای بزرگ، دینگریزی را به دنبال خواهد داشت.
مدرسی با بیان اینکه دین باید با بهرهگیری از ابزارهای نوین، مبتنی بر خواستها و سلیقههای متنوع به جامعه عرضه و معرفی شود و طیف گستردهتری از جامعه را جلب کند، گفت: هنگامیکه یک نگرش به نام دین به مخاطب تحمیل شود، خواه ناخواه بخش کوچکی از جامعه مخاطب قرار میگیرد و دافعه نسبت به دین ایجاد خواهد شد.
مدیر تحقیق و توسعه شهر کتاب، به وضع بهتر رسانه دین در فضای مجازی اشاره کرد و گفت: به نظر میرسد در فضای مجازی، اوضاع قدری بهتر است چراکه کنشگران رسانه فضای مجازی، دارای تنوع و گستردگی بیشتری هستند و گستردگی این فضا، زمینهای را فراهم آورده است تا هر فرد عادی بتواند یک مبلغ دینی باشد و با تکیه به ابزارهای متنوع فضای مجازی از وبلاگ تا کانال تلگرام تفکر دینی را تبلیغ و ترویج کند.
وی افزود: امروزه جوانانی به این عرصه پای گذاردهاند که از ابتدا نیازمند حمایت از سوی افراد با تفکراتی خاص نبودهاند، اگرچه ممکن است در آینده کارشان به حمایتهایی نیاز داشته باشند اما از آنجایی که این مقبولیت را به دست خودشان ایجاد کردهاند، حامیان احتمالی آنان میدانند ماهیت رسانه مربوط به حوزه دین است و رسانه شخص خاصی نیست بنابراین بر اساس خواست آن رسانه حمایتشان را صورت میدهند.
وی افزود: باید توجه داشت که رسانهها با نگرشهای فرقهای تکبعدی، پاسخگوی نیاز و خواست مخاطبان نخواهند بود و نمیتوانند بیانکننده جوانب و گستردگی دین باشند؛ در چنین فضایی است که گاهی توهمات با اخبار و اطلاعرسانی مخلوط شده و تبلیغ، جای خود را به ضدتبلیغ میدهد و گاهی اطلاعرسانی به قدری زشت و غیرخلاقانه صورت میگیرد که به جای انتقال یک پیام زیبای دینی، آن را به گونهای بیان میکند که اثر سو از خود باقی میگذارد.
این پژوهشگر دینی بهرهمندی از ساز و کارهای رسانه مدرن را لازمه ترویج دین دانست و گفت: در دنیای امروز استفاده از یک نیروی متخصص و حرفهای برای پیشبرد و موفقیت اهداف، امری ضروری است و توانمندی، مهمترین مؤلفه شناخته میشود اما در کشوری که به جای نگاه به توانمندیها، به دینداری و ظواهر افراد توجه میشود، قاعدتا تخصص معنای خود را از دست میدهد و طبیعی است که راه به جایی نخواهیم برد.
مدرسی راهکار اساسی در کاربردی ساختن رسانه در عرصه دین را شکل گرفتن یک رسانه منطقهای شیعی متناسب با ساز و کارهای رسانه مدرن عنوان کرد و افزود: اگر مرجعیت شیعه به دنبال ترویج و اطلاعرسانی ابعاد گوناگون این مذهب است، میبایست در شرایطی که شبکههای عربی و صهیونیستی، شبکه جهانی را ایجاد کردهاند بر مبنای تخصص و ساز و کارهای رسانههای جدید به دنبال ایجاد رسانه بزرگ منطقهای باشد؛ البته رسانه بزرگ منطقهای رسانهای نیست که با نگاه فرقهای و تکبعدی اطلاعرسانی کند و باید از تمامی ابزارهای نوین برای این کار بهره ببرد.
وی ادامه داد: همانطوری که فرقهای چون وهابیت علیرغم آنکه در بحث حجاب کوربینیهای جدی دارد، ولی برای توجه به برنامههای خود از زنان بدون حجاب نیز استفاده میکند یا تکفیریها وقتی وارد عرصه رسانه میشوند از موسیقی هم بهره میجویند تشیع نیز باید به ابزارها و الزامات رسانه جدید توجهی ویژه داشته باشد.
این فعال رسانهای، سلسله مراتب و القاب طولانی را بیمعنا دانست و گفت: فلان مرجع عالیقدر، آیتالله و حامی برنامه مذهبی با دیگر کنشگران دینی در یک رده قرار میگیرد و از آنجایی که ماهیت رسانه جدید اطلاعرسانی است، اهمیت و ارزش خبری، مبین ارزش و جایگاه اصلی است اما در رسانههای موجود این کارکرد رسانه به کلی فراموش شده و متأسفانه هنوز موفق نشدهایم کنشگران رسانهای دین را به این مهم سوق دهیم.
مدرسی بیان کرد: دو رویکرد ایدئولوژیک و فرقهای شدن رسانه با نگاهی غیرخلاقانه، با شعار، بیانیه، فتوا، اظهار فضل و برتری به دنبال ترویج و اقناع مخاطبان است که در این نگرش، رسانه در مقام دانای کل قرار میگیرد و کنشگر رسانهای نیز با تکفیر و مقابله یکسویه خود راه بهجایی نخواهد برد.
اگر مرجعیت شیعه به دنبال ترویج و اطلاعرسانی ابعاد گوناگون این مذهب است، میبایست بر مبنای تخصص و ساز و کارهای رسانههای جدید به دنبال ایجاد رسانه بزرگ منطقهای باشد.
وی افزود: صاحبان رسانههای اینچنینی حتی اگر مخالف سرسخت تکثرگرایی و تنوع اندیشهها باشند ناچار هستند که برای ادامه حیات خود به سازوکارهای رسانهای جدید روی آورند و نظرات متکثر را منعکس کنند زیرا با نگرش موجود نمیتوان رسالت دین را در جامعه اطلاعرسانی کرد.
مدیر تحقیق و توسعه شهر کتاب، اصلاح این روند را مستلزم شکلگیری اتاق فکرهای ویژه با حضور متخصصان رسانه و حرفهایترین فعالان این عرصه دانست و گفت: اگر میخواهیم در مقابله رسانهای با وهابیون، سلفیها، تکفیریها، صهیونیستها و دیگر فرقههای انحرافی پیروز باشیم، باید از حرفهایهای این عرصه ولو به اعتقادات مذهبی التزام نداشته باشند، بهره جست و در مهمترین گام باید روند تمامی رسانههای ناکارآمد به اصطلاح تخصصی دینی متوقف شود. از سوی دیگر میبایست تمامی رسانههای غیر اسلامی و شیعی از حیث ویژگیها، ابزارها، کنشگران، نوع بیان و انتقال پیام بهطور جدی مورد رصد و ارزیابی قرار بگیرند.
مدرسی، با بیان اینکه تشیع در منطقه دارای هویتی جدی و اثرگذار است اما از حیث رسانهای نتوانسته خود را در حد و اندازههای منطقهای و جهانی نشان دهد راهکار این چالش را روی آوردن به مبلغان و ابزارهای رسانهای و تبلیغاتی جدید، متناسب با الزامها و ابزارهای خاص خود دانست و گفت: هیچ اقدام اثرگذار و حرکت روبهجلویی در عرصه رسانه دینی تاکنون در ایران وجود نداشته است زیرا تلاش بر این مبنا بوده است که رسانه سنتی به رسانه مدرن آورده شود و یا اگر در رسانههای مدرن کاری صورت گرفته، با استفاده از کنشگرانی بوده که هیچ سازگاری و آشنایی با رسانههای نو ندارند. در فضای جدید ممکن است مبلغ و کنشگر رسانهای ریش و عمامه و چادر نداشته باشد، اما بر اساس تعهد حرفهای به دنبال تئوریزه کردن دین است.
وی افزود: امروزه رسانههای جمهوری اسلامی نیز به این درک رسیدهاند که رسانه باید در عرضه و ارائه خود از جذابیتهای ظاهری لازم برخوردار باشد، اما همچنان به درک این ضرورت نرسیدهاند که یک رسانه ضمن برخوردار بودن از حیث جذابیتهای ظاهری، باید ساز و کارها و الزامات حرفهای در عرصه رسانه نوین را مورد توجه قرار دهد.
اینکه حوزه های ما خوب عمل نمی کنند بحثی نیست.ولیاین اقا هم تک بعدی تحلیل کرده اند.وقتی دین سر لوحه ی رندگی ما باشد همه چبز ما رنگ دین میگیرد.بد بختی ما اینه که دین در مرحله ی اخر از باور های ماست.