دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
فصل عزا

هرچند دل از گریۀ شب‌های دعا سوخت

شیرازه‌ام امّا همه در کرب و بلا سوخت

 

هر صفحه‌ای از زندگی‌ام شرح فراقی است

هر لحظه‌ام عمری‌ست که در فصل عزا سوخت

 

جامانده به روی بدنم ردّ اسیری

روزی نفسی بود که در شام بلا سوخت

زبان حال حضرت ام المصائب با حضرت زهرا (سلام الله علیهما)

با چشم‌های نیمه بازت گاه گاهی

چشمان خیس و خسته‌ام را کن نگاهی

 

وقتی تنور خانه روشن شد برایت

گفتم خدا را شکر کم کم روبه‌راهی

از زبان امیرمومنان خطاب به حضرت زهرا (۱۰جمادی الاولی؛ تحویل پیراهن سیدالشهدا به حضرت زینب)

این روزها که دیدنتان کیمیا شده

این خانه بی نگاه تو دارالعزا شده

 

باور نمی‌کنم چقدر آب رفته‌ای

حتی برای ناله لبت بی صدا شده

آتشم زنید...

پروانه‌ام دوباره مرا آتشم زنید

هر لحظه هر نفس همه جا آتشم زنید

 

پای فرات، علقمه فرقی نمی‌کند

دست شماست تا که کجا آتشم زنید

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×