مشخصات شعر

وا غریبا ز تو و جامه‌دریدن با من

دست خالی ز من و تار عبایش با تو

مژه‌ای از من و خاک کف پایش با تو

 

زحمت روضه‌مان هم که فقط با زهراست

قندش از مادر تو، مزۀ چایش با تو

 

کاش می‌‌شد که در این یک‌دهه جان می‌‌دادیم

ضجه از ما زدن و مرثیه‌هایش با تو

 

وا غریبا ز تو و جامه‌دریدن با من

وا حسینا ز من و سوز صدایش با تو

 

بین این روضه که پاگیر شدم فهمیدم

گریه‌اش از تو، دمش از تو و جایش با تو

 

مادرم گفت دم پنجره فولاد رضا

گوشه‌ای در حرم کرببلایش با تو

 

یک سفر پای پیاده به زیارت با ما

یک سحر گریه در ایوان طلایش با تو

 

کاش می‌‌شد حرم عمه‌تان می‌‌رفتیم

آرزو از من و یک بار دعایش با تو

 

وا غریبا ز تو و جامه‌دریدن با من

دست خالی ز من و تار عبایش با تو

مژه‌ای از من و خاک کف پایش با تو

 

زحمت روضه‌مان هم که فقط با زهراست

قندش از مادر تو، مزۀ چایش با تو

 

کاش می‌‌شد که در این یک‌دهه جان می‌‌دادیم

ضجه از ما زدن و مرثیه‌هایش با تو

 

وا غریبا ز تو و جامه‌دریدن با من

وا حسینا ز من و سوز صدایش با تو

 

بین این روضه که پاگیر شدم فهمیدم

گریه‌اش از تو، دمش از تو و جایش با تو

 

مادرم گفت دم پنجره فولاد رضا

گوشه‌ای در حرم کرببلایش با تو

 

یک سفر پای پیاده به زیارت با ما

یک سحر گریه در ایوان طلایش با تو

 

کاش می‌‌شد حرم عمه‌تان می‌‌رفتیم

آرزو از من و یک بار دعایش با تو

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×