- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۳۲۷۷
- شماره مطلب: ۷۰۲۱
-
چاپ
آسمان نیزه
رد چندین زخم بر هر زخم بود
پیکر تو زخم اندر زخم بود
از قفای نی نگاه انداختم
صورت ماهت سراسر زخم بود
لوح، جسم تو، قلم، شد نیزهها
هر چه میدیدم به دفتر زخم بود
شمر کار عمهام را سخت کرد
بوسهگاه عمه، حنجر، زخم بود
آسمان نیزه سهم من نشد
ای پدر بال کبوتر زخم بود
راستی بابا اگر که بود عمو
صورت من زیر معجر زخم بود؟
من اگرچه لالهام، گلبرگهام
مثل آن یاس معطر زخم بود
بین صحرا مادرت آمد هنوز
سینهاش از میخ آن در زخم بود
آسمان نیزه
رد چندین زخم بر هر زخم بود
پیکر تو زخم اندر زخم بود
از قفای نی نگاه انداختم
صورت ماهت سراسر زخم بود
لوح، جسم تو، قلم، شد نیزهها
هر چه میدیدم به دفتر زخم بود
شمر کار عمهام را سخت کرد
بوسهگاه عمه، حنجر، زخم بود
آسمان نیزه سهم من نشد
ای پدر بال کبوتر زخم بود
راستی بابا اگر که بود عمو
صورت من زیر معجر زخم بود؟
من اگرچه لالهام، گلبرگهام
مثل آن یاس معطر زخم بود
بین صحرا مادرت آمد هنوز
سینهاش از میخ آن در زخم بود