مشخصات شعر

حجره چو گودال سرخ گشت

از شام تا هشام فقط ناامید شد

پیش رقیه آخر سر روسپید شد

 

از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش

این بود که مصائب زینب شدید شد

 

جا داشت بود عمهْ رقیه کنار او

این درد هم به علت زهرش مزید شد

 

روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او

دیده که گوشواره کجا ناپدید شد

 

پا می‌کشید و حجره چو گودال سرخ گشت

ازبس که محو روضۀ «او می‌کشید» شد

 

پس می‌بُرید از بدنش درخیال خود

تا اینکه ظهر نوبت «او می‌بُرید»  شد

 

او می‌بُرید و قصه به جایی رسید که

سوم امام کرب وبلا هم شهید شد

 

هر جا کلاس درس شما برگزار شد

با شور و شوق روح الامین رهسپار شد

 

حجره چو گودال سرخ گشت

از شام تا هشام فقط ناامید شد

پیش رقیه آخر سر روسپید شد

 

از سَم گذشته بود، دلیل شهادتش

این بود که مصائب زینب شدید شد

 

جا داشت بود عمهْ رقیه کنار او

این درد هم به علت زهرش مزید شد

 

روضه شنیدنی ست ولی پشت خیمه او

دیده که گوشواره کجا ناپدید شد

 

پا می‌کشید و حجره چو گودال سرخ گشت

ازبس که محو روضۀ «او می‌کشید» شد

 

پس می‌بُرید از بدنش درخیال خود

تا اینکه ظهر نوبت «او می‌بُرید»  شد

 

او می‌بُرید و قصه به جایی رسید که

سوم امام کرب وبلا هم شهید شد

 

هر جا کلاس درس شما برگزار شد

با شور و شوق روح الامین رهسپار شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×