مشخصات شعر

نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو

مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست

پیشگاه کرمت عرصۀ جولان‌ها نیست

 

از کرامات فراوان تو خوبان ماتند

این همه حسن در اندیشۀ انسان‌ها نیست

 

باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند

گفتن از شخصیتت وسع مسلمان‌ها نیست

 

عصمت از فاطمه داری که مطهر شده‌ای

احتیاجی پی این امر به برهان‌ها نیست

 

شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر

سیر اوصاف تو در قدرت عمان‌ها نیست

 

نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو

گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان‌ها نیست

 

شام زیر لگد خطبۀ تو جان می‌داد

مثل تو هیچکسی فاتح میدان‌ها نیست

 

رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست

احتیاجی سر این سفره به عرفان‌ها نیست

 

خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد

مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان‌ها نیست

 

ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است

حرف عشق است در آن صحبت عنوان‌ها نیست

 

ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات

نخی از چادر تو قسمت شیطان‌ها نیست

 

نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو

لذتی بی تو در این شیر و در این نان‌ها نیست

 

می‌شود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟

مدح خوب است ولی مکفی گریان‌ها نیست

 

یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد

چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان‌ها نیست

 

سر و سامان تو را نیزه‌ای از پا انداخت

خیمۀ سوخته جای سر و سامان‌ها نیست

 

نازپروردۀ دستان پر از مهر علی

شأن تو ناقۀ عریان و بیابان‌ها نیست

 

دورتادور تو با هلهله جمعیت بود

بزم می، طشت طلا، جای پریشان‌ها نیست

 

هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد

مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست

نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو

مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست

پیشگاه کرمت عرصۀ جولان‌ها نیست

 

از کرامات فراوان تو خوبان ماتند

این همه حسن در اندیشۀ انسان‌ها نیست

 

باید ادیان پی اوصاف تو تحقیق کنند

گفتن از شخصیتت وسع مسلمان‌ها نیست

 

عصمت از فاطمه داری که مطهر شده‌ای

احتیاجی پی این امر به برهان‌ها نیست

 

شعر اگر بهر تو کم گفته شده خرده مگیر

سیر اوصاف تو در قدرت عمان‌ها نیست

 

نقش تو نیست کم از زینب کبری بانو

گرچه حک نام تو در صفحۀ اذهان‌ها نیست

 

شام زیر لگد خطبۀ تو جان می‌داد

مثل تو هیچکسی فاتح میدان‌ها نیست

 

رمز عرفان اثر سجدۀ پیشانی توست

احتیاجی سر این سفره به عرفان‌ها نیست

 

خواستی تا همه جا صحبت زینب باشد

مدح و مرثیه اگر از تو به دیوان‌ها نیست

 

ام کلثوم شدن زینب و زهرا شدن است

حرف عشق است در آن صحبت عنوان‌ها نیست

 

ازدواج تو و نمرود مدینه؟ هیهات

نخی از چادر تو قسمت شیطان‌ها نیست

 

نمک سفرۀ افطار پدر هستی تو

لذتی بی تو در این شیر و در این نان‌ها نیست

 

می‌شود گفت ز تو از غم و درد تو نگفت؟

مدح خوب است ولی مکفی گریان‌ها نیست

 

یوسفت در عوض چاه به گودال افتاد

چون تو دلسوخته در یثرب و کنعان‌ها نیست

 

سر و سامان تو را نیزه‌ای از پا انداخت

خیمۀ سوخته جای سر و سامان‌ها نیست

 

نازپروردۀ دستان پر از مهر علی

شأن تو ناقۀ عریان و بیابان‌ها نیست

 

دورتادور تو با هلهله جمعیت بود

بزم می، طشت طلا، جای پریشان‌ها نیست

 

هرچه گفتم کمی از قدر و مقام تو نشد

مور را رخصت تمجید سلیمان‌ها نیست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×