مشخصات شعر

سکینه کنار جسم پدر

الا که غرق به خون اوفتاده پیکر تو!

بباید از که بگیرم نشانى سر تو؟

 

 ز بس که بر بدنت ریخته است بارش تیر

بسان غنچه دهن باز کرده پیکر تو

 

اگر سیاهى شب، دشت را فرا گیرد

پناه بر که بَرَد یا حسین! دختر تو؟

 

نه وقت گریه‌ی من در برت ز بیم عدو

 نه جاى بوسه‌ی زینب به جسم اطهر تو

 

چرا به پاسخ من خامشى؟ که می‌بینى

 سکینه‌ی تو نشسته است در برابر تو

 

سراغ جسم تو بگرفته‌ام ز عمّه ولى

 تو خود بگوى کجا مانده نعش اصغر تو؟

 

شنیدم آن که تو را کهنه جامه بر تن بود

 چه شد که نیست هم آن کهنه جامه در بر تو؟

 

ز عطر و ناله‌ی زهرا پُر است این صحرا

مگر گذشته بر این قتلگاه مادر تو؟

 

 

سکینه کنار جسم پدر

الا که غرق به خون اوفتاده پیکر تو!

بباید از که بگیرم نشانى سر تو؟

 

 ز بس که بر بدنت ریخته است بارش تیر

بسان غنچه دهن باز کرده پیکر تو

 

اگر سیاهى شب، دشت را فرا گیرد

پناه بر که بَرَد یا حسین! دختر تو؟

 

نه وقت گریه‌ی من در برت ز بیم عدو

 نه جاى بوسه‌ی زینب به جسم اطهر تو

 

چرا به پاسخ من خامشى؟ که می‌بینى

 سکینه‌ی تو نشسته است در برابر تو

 

سراغ جسم تو بگرفته‌ام ز عمّه ولى

 تو خود بگوى کجا مانده نعش اصغر تو؟

 

شنیدم آن که تو را کهنه جامه بر تن بود

 چه شد که نیست هم آن کهنه جامه در بر تو؟

 

ز عطر و ناله‌ی زهرا پُر است این صحرا

مگر گذشته بر این قتلگاه مادر تو؟

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×