مشخصات شعر

بند بیست و سوم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

این ماه که چین و شکن افتاده به رویش

سیراب شده مشک و شکسته‌ست سبویش

 

لب تشنۀ دیدار ولی بود و نشان داد

لب تشنه کسی نیست که خشکیده گلویش

 

از هر که از آن سمت گذر کرد رقیه

پرسید که کی می‌رسد از راه عمویش

 

یک عده به امید شب قدر نشستند

من معتکفم در شب یلدایی مویش

 

سرچشمۀ فیض و برکات است به عالم

آبی که چیکده‌ست به هنگام وضویش

 

تا کعبۀ دل‌ها شده و قبلۀ جان‌ها

باید که خلایق بشتابند به سویش

 

مقداد و ابوذر ز مریدان مدامش

سلمان ز مسلمان شدگان سر کویش

 

***

 

مادر چه کند با تن بی‌دست تو ساقی

مادر چه کند با غم اسرار مگویش

 

شیرین شدن بی‌قند و شکر، نذری مادر

حتماً تو عسل ریخته‌ای در سمنویش

 

سوزانده غمت بال و پر علقمه را هم

دیدند در آن ثانیه‌ها فاطمه را هم

 

بند بیست و سوم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

این ماه که چین و شکن افتاده به رویش

سیراب شده مشک و شکسته‌ست سبویش

 

لب تشنۀ دیدار ولی بود و نشان داد

لب تشنه کسی نیست که خشکیده گلویش

 

از هر که از آن سمت گذر کرد رقیه

پرسید که کی می‌رسد از راه عمویش

 

یک عده به امید شب قدر نشستند

من معتکفم در شب یلدایی مویش

 

سرچشمۀ فیض و برکات است به عالم

آبی که چیکده‌ست به هنگام وضویش

 

تا کعبۀ دل‌ها شده و قبلۀ جان‌ها

باید که خلایق بشتابند به سویش

 

مقداد و ابوذر ز مریدان مدامش

سلمان ز مسلمان شدگان سر کویش

 

***

 

مادر چه کند با تن بی‌دست تو ساقی

مادر چه کند با غم اسرار مگویش

 

شیرین شدن بی‌قند و شکر، نذری مادر

حتماً تو عسل ریخته‌ای در سمنویش

 

سوزانده غمت بال و پر علقمه را هم

دیدند در آن ثانیه‌ها فاطمه را هم

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×