- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۴/۱۰
- بازدید: ۴۸۶۳
- شماره مطلب: ۲۴۵۰
-
چاپ
پر میکشیم از حرمت محضر حسین
این جاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست
خیلی گران تمام شده و مُلک خون بهاست
هر گوشه زین دیار اگر هیئتی به پاست
پشت قباله و سندش یک سر جداست
زان روز که معامله شد سرزمین ما
ری نیست نام آن و شده وادی البکا
از آن به بعد فاطمه زین خاک رو گرفت
این سرزمین به گریۀ عشاق خو گرفت
آن قدر گریه شد که کمی شستشو گرفت
از خانۀ امام حسن آبرو گرفت
اوضاع را امام حسن رو به راه کرد
زهرا دوباره جانب ایران نگاه کرد
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
همسایۀ عزیز دل مجتبی شدیم
در هر طواف زائر کرب و بلا شدیم
پیچیده باز در حرم یار عطر سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغریب
یا ذالکرم عزیز حسن سید الکریم!
امشب ز نام توست سخن سید الکریم!
پرده ز رخ کنار بزن سید الکریم!
سر مینهم به پای تو من سید الکریم!
گریه میان صحن شما مستی آور است
با گریه در حریم حسینی برابر است
پر میکشیم از حرمت محضر حسین
پرواز میکنیم به دور سر حسین
عمری شدیم با مدد خواهر حسین
شبهای جمعه هم نفس مادر حسین
فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید
با قد خم به کرب و بلا فاطمه رسید
فریاد می زند پسر من سرت کجاست؟
قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست؟
جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست؟
سیمین گلو! عزیز دلم! حنجرت کجاست؟
خنجر که کند شد اثرش این گلو شود
مانند گیسوان سرت مو به مو شود
-
صلابت حیدری
تاج امامت است به روی سر شما
خیل ملائکند به دور و بر شما
قربان چهرهات که تجلی مصطفاست
قربان آن صلابت چون حیدر شما
-
پسر سوم زهرای تو، عبّاس شده
سحر مکه صفای دگری پیدا کرد
ناله سوخته دلها، اثری پیدا کرد
کعبه میخواست که دل را ز بتان پاک کند
دید فرزند خلیل و جگری پیدا کرد
-
آیههای کوثر
برخیز ای جوان! سر خود بر زمین مکش
تو زخم دیدهای، پر خود بر زمین مکش
ای مادریتر از همه، کم دست و پا بزن
پهلو شبیه مادر خود بر زمین مکش
-
خسوف قمر
عدهای بی سر و پا دور و برش خندیدند
پاسخ ناله و سوز و جگرش، خندیدند
مادری بود و جوان مرگ شد و آخر کار
همچنان فاطمه بر چشم ترش خندیدند
پر میکشیم از حرمت محضر حسین
این جاست خاک ری وَ ملقب به کربلاست
خیلی گران تمام شده و مُلک خون بهاست
هر گوشه زین دیار اگر هیئتی به پاست
پشت قباله و سندش یک سر جداست
زان روز که معامله شد سرزمین ما
ری نیست نام آن و شده وادی البکا
از آن به بعد فاطمه زین خاک رو گرفت
این سرزمین به گریۀ عشاق خو گرفت
آن قدر گریه شد که کمی شستشو گرفت
از خانۀ امام حسن آبرو گرفت
اوضاع را امام حسن رو به راه کرد
زهرا دوباره جانب ایران نگاه کرد
عبدالعظیم آمد و عبد خدا شدیم
با عشق اهل بیت دگر آشنا شدیم
همسایۀ عزیز دل مجتبی شدیم
در هر طواف زائر کرب و بلا شدیم
پیچیده باز در حرم یار عطر سیب
صلی علی الحسین و صلی علی الغریب
یا ذالکرم عزیز حسن سید الکریم!
امشب ز نام توست سخن سید الکریم!
پرده ز رخ کنار بزن سید الکریم!
سر مینهم به پای تو من سید الکریم!
گریه میان صحن شما مستی آور است
با گریه در حریم حسینی برابر است
پر میکشیم از حرمت محضر حسین
پرواز میکنیم به دور سر حسین
عمری شدیم با مدد خواهر حسین
شبهای جمعه هم نفس مادر حسین
فریاد یا بُنَیَ به گوش همه رسید
با قد خم به کرب و بلا فاطمه رسید
فریاد می زند پسر من سرت کجاست؟
قدت رشید بود بگو پیکرت کجاست؟
جای لبش که هست ولی خواهرت کجاست؟
سیمین گلو! عزیز دلم! حنجرت کجاست؟
خنجر که کند شد اثرش این گلو شود
مانند گیسوان سرت مو به مو شود