دسترسی سریع به موضوعات اشعار
جستجوی پيشرفته
می‌نویسم لیلی تا که بخوانیم حسین

به کسی کار ندارم که بهشتم لیلی است بت بتخانه و رهبان کنشتم لیلی است

خاک من خاک جنون است و سرشتم لیلی است هرچه در مکتب استاد نوشتم لیلی است

دست لیلا بهار آورده

در بهاران چمن درست شود

عشق با سوختن درست شود

 

روی قلبم حسین بنویسید

تا عقیق یمن درست شود

کوتاه سروده
بیا مرهم شوی بال و پری را

بیا مرهم شوی بال و پری را

نگاه نیمه جان و پرپری را

شده چشمان مقتل حلقۀ اشک

بیا و پس بگیر انگشتری را

مدح امام زمان (عج)
در روضه احتمال حضورت قوی‌تر است

هر شب یتیم توست دل جمکرانی‌ام  جانم به لب رسیده بیا یار جانی‌ام

 

 از بادها نشانی‌تان را گرفته‌ام  عمری است عاجزانه پی آن نشانی‌ام

پیش پایت سر خوبان دو عالم به سجود

ای که از طلعت تو شمس و قمر آشفته

شب پریشان شده، دامان سحر آشفته

 

جوهر از وسعت اوصافِ تو لب خشکیده

و به توصیف تو ارکان هنر آشفته

 

رحمه الواسعه‌ای، عرش خدا مسند توست

به کران تو بلندای نظر آشفته

مدح حضرت علی اکبر (ع)
غزال لیلا

پسر از جای خود برخاست، بسم اللهِ مَجْراها ...

و با او پر کشید آرام چشمی رو به رویاها

 

زمین یک بوسه‌ ایمان شد در آیات قدم‌هایش

و وحی آمد که:  اِنّ الارضْ، لَهُ اِنّا خَلَقْناها  

مدح حضرت علی اکبر (ع)
عباس بر او قل هوالله ُاحد خوانده

از خیمه بیرون آمده پیغمبری دیگر  پیغمبری دیگر که دارد کافری دیگر جبرییل هم دیگر همان جبرییل سابق نیست در محضرش می‌آید اما با پری دیگر

شعر سید حمیدرضا برقعی دربارۀ حضرت علی اکبر (ع)
به تماشای نبرد تو خداوند آمد

ناگهان قلب حرم وا شد و یک مرد جوان

مثل تیری که رها می‌شود از دست کمان

 

خسته از ماندن و آماده رفتن شده بود

بعد یک عمر رها از قفس تن شده بود

 

مست از کام پدر بود و لبش سوخته بود

مست می‌آمد و رخساره برافروخته بود

به مناسبت ولادت امام حسین (ع)
حسین راه نمای تمام نهضت‌هاست

مه منوّر شعبان مه رسول خداست

مه مبارک میلاد سیدالشهداست

 

به رهروان هدایت ز حق رسیده خبر

که روی دست محمد عیان چراغ هداست

کوتاه سروده
گم شد ز لبان خشک دریا لبخند

شد تلخ به کام همۀ گل‌ها قند

گم شد ز لبان خشک دریا لبخند

 

هفتاد و دو روز و شب شفق شد، آخر

خون دل آسمان نمی‌آمد بند

کوتاه سروده
بیا ... نیا

در شهرِ هزار رنگ بی مهر و وفا

در جمعِ حرامیانِ بی‌شرم و حیا

 

ذکرِ لب تو وقتِ شهادت این بود:

ای عشق! بیا، کوفه نیا ... کوفه نیا

غدیر و غار حرا و حسین و عاشورا

به آن خدای که بخشد به انس و جان، جان را

به آن نبی که فروغش گرفت امکان را

 

اگر سعادت دنیا و آخرت خواهید

ز اهل بیت بگیرید حکم قرآن را

 

که اهل‌بیت، خدا را مظاهر حلمند

که اهل‌بیت همان راسخون فی العلمند

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×