مجالس مناجاتخوانی از کی و کجا شروع شد؟
حضرت امام هادی (ع) در «زیارت جامعۀ کبیره» میفرمایند: «اِنْ ذُکِرَ الْخَیْرُ کُنْتُمْ اَوَّلَهُ، وَ اَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ، وَ مَعْدِنَهُ وُ مَاْویهُ وُ مُنْتَهاهُ» هر خیری که در میان باشد اول، وسط و آخر و مرکزش ائمّه (ع) هستند. مناجات و مناجاتخوانی هم یکی از خیرات است. هر کسی بخواند، منشأش آنها هستند. درعینحال که اولین آنهم از جهت اجرا خود ائمۀ اطهار (ع) هستند؛ یعنی به بیان دیگر اگر اهل بیت (ع) مناجات نکرده بودند، اگر مناجاتی از آنها نبود، الآن کسی چیزی نداشت که بخواند. مثلاً «دعای ابوحمزۀ ثمالی» توسط امام سجاد (ع) خوانده شده یا «دعای کمیل» و «مناجات شعبانیه» که منتسب به امیرالمؤمنین (ع) است و یا «دعای افتتاح» که منسوب به امام زمان (عج) است. پس منشأ همه مناجاتها و خیرات، اهل بیت (ع) هستند. بنابراین مناجاتخوان از اول خود آنان بودند و اینکه از کی در شهر و دیار و کشور ما متداول شده، به گذشتههای دور برمیگردد. اما در زمان معاصر، نقل شده که آیتالله شاهآبادی بزرگ –استاد حضرت امام- در مسجدی که نماز میخواندند صفحه 24 یک مدت در «مسجد جامع» و برههای در مسجد «امینالدوله»، نظرشان بر این بود که شبهای جمعه، دعای کمیل را خودشان قرائت کنند. او با همین کار خیلی به گردن جامعه حق دارد. نقل شده که مبتکر هیئتهای خانگی هم ایشان بودهاند. بعد از ایشان شیخ محمدحسین زاهد در مسجد امینالدوله دعا میخواندند و عدهای هم شرکت میکردند؛ از جمله حاج سیدعلی میرهادی که پای منبر شیخ محمدحسین میخواند.
گویا مناجات خوانی میراث شیخ بود که بعدها به سیدعلی آقای میرهادی رسید؟
بله و این شاگرد، چقدر حق استاد را بهجا میآورد. بنده یادم هست بعد از رحلت شیخ محمدحسین زاهد، آقای میرهادی در جلسات شبهای ماه رمضان که در همان مسجد برگزار میشد به هر طریق که شده یاد استادش را گرامی میداشت و برای وی طلب مغفرت میکرد. جالب است بدانید که مسجد امینالدوله منشأ خیرات فراوانی بود. زمانی شیخ زاهد در آنجا نماز میخواند و وقتی ایشان از دنیا رفت، ظاهراً جمعی از متدینین محل خدمت آیتالله [سید محمدحسین] بروجردی میروند و از ایشان تقاضا میکنند که آیتالله [شیخ عبدالکریم] حقشناس برای امام جماعت مسجد بیایند که ایشان با توصیۀ امام خمینی به آن مسجد تشریف میآورند.
پس سر منشأ دعا و مناجاتخوانی در تهران آن زمان فقط منحصر به این مسجد میشد؟
تا آنجایی که من خاطرم هست، زمانی در تهران مجلس دعا منحصر به مسجد امینالدوله و حاج سیدعلی میرهادی بود. خدا حفظ کند حاج منصور ارضی را! ایشان میگفت جوانترین کسی که در مجالس آقای میرهادی حاضر بود من بودم و بقیه بیشتر پیر و مسن بودند. آقای میرهادی به غیر از ماه مبارک رمضان مجلس دیگری نداشت و فقط در دهۀ منتهی به اربعین در منزل آقای لبانی، زیارت عاشورا قرائت میکردند. البته ظاهراً مجلس زیارت عاشورای دیگری هم دهۀ عاشورا در «مسجد بزازها» داشتند. مجالس ایشان در زمان طاغوت خلوت بود، ولی بعد از انقلاب مخصوصاً زمان جنگ رونق گرفت و تحقیقاً تنها مجلس دعا بود که مردم در آن شرکت میکردند.
آیا مکانیت مسجد امینالدوله در این قضیه بیشتر موردتوجه بود یا دعاخوان و فضای عارفانۀ مناجاتخوانی او؟
آقای میرهادی، انسان وارسته و بزرگواری بودند و بیش از خواندن، وارستگی ایشان اثر داشت. شاید امروز خیلی از مداحان از نظر صوت از آقای میرهادی بهتر باشند، اما تأثیر او بر قلوب مردم به خاطر مراقبت و زندگی زاهدانهای بود که داشت. نکتۀ دیگر اینکه آقای میرهادی اصلاً اهل پاکت و پول گرفتن نبود.
ایشان با چه شیوهای مجلس خود را اداره میکرد؟
سبک و سیاق جلسات اینگونه بود که اول قرآن خوانده میشد و بعد آقای میرهادی دعا را شروع میکردند و در ابتدای دعا اصلاً مشخص نبود که توسل به کدامیک از ذوات مقدسه دارد. بلکه آنچه به قلبش الهام میشد را میخواند. در آخر مجلس هم افراد دیگری مثل شهید رسولی -که خیلی پرشور و حرارت میخواند- مداحی میکردند.
این مجلس دعا تا کی ادامه داشت؟
مجالس آقای میرهادی تا سال 66 دنبال شد. بعد به علت موشکباران تهران توسط عراق، تمام مجالس از جمله جلسات او تعطیل شد تا جان مردم به خطر نیفتد. در آن زمان برخی از دوستان اصرار کردند بنده در «مسجد الشهداء» دعا بخوانم. ابتدا اکراه داشتم، ولی بعد راضی شدم. این مجلس در شبهای جمعه با قرائت دعای کمیل و مناجاتخوانی در شبهای ماه مبارک رمضان آغاز شد و تاکنون ادامه یافته است. بعد از سال 66 آقای میرهادی برنامهای نداشت و در نهایت در سال بعد در روز عید قربان به رحمت خدا رفت. مزار او هم در «امامزاده عبدالله» شهر ری واقع شده است.
ادامه دارد...
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.