وقایع تاریخی همواره با محوریت یک یا دو نفر شخصیت برجسته شناسایی و معرفی میشوند؛ اما واقعیت این است که همان یک یا دو نفر شخصیت برجسته بدون داشتن همفکران و یاوران مناسب و فداکار، نمیتوانند چنان حرکتهای بزرگ و اثرگذاری به وجود آورند.
بی تردید، یکی از اثرگذارترین وقایع تاریخی در تمامی اعصار و قرون و جوامع بشری، واقعه کربلاست. آنچه در ساعاتی چند در عاشورای سال 61 ه.ق در کربلا روی داد، تنها پیکاری همانند سایر جنگها نبود، بلکه نبردی نابرابر بود که میرفت تا ابدیت تاریخ، تأثیر خود را بگذارد. عاشورا خورشیدی است که هرگز غروب نخواهد کرد.
البته خورشید عالمتاب وجود مقدس حضرت امام حسین (ع) محور کل واقعه عاشورا بود و بدین لحاظ، هر کس که بدین واقعه جانسوز توجه میکند، بیاختیار توجهش به سوی آن حضرت جلب میشود؛ اما یاوران و پیامرسانان واقعه کربلا نیز سهمی فراوان در این حماسه ایفا کردهاند. یکی از چنین شخصیتهای اثرگذار و ارجمند، وجود مقدس حضرت زینب کبری (س) است. مقاله حاضر به بررسی دو مدخل معطوف به آن حضرت در سه کتاب مرجع به زبان انگلیسی میپردازد.
تا آنجا که نگارنده مقاله حاضر تفحص و پیگیری کرده است، تنها سه کتاب مرجع انگلیسی دارای مدخلی درباره حضرت زینب کبری (س) بودهاند و مابقی آنچه عناوین آن در فهرست منابع و مآخذ میآید، مدخلی در خصوص آن حضرت ندارند. شگفتآور آنکه منبعی مانند منند دایرهالمعارف اسلام، (چاپ لایدن هلند، ویراست دوم) نیز با همه جامعیتی که مدعای مؤلفین آنهاست، مدخلی در خصوص آن حضرت ندارد. همچنین دایرهالمعارف موجز اسلام، تألیف گلاسه، در ذیل مدخل «زینببنتعلی» تنها به درج یک عبارت کوتاه بسنده میکند و آن هم به قرار زیر است: «دختر علی و فاطمه»؛ و این در حالی است که همین دایرهالمعارف، مدخلهای مفصلی را به بنیامیه، معاویهبنابیسفیان، ابوهریره و حتی حجاجبنیوسف اختصاص داده و حجاجبنیوسف را که بدون تردید یکی از کریهترین و خونآشامترین چهرههای تاریخ بود، به صورت چهرهای بسیار پر افتخار و مایه مباهات فرهنگ و تمدن اسلامی به تصویر کشیده است!
تردیدی باقی نمیماند که این «تجاهل آکادمیک» به اصطلاح شرقشناسان موبور و چشم آبی، تنها بخشی از نقشه بزرگی است که از زمان آغاز سلطه و سیطره بر کشورهای مسلمان، سودای آن را در سر میپروراندند.
تأسف بارتر آنکه در جوامع اسلامی مدرکداران مدرسنمایی هم پیدا میشوند که تنها حجت آنها برای علم کردن برخی از چهرهها، همین تعریف و تمجیدهایی است که در آثار اینگونه نویسندگان فرنگی میخوانند. البته باید اذعان کرد که در همان جوامع فرهنگی، دانشمندان شریف، منصف و ارجمندی نیز یافت میشوند که به واقع، در پی کشف حقیقتاند؛ اما کرسیهای رفیع و بلندگوهای تبلیغاتی در اختیار آنها نیست.
باری، از میان دو مدخل به دست آمده، مدخل «فرهنگ لغت اسلام آکسفورد» (2003) کوتاه تر است. در این اثر گفته شده است:
حضرت زینب (س) در سال 681 میلادی معادل با سال 63 ه.ق رحلت فرمود. با عبداللهبنجعفر ازدواج نموده، قبل از مرگ سه پسر و دو دختر داشته و در نبرد کربلا در سال 680 میلادی برابر با 61 ه.ق، در معیت برادرش [حضرت امام] حسین [ع] بود. پس از شهادت [حضرت امام] حسین [ع]، [حضرت] زینب [س] نقش مهمی در محافظت از جان برادرزادهشان، [حضرت] علیبنالحسین [ع] ایفا کرده و به سبب فداکاری و قهرمانیهایش، به لقب قهرمان کربلا ملقب گشته است.
مدخل دیگر از دایرهالمعارف شخصیتهای دینی جهان، (2004) گرفته شده است که مقاله «سیده زینب» آن را خانم والری هافمن نوشته است، این مقاله که تقریبا یک ستون و نیم است، [حضرت] زینب [س] را اینگونه توصیف میکند:
هر دو مدخل از ضعفهایی برخوردارند که نوعا در آثار غربیان در حوزههای دانشها و تاریخ اسلامی مشهود است و شاید یکی از مهمترین این اشکالها، بیاعتنایی به مسلمانان و تأکید بیش از حد بر غربیان است.
سال تولد تقریبا 630 میلادی برابر با سال 11 ه.ق، سال وفات 684 میلادی برابر با 65 ه.ق، نویسنده مقاله درباره آن حضرت چنین میآورد که وی نوه پیامبر است و در اکتبر 680 [محرم 61 ه.ق] همراه برادرش [حضرت امام] حسین [ع] بود و جان برادرزادهاش [حضرت امام] علیبنالحسین [ع] را نجات داد؛ در حالی که سربازان یزید، خلیفه اموی، هفتاد و سه نفر از رجال خانواده را کشتند. [حضرت] زینب در میان فرقههای صوفیه و شیعه به سبب دانش عرفانی، بلاغت و شجاعت، از شهرت برخوردار است. وی به ویژه در مصر دارای احترام عمیقی است و آنان وی را مادر خاندان هاشمی و همه مصریان میدانند.
منابع اولیه به نقش وی در نبرد کربلا در ادامه آن ماجرا اشاره دارند، وی که در حوالی سال 630 میلادی [برابر با 11 ه.ق] دیده به جهان گشود با پسرعمویش عبداللهبنجعفر ازدواج کرد و از او صاحب پنج فرزند شد و سپس از وی طلاق گرفت. به گفته نویسنده مصری، عایشه عبدالرحمن (مشهور به بنتالشاطى)، [حضرت] زینب از آغاز ملازم برادران خود بود و از همان کودکی نقش مادری را برای آنان ایفا میکرد. وی غالبا به عنوان قهرمان کربلا شناخته میشود؛ زیرا جان خود را به خطر انداخت تا جان برادرزادهاش [حضرت امام] علیبنالحسین [ع] را نجات دهد و سرانجام او را نجات داد و نیز باقی مانده زنان واقعه کربلا را از خطر رهانید. وی در دمشق در حضور حاکم اموی، با سخنرانی آتشین و بلیغ خود، خلیفه را به سکوت واداشت و این در حالی بود که زنان واقعه کربلا به عنوان اسرا به شام برده شده بودند.
آن حضرت پس از ورود به مصر، همواره مورد تکریم بود و از ضعفا حمایت میکرد و حاکم وقت مصردر کارها با ایشان مشورت مینمود، مصریان بر این اعتقاد هستند که [حضرت] زینب به همراه امام حسین [ع] و فقیه بزرگ، شافعی، از منزلتی رفیع در عرش برخوردارند و مشکلات حاجتمندان را برآورده میسازند. البته همه مورخان اعتقاد ندارند که [حضرت] زینب [س] به مصر آمده باشد، زیرا مقبره ایشان در قرن شانزدهم میلادی [دهم ه.ق] توسط شعرانی صوفی مسلک کشف شد.
در بررسی هر دو مقاله بالا باید گفت:
اولا هر دوی آنها کوتاهاند و اولی کوتاهتر از دومی است؛ در حالی که برای ادای حق مطلب باید بیش از این مقدار درج میشد.
دوم آنکه هر دو مدخل از ضعفهایی برخوردارند که نوعا در آثار غربیان در حوزههای دانشها و تاریخ اسلامی مشهود است و شاید یکی از مهمترین این اشکالها، بیاعتنایی به مسلمانان و تأکید بیش از حد بر غربیان است.
آنچه مسلم است اینکه تولد با سعادت آن حضرت در مدینه منوره، در سال پنجم ه.ق[1] و یا پنجم جمادیالاولی سال ششم ه.ق[2] واقع شد و هرگز هم از عبداللهبنجعفر طلاق نگرفت. حضرت زینب (س) در واقعه کربلا و پس از آن، دمی از رسوا کردن دشمن باز نایستاد و سرانجام جان به جان آفرین تسلیم کرد، مهم نیست که در کجا: مدینه، دمشق یا قاهره؛ چرا که زینب (س) از جنس زمینیان نبود، آسمانی بود، همانند سایر اهل بیت و همهجا و هر لحظه تا ابدیت تاریخ حضور خواهد داشت.
در این نوشتار، به پاسخگویی و نقد دو مقالهای که مفاد و محتوای آنها نقل شد اشاره نمیشود؛ لیکن دلیل نقل آنها صرف ترجمه نیست، بلکه نوعی انذار است. انذار برای ارادتمندان آستان آسمانی اهل بیت (ع) که بدانند مظلومیت اهل بیت ما تنها به دوران بنیامیه و بنیعباس محدود نمیشود؛ بلکه در همین روزگار هم آن مظلومیت ادامه دارد. این مظلومیت به دو شکل است:
1- تحریفهای فرنگیان مغرض، نا آگاه از حقیقت و احیانا کم دانش. [3]
2- فعال نبودن و کم کاری آنانی که به شوق ارادت به اهل بیت (ع) زندهاند و افتخارشان همین شیدایی است. [4] برای جبران مظلومیت اهل بیت در این دوران، باید قلم به دست بگیریم و حقایق را به زبانهای زنده دنیا بگوییم.
منابع:
1- منابعی که از آنها نقل شده و مورد نقد قرار گرفتهاند:
.Esposito, J.L., ed., The Oxford Dictionary of Islam, New York: Oxford University Press, 2003.
.Glassé, C., ed., The concise Encyclopedia of Islam, 2nd ed., rev., London: Stacey International, 2001. '
.Hoffman, V.J., "Zaynab, Sayyida," in Jestice, ed., vol. 3, pp. 636-637.
.Jestice, P.G., ed., Holy People of the World: A Cross-cultural Encyclopedia, 3 vols, Santa Barbara, CA: ABC-CLIO, 2004.
2- منابعی که ملاحظه شد اما حاوی مدخلی درباره موضوع بحث نبودهاند:
.Bowker. J., ed., 'The Concise Oxford Dictionary of World Religions, Oxtord: Oxtord University Press, 2005.
.The Encyclopedia Americana, International 4th ed., 2002.
.Esposito, J.L., ed., The Oxford Encyclopedia of the Modern Islamic World, 4 vols., New York: Oxford University Press, 1995.
Gibb, H.A.R., Islam, 2nd ed., Oxtord: Oxford University Press, 1975; repr. Hyderabad, A.P.: Henry Martyn Institute of Islamic Studies / Oxford University Press, 1979.
.Gibh, H.A.R., and J.H. Kramers, eds., Shorter Encyclopedia of Islam, Leiden: EJ. Brill, 1953.
.Hughes, T.P., Dictionary of Islam, London: W.H. Allen, 1885; repr.: New Delhi: Munshiram Mansharlal, 1999.
.Lewis, B., ed., Islam: Faith, Penple, Culture, London: Thomas and Helsin, 1976; repr, paperback ed., 1992.
.The New Encyclopaedia Britannica, Micropaeedia, 15th ed., 1994.
.Ruthven, M., Islam, Oxford: Oxford University Press, 2001.
.Van Donzel, E., ed. The Islamic Desk Reference, Leiden: EJ. Brill, 1994.
3- منابع تکمیلی:
القیقی، نجیب، المستشرقون، طبعه رابعه موسعه، 3 مجلدات، القاهره، دارالمعارف، 1980.
.Arberry, AJ. Oriental Essays: Portraits of Seven Scholars, London: George Allen and Unwin, 1960
.Bruiginan, J., and F.Schroder, Arabic Studies in the Netherlands, Leiden: E.J. Brill, 1979.