- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۷/۰۱
- بازدید: ۶۲۰۰
- شماره مطلب: ۸۳۰۳
-
چاپ
درد دل با ماه
وای از آن دم که از سر طفلی
دست یک مرد روسری بکشد
وای از آن دم که بر سر بابا
دختری دست مادری بکشد
دختری که عجیب دلتنگ است
تنگ بابا و تنگ آغوشش
دختری که شدست سرخ و کبود
چون گل لاله، لالۀ گوشش
طفل معصوم عاری از کینه است
چیزی از جنگ هم نمیداند
زیر لب غرق بغض میگوید
زیر لب غرق بغض میخواند:
در مسیری که آمدم تا شام
درد دلها به ماه میکردم
هرکسی چپ نگاهمان میکرد
به عمویم نگاه میکردم
ای یتیمان کوفۀ دیروز
قلب ما را عجیب آزردید
پدر ما علی است، مردی که
نان و خرما ز سفرهاش خوردید
-
ماه خنده رو
حتی نرنجاند از خودش یک مشت ترسو را
بخشید از روی سخاوت دست و بازو راتا خاطراتی را نهان سازد، بر آن میگشت
پنهان بسازد از برادر زخم پهلو را -
۳
محرم اومد و بازم دوباره
خراب و مبتلای کربلاتم
نشد باشم حرم توی محرم
به جاش حالا میون روضههاتم -
پای پیاده عشق میچسبد
ما قدرت پرواز هم داریم
هرچند پابند زمین هستیم
پای پیاده عشق میچسبد
چشم انتظار اربعین هستیم
درد دل با ماه
وای از آن دم که از سر طفلی
دست یک مرد روسری بکشد
وای از آن دم که بر سر بابا
دختری دست مادری بکشد
دختری که عجیب دلتنگ است
تنگ بابا و تنگ آغوشش
دختری که شدست سرخ و کبود
چون گل لاله، لالۀ گوشش
طفل معصوم عاری از کینه است
چیزی از جنگ هم نمیداند
زیر لب غرق بغض میگوید
زیر لب غرق بغض میخواند:
در مسیری که آمدم تا شام
درد دلها به ماه میکردم
هرکسی چپ نگاهمان میکرد
به عمویم نگاه میکردم
ای یتیمان کوفۀ دیروز
قلب ما را عجیب آزردید
پدر ما علی است، مردی که
نان و خرما ز سفرهاش خوردید
آرزو دارم مقداری از تربت امام حسین علیه السلام را داشته باشم. برای بدست آوردن التماس دعا.
باالفضل (علیه السلام) کیست که قامت رعنایش فدای سقایی سرورش کند الا ابا الفضل (علیه السلام ) کیست که دستانش فدای سقایی سرورش کند الا ابا الفضل کیست که صورت ماهش فدای سقایی ارباب کند الا ابا الفضل کیست که چشمانش فدای سقایی ارباب کند الا ابا االفضل کیست که امام زمانش با چشم و دست و جان بخرد الا ابا الفضل حرف دل امام حسین علیه السلام: ستون تنم تویی ، پناه حرمم تویی عباس جان آب اصغرم تویی، سپررقیه ام تویی حافظ زینبم تویی عباس جان حامل علَمَم تویی نگهدارو نگهبان خیمه ام تویی آرام جانم تویی عباس جان کابوس دشمنم تویی حیدر ثانی من تویی خار چشمان دشمنم تویی عباس جان سیل خروشانم تویی رعد فروزانم تویی تیر شهابم تویی طوفان نوحم تویی عباس جان حضرت زینب (سلام الله علیها) کیست که مصیبت سماواتی را یک تنه به دو ش کشد الا زینب (سلا م الله علیها ) کیست که حامل چنین مصیبتی باشد و هم پرستارو هم سرپرست و هم رهبر مصیبت زدگان باشد الا زینب کیست که حامل مصیبت همه اهل عالم باشد و آغوش خالی مادر شش ماهه پر کند الا زینب کیست که حامل این مصیبت باشد و عشق به ولا یت را در دل مصیبت زدگانش شعله ور کند الا زینب کیست که مصیبت هفت آسمان رابر دوش کشد و قامت او مقابل قاتل کسانش خم نگردد الا زینب کیست که حامل این مصیبت باشد و دژ محکم و پناهگاه امن مصیبت زدگانش باشد الا زینب کیست که انبوه مصایب را بر دوش کشد ونقاب دروغین روز واقعه را نا بود و چهره ی راستینش در تاریخ حک زند الا زینب کیست که سنگینی این مصایب به دوش کشد دستگیره ی محکم حجت خدا باشد الا زینب کیست که زینب برایش درد دل کند الا صبر زینب حسین ثار الله شد وبود، اگر ثارالله مانده و هست کار زینب است ابا الفضل باوفا ،بود و رفت . اگر باوفا مانده و هست، کار زینبه روز واقعه شبیه ترین به پیمبر گشت قطعه قطعه.وقلمی که خبرش نوشت و می نویسد، نفس زینب بود و هست و انگشتان غلام زینب، چیزی نبود و نیست مگر واسطه . روز واقعه سرباز شش ماهه میدان رفت و تا ریخ خبرش را می بلعید اگر نبود زینب . یزید ملعون بود و شد، تمام . اگر ملعون مانده و هست کار زینبه. افتخار شیعه کربلاست زانکه افتخار کربلا زینبه. افتخار کربلا زینبه چون کربلا در کربلا میماند اگر نبود زینب . زینب ام مصائب و لوح فشرده کربلاست ، زنهار زمان و مکان، گفتاروکردار و پندارش ، را از بر است . زمان ومکان ، گفتار و کردار و پندارش را از بر است، چون کل یوم عا شورا و کل ارض کربلا ست کل یوم عاشورا و کل ارض کربلاست چون گفتاروکردار و پندارش عمل به و صیت حسینش است زینب عمل به وصیت حسینش است چون نبود عملی کننده ی وصیت حسین همچون زینب حرف دل امام حسین (علیه السلام) کربلایَم تویی عاشورایَم تویی ،زینبم نقاب کِش دژخیمان تویی، چهره نمای اهل قیام، تویی زینبم آبروریز یزیدیان بی آبرو تویی، افتخار افرین حسینیان تویی، زینبم نمایانگر بی وفایی کوفیان تویی، مُعَرف بی حیایی شامیان تویی زینبم قهرمان کربلا تویی یاد گار عاشورا تویی زینبم خاررچشم یزدیان و نور چشم حسینیانی زینبم زینبم زینبم