- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۲/۰۱
- بازدید: ۵۰۴۱
- شماره مطلب: ۶۹۹۸
-
چاپ
ای سومین علی حسینی خوش آمدی
امشب برای عرض ارادت به محضرت
زانو زدم به رسم ادب در برابرت
جاری شده ست مدحیهات بر زبان من
مستم دوباره از نفحات معطرت
ای سومین علی حسینی خوش آمدی
جان جهان فدای قدوم مطهرت
چشم خدا بود همه جا بی قرار تو
دست خدا بود همه جا بالش سرت
گهوارهای برای تو ترتیب دادهاند
خوابیدهای به روی دو دست برادرت
اسپند دانه دانه و ذکر چهارقل
این هم حکایت تو و هر صبح خواهرت
از هر چه بگذرم غزلم داغ دیده است
خون گریه میکنم به نفسهای آخرت
مرثیۀ تو قافیهام را بهم زده
وای از کمان و حرمله و ذبح دیگرش
حالا برای غربت تو گریه میکنم
ای نوگلی که تیر سه پر کرده پرپرت
***
این بیتها بضاعت مزجات من بود
خرده مگیر بر غزلم جان مادرت
-
سلوک عاشقی
زرق و برق سفرۀ شاهانه میخواهم چه کار؟
اشک چشمم هست، آب و دانه میخواهم چه کار؟
اولین شرط سلوک عاشقی، آوارگی ست
از ازل دربه درم، کاشانه میخواهم چه کار؟
-
سیب نوبر
از ملائک پر شده دور و بر ام البنین
بهر دیدار توای تاج سر ام البنین
آمدی از آسمان و عطر خوشبوی تنت
شهر را پر کرده سیب نوبر ام البنین
-
لباس شمر به تن کرد و منع آبت کرد
رسیده جان به لب اطهرت؛ ابالهادی
نشسته پیک اجل در برت؛ ابالهادی!
دوباره قصۀ زهر و دوباره نامردی
کبود شد همۀ پیکرت؛ ابالهادی!
-
میان روضۀ تو از هلال یاد میشود
یکی بخیل میشود، یکی جواد میشود
یکی مرید میشود، یکی مراد میشود
یکی امیر میشود، برای سلطنت ولی
یکی تمام عمر، عبد خانهزاد میشود
ای سومین علی حسینی خوش آمدی
امشب برای عرض ارادت به محضرت
زانو زدم به رسم ادب در برابرت
جاری شده ست مدحیهات بر زبان من
مستم دوباره از نفحات معطرت
ای سومین علی حسینی خوش آمدی
جان جهان فدای قدوم مطهرت
چشم خدا بود همه جا بی قرار تو
دست خدا بود همه جا بالش سرت
گهوارهای برای تو ترتیب دادهاند
خوابیدهای به روی دو دست برادرت
اسپند دانه دانه و ذکر چهارقل
این هم حکایت تو و هر صبح خواهرت
از هر چه بگذرم غزلم داغ دیده است
خون گریه میکنم به نفسهای آخرت
مرثیۀ تو قافیهام را بهم زده
وای از کمان و حرمله و ذبح دیگرش
حالا برای غربت تو گریه میکنم
ای نوگلی که تیر سه پر کرده پرپرت
***
این بیتها بضاعت مزجات من بود
خرده مگیر بر غزلم جان مادرت