- تاریخ انتشار: ۱۳۹۶/۰۴/۰۱
- بازدید: ۱۳۷۵
- شماره مطلب: ۶۸۵۸
-
چاپ
پاهای پر آبله
مگه باورم میشد که بین زائرا باشم؟
مگه باورم میشد تو راه کربلا باشم؟
مگه باورم میشد صدام کنه منم بیام
مهمون قابل احترام موکبا باشم؟
مگه باورم میشد پام برسه به این مسیر
از یه دنیای پر از رنگ و ریا، جدا باشم؟
مگه باورم میشد قدم قدم عمود عمود
به هوای با صفای اینجا مبتلا باشم؟
شور و حال عاشقا نگفتنیه به خدا
کاشکی هر ساله منم تو جمع نوکرا باشم
اشک چشمام حالا وصل چشمۀ گریه کناست
دوست دارم تو موج دریای کرم رها باشم
قسمتم این شده تا پابه پای مسافرا
با غم اسارت زینبت آشنا باشم
پاهای پر آبله روضۀ باز گریمه
چی میشه همیشه با ناله پر از عزا باشم
پاهای پر آبله
مگه باورم میشد که بین زائرا باشم؟
مگه باورم میشد تو راه کربلا باشم؟
مگه باورم میشد صدام کنه منم بیام
مهمون قابل احترام موکبا باشم؟
مگه باورم میشد پام برسه به این مسیر
از یه دنیای پر از رنگ و ریا، جدا باشم؟
مگه باورم میشد قدم قدم عمود عمود
به هوای با صفای اینجا مبتلا باشم؟
شور و حال عاشقا نگفتنیه به خدا
کاشکی هر ساله منم تو جمع نوکرا باشم
اشک چشمام حالا وصل چشمۀ گریه کناست
دوست دارم تو موج دریای کرم رها باشم
قسمتم این شده تا پابه پای مسافرا
با غم اسارت زینبت آشنا باشم
پاهای پر آبله روضۀ باز گریمه
چی میشه همیشه با ناله پر از عزا باشم