- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۱۰/۰۱
- بازدید: ۴۵۱۵
- شماره مطلب: ۵۶۷۳
-
چاپ
هر دم شهید
ای کربلا! ای کعبهی عشق و امیدم!
بعد از جداییها به دیدارت رسیدم
ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد
من زینبم کز رنج دوریها خمیدم
هر روز دیدم کربلای تازهای را
ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم
منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد
جان کَندهام تا رَخت در این جا کشیدم
از بهر انجام رسالت، زنده ماندم
گر زندهام من، زندهی هر دم شهیدم
ای کاروانسالار زینب! دیده بگشا
تا گویمت با دیدهی گریان، چه دیدم
با آن که با دستت به قلبم صبر دادی،
چندان که در هر جا شهامت آفریدم،
امّا دو جا دست غمم از پا درآورد
بیخود ز خود گشتم، گریبان بردریدم
یک جا که دشمن بر لبانت چوب میزد
یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم
بشْنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک
نشْنیده بودم من ز نی کآن هم شنیدم
داغ دل من، کمتر از زخم تنت نیست
این را گواهی میدهد موی سپیدم
-
نخل دین
اسلام ز سعی مسلمین ریشه گرفت
وز خون حسین نخل دین ریشه گرفت
نخلی که حسین روز عاشورا کاشت
از اشک عزای اربعین ریشه گرفت
-
تجسّم غربت
سلام ما به بقیع و بقاع ویرانش
بر آن حریم که باشد ملک نگهبانش
سلام ما به بقیع، آن تجسّم غربت
گواه بر سخنم تربت امامانش
-
لطف بى کرانه
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بستهایم دل
امشب که جلوهگر شده خورشید طلعتش
-
ساقۀ عرش
سرچشمۀ خیر و برکات است حسین
معراج صلات و صلوات است حسین
فرمود نبی: نوشته بر ساقۀ عرش
مصباح هدی، فُلک نجات است حسین
هر دم شهید
ای کربلا! ای کعبهی عشق و امیدم!
بعد از جداییها به دیدارت رسیدم
ای کربلا! آغوش بگْشا، زینب آمد
من زینبم کز رنج دوریها خمیدم
هر روز دیدم کربلای تازهای را
ای کربلا! تا بر سر کویت رسیدم
منزل به منزل، داغ بر داغم فزون شد
جان کَندهام تا رَخت در این جا کشیدم
از بهر انجام رسالت، زنده ماندم
گر زندهام من، زندهی هر دم شهیدم
ای کاروانسالار زینب! دیده بگشا
تا گویمت با دیدهی گریان، چه دیدم
با آن که با دستت به قلبم صبر دادی،
چندان که در هر جا شهامت آفریدم،
امّا دو جا دست غمم از پا درآورد
بیخود ز خود گشتم، گریبان بردریدم
یک جا که دشمن بر لبانت چوب میزد
یک جا سرت چون بر فراز نیزه دیدم
بشْنیده بودم صوت قرآنت بسی لیک
نشْنیده بودم من ز نی کآن هم شنیدم
داغ دل من، کمتر از زخم تنت نیست
این را گواهی میدهد موی سپیدم