- تاریخ انتشار: ۱۳۹۱/۱۰/۲۳
- بازدید: ۴۵۲۱
- شماره مطلب: ۴۶
-
چاپ
مزد نوکری
من با لباس مشکیتان خو گرفتهام
از طینت پلید خودم رو گرفتهام
با قایق شکستۀ اشکِ دو دیدهام
بر ساحل عزای تو پهلو گرفتهام
بهر غبار روبی فرش عزایتان
در این دو ماه از مژه جارو گرفتهام
از صحن روضههای پر از عطر سیبتان
شکر خدا، حسین! کمی بو گرفتهام
هر سال مزد نوکریَم آخر صفر
از دست سبزِ ضامن آهو گرفتهام
-
شهر علی نشناخت بانوی خودش را
بالم شکسته، از پرم چیزی نگویم
از کوچ پر دردسرم چیزی نگویم
طوفان سختی باغمان را زیر و رو کرد
از لالههای پرپرم چیزی نگویم
-
استاد درس رزم علمدار کربلا
شاهنشه اریکۀ قدرت اباالحسن
اسطورۀ صلابت و غیرت اباالحسن
یا والی الولی، ید حق، بندۀ خلف
یا مظهر العجایب عالم، شه نجف
-
فصل بلوغ شیعه یقیناً محرم است
در کوچهها، نسیم بهشت محرم است
این شهر بی مجالس روضه، جهنم است
پیراهن سیاه عزاداری شما
زیباترین تجلی عشق مجسم است
-
شرمندهام نمردهام از رنج روضهها
آه دلم به آینه زنگار میزند
پیراهن وصال، تنش زار میزند
عمرم، جوانیام، همه خرج گناه شد
این گریهها زیان مرا جار میزند
مزد نوکری
من با لباس مشکیتان خو گرفتهام
از طینت پلید خودم رو گرفتهام
با قایق شکستۀ اشکِ دو دیدهام
بر ساحل عزای تو پهلو گرفتهام
بهر غبار روبی فرش عزایتان
در این دو ماه از مژه جارو گرفتهام
از صحن روضههای پر از عطر سیبتان
شکر خدا، حسین! کمی بو گرفتهام
هر سال مزد نوکریَم آخر صفر
از دست سبزِ ضامن آهو گرفتهام