مشخصات شعر

وسط معرکه

وسط معرکه درگیر تلاطم شده‌ای

کشت کردند تو را، خوشۀ گندم شده‌ای

 

دست و پا می‌زنی و جان مرا می‌گیری

مثل شش ماهۀ من غرق تبسّم شده‌ای

 

آسمان بدنت رنگ شفق را دارد

بین خون غرق شدی و پُر انجم شده‌ای

 

خوب شد با همۀ درد صدایم کردی

فکر کردم به دل خاک بلا گم شده‌ای

 

تن بی‌جان تو را همره خود می‌برند

زیر پای همه بازیچۀ مردم شده‌ای

وسط معرکه

وسط معرکه درگیر تلاطم شده‌ای

کشت کردند تو را، خوشۀ گندم شده‌ای

 

دست و پا می‌زنی و جان مرا می‌گیری

مثل شش ماهۀ من غرق تبسّم شده‌ای

 

آسمان بدنت رنگ شفق را دارد

بین خون غرق شدی و پُر انجم شده‌ای

 

خوب شد با همۀ درد صدایم کردی

فکر کردم به دل خاک بلا گم شده‌ای

 

تن بی‌جان تو را همره خود می‌برند

زیر پای همه بازیچۀ مردم شده‌ای

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×